در بحبوحهی انقلاب اسلامی و در ۱۷دی ۱۳۵۶ مقالهای با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» (۱) در روزنامه اطلاعات منتشر شد که تحلیلگران آن مقاله را سرآغاز اعتراضات سراسری و انقلاب سال ۵۷ دانستند.
اما موضوعی که این روزها اسم احمد رشیدی مطلق نویسنده مقاله مذکور و عبارت "ارتجاع سرخ و سیاه" (۲) را بر سر زبانها انداخته، گروهی از اپوزیسیون نوپاست که خود را فرشگرد معرفی میکنند و البته ورود رسانهای معناداری را در جامعه اپوزیسیون داشتهاند. اما فرشگرد در راهی قدم بر میدارد که رشیدی مطلق ۴۰ سال پیش گام برداشت. اگر در آن روزها رشیدی مطلق استارت آشوبها و اعتراضات در شهرهای مختلف را زد که منجر به بسته شدن طومار حکومت پهلوی در بهمن ۱۳۵۷ شد، امروز فرشگرد با اقدامات نسنجیده خود قصد پیچاندن طومار اپوزیسیون خارج از کشور را دارد. اما مساله قابل تامل اینجاست که جامعه اپوزیسیون و رهبرانش هیچ موضعی در اینباره نمیگیرند.
در زیر به بررسی و تحلیل اهداف، استراتژی و برنامه اجرایی گروه فرشگرد میپردازم:
هدف
همانطور که رشیدی مطلق در مقاله خود یک دفاع بسیار بد از انقلابِ سفیدِ محمدرضا پهلوی در ششم بهمن سال ۱۳۴۱ انجام داد، فرشگرد هم علی رغم اینکه در بیانیهاش شروع اعتراضات در هفتم دی ماه سال ۱۳۹۶ را مدنی معرفی کرده اما با این وجود مشی جنگ طلبانه و تشویق به تحریم ایران را دنبال میکند. در حالیکه این اعتراضات جز اینکه به دنبال مبارزات مدنی برای براندازی بود، هدف دیگری نداشت.
در همین رابطه فرشگرد هم هدف اصلی خود را براندازی جمهوری اسلامی عنوان کرده حال آنکه تئوریسینها و منتسبان به این گروه که نقش مشاوران را در پروژه براندازی برای این گروه بازی میکنند، بدون هیچ تعارفی از تحریم (۳)، جنگ (۴) و تجزیه (۵) بعنوان راه حل ملت ایران در مواجهه با جمهوری اسلامی و آینده ایران نام میبرند. این موضوع همان دافعهی مقاله رشیدی مطلق را اما این بار در جریانات اپوزیسیون دارد. چراکه هیچیک از گروههای اپوزیسیون با جنگ و تحریم و تجزیه موافق نیستند.
استراتژی و برنامه اجرایی
با نگاهی به عملکرد رسانهای و عملیاتی شبکه فرشگرد در مییابیم که استراتژی این گروه در موضوعات: تجمعات مردمی، دفاع از حقوق زنان و محوریت قرار دادن رضا پهلوی برای نیل به هدف خود شکل گرفته است. در صورتیکه با واکاوی هر کدام از این نقشه راهها نه تنها هدف براندازی حاصل نخواهد شد که بر عکس رد پای رویکرد "رشیدی مطلق" در آنها دیده میشود. برای درک بهتر لازم است این موارد همراه با برنامه اجرایی فرشگرد تواماً بررسی گردد:
۱) تجمعات مردمی: فرشگرد از چند روز مانده به ۷ آبان، با فراخوان «کارزار میدان میلیونی» اذهان عمومی را به سمتی به جز ۷ آبان منحرف کرد. در صورتیکه پاسارگاد سالهاست که مکانی مناسب و بستری سیاسی برای جمع شدن ایرانیان مخالف با جمهوری اسلامی در روز کوروش شده بود و اپوزیسیون میتوانست از این ظرفیت استفاده بسیار بهتری ببرد. اما بحث فراخوان میدان میلیونی که هیچ هویتی ندارد، دستاوردی جز حضور حداقلی در پاسارگاد نداشت. در همین رابطه علیرضا کیانی یکی از اعضای فرشگرد هم در توئیتی تجمع کنندگان در پاسارگاد را فاشیست نامید. (۶) اما نکته در اینجاست که حرکت هفتم آبان در پاسارگاد با تلاش جمعی از افرادبا سابقای از اپوزییسیون آغاز شد که اکنون به ثمر رسیده است و این به حاشیه بردن و تقابل فرشگرد با هفتم آبان جای تامل دارد.
۲) دفاع از حقوق زنان: در این رابطه لازم است یادآوری گردد که یکی از چهرههای پشت پرده گروه فرشگرد به نام «مجید محمدی» در مقالهای در کیهان لندن (۷) از دوستان فرشگردیاش خواسته است که "براندازی را از حجاب اجباری آغاز کنند" و اینطور نوشته است که "کسانی که لغو حجاب اجباری را فرعی میدانند باید بگویند چه چیزی غیر از سهم آنها در قدرت «اصلی» است". یکی از اعضای فرشگرد به نام «علی اشتری» هم همین دیدگاه را تبلیغ کرده است. (۸) این خود نیز نشان از اثر انگشت احمد رشیدی مطلق را با خود همراه دارد که سعی داشت با برسمیت شناختن حق رای زنان در انقلاب سفید، آنرا اولویت اول حقوق زنان در آن سالها معرفی کند.
۳) محوریت رضا پهلوی: اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ بستری را مهیا کرد تا جریانات اپوزیسیون نسبت به مبارزات بر حق خود علیه جمهوری اسلامی امیدوار شوند اما از طرفی هم باید خطرات اقداماتی که این راه را منحرف کرده و منجر به وقایع تلخی همچون گذشته شود را نیز مد نظر گرفت. فرشگرد، امروز راه "رشیدی مطلق" را میرود که در مقالهاش، از غائله ۱۵ خرداد به عنوان خطری برای تهدید انقلاب سفید نام برد اما نحوه برحذر داشتن رشیدی مطلق بیشتر شبیه بنزین روی آتش ریختن بود. امروز هم به وضوح میبینیم که اعضا و مشاوران فرشگرد چگونه به چهرههای شاخص، رسانهها و دیگر رهبران اپوزیسیون حمله کرده و آنها را از نثار ناسزاهایشان دریغ نمیکنند. (۹) و (۱۰) و (۱۱) سخنان اخیر رضا پهلوی در انستیتو واشنگتن در روز ۲۳ آبان و حمله به برخی از روزنامه نگاران و رسانهها هم در همین راستا ارزیابی میشود.
فرشگرد در حالی نقش رضا پهلوی را در مبارزات خود محوری عنوان کرده که استراتژی حزب رستاخیز در زمان محمدرضا پهلوی هم همین نقش محوری پهلوی بود. فرشگرد در چهلمین سالگرد انحلال حزب رستاخیز پا به عرصه سیاسی اپوزیسیون ایران گذاشته و رضا پهلوی در حالی حمایت بی دریغ خود را از این گروه انجام داده که پدرش هم برای جبران انفعال سیاسی جامعه در برابر انقلاب سفید، مجبور به پیدایش حزب رستاخیز شد. در واقع فرشگرد همان راهی را میرود که رستاخیز در گذشته رفته است و اعضای فرشگرد همان دفاعی را از "انقلاب شاه و ملت" میکنند که احمد رشیدی مطلق در دی ۱۳۵۶ انجام داد.
امروز اما بر اپوزیسیون واقعی جمهوری اسلامی چه با مکتب سکولار دموکرات و چه چپ کارگری و چه طرفدار احزاب پارلمانی واجب میباشد که نسبت به فرشگرد موضع گرفته و واقعیت موجود را برای مردم بازگو کنند. مثلی هست که "ملتی که تاریخ نداند محکوم به تکرار تجربه ست". بنابراین بر رهبران سایر جنبشهای اپوزیسیون که نحلههای فکری متفاوتی در درون آنها شکل گرفته، لازم است نسبت به هدف و استراتژی فرشگرد واکنش شفاف نشان بدهند. آنها باید به دور از هم به میخ و هم به نعل زدن، بطور مشخص نسبت به این گروه که آیندهای مبهم برای اپوزیسیون خارج از کشور رقم زدهاند، موضع بگیرند.
اما واقعاً چرا فرشگرد به دنبال ایفای نقش رشیدی مطلق در اپوزیسیون است؟ این سوال از این نظر حائز اهمیت است که بعدها برخی تاریخ نگاران روشن کردند که رشیدی مطلق شخصی از وابستگان به حکومت پهلوی بوده است بنابراین به نظر میرسد این رویه همانطور که موجب سقوط حکومت پهلوی شد تکرارش باعث سقوط کل اپوزیسیون خواهد شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1) «ایران و استعمار سرخ وسیاه»
2) بیانیه اعلام موجودیت شبکه فَرَشگرد
3) همان
4) سخنرانی مریم معمار صادقی مدیر موسسه توانا در اجتماع سالیانه بهائیان
5) «ایران، روسیه و چین: فدرالیسم یا تجزیه»
6) توئیت علیرضا کیانی درباره تجمع در پاسارگاد در هفتم آبان
7) «دوستان فرشگرد: براندازی را از حجاب اجباری آغاز کنید!»
8) توئیت علی اشتری درباره مبارزه با حجاب اجباری
9) توئیت سعید درخشندی درباره نهضت آزادی و ملی مذهبی ها