کیهان لندن - موسی شریفی - دریای سرخ یکی از مهمترین مسیرهای کشتیرانی بینالمللی است که حدود ۱۷ درصد از تجارت جهانی از آن عبور میکند؛ این آبراه استراتژیک نقطهی اتصال میان سه منطقه پر اهمیت خاورمیانه، شاخ آفریقا و اقیانوس هند است.
علاوه بر این از نظر نیروی انسانی جمعیت کشورهای اطراف این دریا حدود ۲۰۰ میلیون نفر است. بابالمندب نیز که یکی از گذرگاههای استراتژیک جهان است، بر ورودی دریای سرخ قرار دارد. اهمیت بابالمندب مانند تنگه هرمز طی سالهای گذشته مورد توجه مراکز پژوهش و کارشناسان اقتصادی، نظامی و سیاسی بوده است. جنگ یمن همراه با سخنان و فخرفروشی برخی از مقامات نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر کنترل بابالمندب توسط همپیمانان حوثی آنها، نقطه عطفی در تحولات اخیر و افزایش تنش در این منطقه شد بطوری که طی چند ماه گذشته شبهنظامیان حوثی حداقل یک یا دو بار برای نفتکشهای سعودی در بابالمندب مزاحمت ایجاد کردند.
این عامل و عوامل دیگر مانند تلاش ترکیه و قطر برای نفوذ نظامی و اقتصادی در دریای سرخ از طریق جزیره «سواکن» در سودان، باعث بر انگیخته شدن حساسیتهای ریاض و اقدام مقامات این کشور برای بسط نفوذ و ایجاد ائتلافهای نظامی و اقتصادی با کشورهای مُشرف بر ساحل این دریا شد. در این زمینه هفته گذشته وزیران کشورهای سعودی، مصر، سودان، جیبوتی، یمن، سومالی و اردن طی نشستی در کاخ الیمامه که به میزبانی ریاض برگزارشده بود، طی بیانیهای از به دست آمدن توافقی برای تأسیس ائتلاف امنیتی، اقتصادی و تجاری میان کشورهای سواحل دریای سرخ و خلیج عدن خبر دادند.
البته کشورهای شرکت کننده در این نشست، بیشتر بر محورهای اقتصادی و سرمایهگذاری و تجارت تاکید کردند اما به نظر بسیاری از کارشناسان، هدف عمده از تشکیل این ائتلاف جدید همکاری امنیتی و نظامی به منظور ایجاد فضای امن برای سرمایهگذاری در این منطقه است.
به نظر میرسد که نقطه آغاز این تنش با سفر سه روزه رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه به سودان در تاریخ ۲۴ دسامبر سال گذشته آغاز شد و رقابتهای پنهان میان محور سعودی و امارات و مصر از یک طرف و ترکیه و قطر و ایران از سوی دیگر علنی شد.
نقطه برجسته دیدار اردوغان در سفرش به سودان، بازدید وی از «پورت سودان» و جزیره «سواکین» در ساحل غربی دریای سرخ بود. اردوغان در این سفر نه تنها از موافقت عمر البشیر همتای سودانی خود برای طرح توسعه جزیره سواکن توسط آنکارا سخن گفت بلکه بر اهمیت تاریخی آن جزیره برای ترکیه از حیث تاریخی در دوران عثمانی نیز تاکید کرد.
این مسئله باعث برانگیختن حساسیتهای مصر و سعودی و امارات که آنکارا را پناهگاه «اخوانالمسلمین» میدانند، شد و تنش و رقابت برای کنترل دریای سرخ را افرایش داد.
البته اردوغان بعدها وقتی حساسیت کشورهای منطقه را دید تلاش کرد بیشتر بر جنبههای اقتصادی قضیه تمرکز کند و گفت: «ترکیه قصد دارد آثار تاریخی مربوط به امپراتوری عثمانی در جزیره را که توسط استعمار انگلیس تخریب شد، ترمیم کند و این جزیره را به عنوان نقطهای برای آغاز سفر حج ترکهای مسلمان به سوی کشور پادشاهی سعودی جهت ادای مناسک حج و عمره به کار گیرد.»
البته بعدها برخی کارشناسان ترک از یک ضمیمه سرّی متعلق به همکاری نظامی میان ترکیه و سودان در رابطه با این جزیره سخن گفتند.
اهمیت استراتژیک دریای سرخ
اهمیت استراتژیک دریای سرخ اساسا بر موقعیت جغرافیایی مؤثر آن در روابط منطقهای و بینالمللی استوار است. این دریا در وسط سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا واقع شده و علاوه بر آن یک حلقهی استراتژیک است که دریای مدیترانه را به اقیانوس هند وصل میکند.
ورود ترکیه و قطر از طریق سودان به عرصهی نفوذ در دریای سرخ، تلاش رژیم ایران از طریق حمایت از حوثیها در جنگ داخلی برای کنترل بابالمندب و اختلاف شدید میان کشورهای عربی سعودی، مصر، امارات و بحرین با قطر و نیز بازگرداندن دو جزیره «تیران» و «صنافیر» در دریای سرخ واقع در شمال عقبه به سعودی توسط مصر، همه نشان از تغییرات و تحولات ریشهای و بازتاب این تحولات بر ظهور ائتلافهای جدید در آینده و آغاز نزاع برای نفوذ در دریای سرخ دارد.
دریای سرخ از قدیم صحنه نزاع و جنگ میان قدرتهای بزرگ بوده است. پس از پایان جنگ جهانی دوم، ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق وارد نزاع و رقابت بر سر نفوذ و کسب مزایای استراتژیک، سیاسی، جغرافیایی و اقتصادی در دریای سرخ شدند.
افتتاح کانال سوئز در سال ۱۸۶۹ در مصر یک جهش کیفی در اهمیت استراتژیک دریای سرخ به وجود آورد. این کانال سوئز برای نخستین بار دریای سرخ را به دریای مدیترانه وصل کرد و با این روش کوتاهترین و سریعترین راه دریایی میان شرق و غرب باز شد.
سپس با کشف نفت در کشورهای حاشیهی خلیج فارس که بزرگترین مخزن سوخت و موتور ماشین صنعتی اروپا و آمریکا شد، دریای سرخ نه تنها به یک مسیر استراتژیک انتقال نفت تبدیل شد بلکه در عین حال به کانالی بسیار مهم برای انتقال کالاهای تولید شده از اروپا به بزرگترین بازارهای آسیا و آفریقا و سپس به چین و ژاپن و هند شد که همگی از قدرتهای اقتصادی جهان به شمار میروند.
دریای سرخ برای این کشورهای قدرتمند اقتصادی به عنوان مسیری حیاتی جهت تحرک تجاری و اقتصادی آنها محسوب میشود.
ائتلافهای منطقهای و بینالمللی
اهمیت استراتژیک دریای سرخ و منافع قدرتهای بینالمللی و منطقهای به پایدار ماندن ریسکهای متنوع امنیتی این مسیر حیاتی کمک میکند؛ به همین دلیل نفوذ در این آبراه و مناطق اطراف آن به هدفی برای قدرتهای بزرگ بینالمللی مانند آمریکا و روسیه یا برخی کشورهای منطقهای چون ترکیه، سعودی و همپیمانانش، و همچنین ایران و اسرائیل تبدیل شده است.
در رابطه با همین رقابت شدید است که عربستان سعودی که دارای ساحلی طولانی در کنار دریای سرخ است برای گسترش نفوذ خود در این منطقه و رویارویی با ایران و ترکیه که از طریق کشورهای دیگر میخواهند در آنجا نفوذ کنند، خیز برداشته و با بازپس گرفتن دو جزیره «تیران» و «صنافیر» از مصر و ایجاد ائتلافی گسترده با مصر، سودان، جیبوتی، یمن، سومالی و اردن در پی حفظ بیشترین سهم و نفوذ در این آبراه حیاتی است. ریاض برای پیشبرد طرحهای خود پشتیبانی آمریکا را به همراه دارد. به موازات رویکرد سعودی، ترکیه نیز با گرفتن جزیره تاریخی «سواکن»، قطر با آغاز پروژهای در بندر «پورت سودان»، ایران با دخالت در جنگ یمن و حمایت از حوثیها و اسرائیل با تلاش برای ایجاد کانالی موازی با کانال سوئز مصر در این منطقه و انتشار گزارشهایی درباره مذاکرات غیرعلنی میان سودان و روسیه برای ایجاد پایگاه نظامی مشترک باعث افزایش شدید رقابتهای نفوذ در دریای سرخ شده است.
دو محور عمده رقابت برای نفوذ در دریای سرخ
در محور اول نفوذ در منطقهی دریای سرخ، ایالات متحده آمریکا، سعودی، مصر و امارات متحده عربی قرار دارند؛ محور دوم، شامل روسیه، ترکیه و قطر است که همه از طریق سودان جای پایی در آنجا باز کردهاند. در این میان اسرائیل و ایران که نمیتوانند بطور علنی همپیمانانی در منطقه بیابند بطور غیرمستقیم در میان دو محور موجود تقسیم میشوند. البته حکومت ایران با همه دشمنی که با سعودی دارد اما در محور ترکیه نیز قرار نمیگیرد و تهران تلاش میکند از طریق حوثیها، البته چنانچه به فرض در جنگ یمن پیروز شوند، هم در یمن با سعودیها مقابله کند و هم به دریای سرخ راه یابد.
اما اسرائیل که از حمایت همهجانبه آمریکا نیز برخوردار است، بر خلاف ایران، خود به دریای سرخ راه دارد. بنابراین میتوان گفت که منطقه دریای سرخ شاهد تحولات جدیدی است. این در حالیست که حتی ائتلافها نیز به دو محور عمده محدود نمانده و همین باعث افزایش نگرانی در باره ثبات و استقرار امنیت در این منطقه شده و سعودی را بر آن داشته تا با کشورهایی که دارای ساحل در این منطقه هستند، ائتلاف اقتصادی، امنیتی و تجاری تشکیل دهد.
اما با وجود اعلام موجودیت این ائتلاف جدید از سوی ریاض برخی کارشناسان معتقدند که اختلاف در مواضع برخی کشورهای عضو این ائتلاف مانند سودان که هم با ترکیه پیمان نظامی و تجاری دارد و هم با سعودی و مصر، و همچنین عدم توازن قدرت اقتصادی میان اعضای این ائتلاف، از چالشهای مهم آن خواهند بود.
منابع:
کتاب «البحر الأحمر فى الحرب العالمیه الأولى» از دکتر ابراهیم محمد حسن
رسانههای عربیزبان