انتخاب | مهدی حسن در اینترسپت نوشت: آیا روزی را به یاد میآورید که به خاطر اینکه به او گفتیم آرزویش را برای تصدی مقام وزارت امورخارجه به علت تنفر ترامپ از سیبیل پرپشتی که دارد به گور خواهد برد، چقدر غمگین شد؟ چقدر خندیدیم. اما کمتر از ۱۸ماه بعد پس از مدتها حضور دائم در تلویزیون فاکسنیوز، به پست مشاور امنیت ملی با دفتری نزدیک به محل کار ترامپ گمارده شد.
در ادامه این مطلب آمده است: روزی را به یاد میآورید که وزیر دفاع پیشین، جیمز متیس روی پلههای پنتاگون با او ملاقات کرد و به شوخی گفت او شیطان مجسم است؟ متیس رفت اما بولتون هنوز مقامش را حفظ کرده است. به یاد میآورید روزی را که رییس کارکنان کاخ سفید، جان کلی بر سر موضوع مهاجرت، درست پشت درب اتاق بیضی شکل در کاخ سفید به مشاجره پرسروصدایی با او پرداخت؟ کلی رفت اما بولتون هنوز مقامش را حفظ کرده است.
آیا به یاد دارید که درست پس از اینکه بولتون گفت تا وقتی که آخرین سرباز ایرانی را از سوریه اخراج نکنیم، در آنجا میمانیم، ترامپ اعلام کرد که زمان بازگشت دو هزار سرباز ما در سوریه فرا رسیده است؟ به ما گفتند که بولتون به حاشیه رانده شده و نظرش نادیده گرفته شده است. نه کاملا. اوایل این ماه هنگام دیدار از اسراییل، بولتون اعلام کرد که هیچ جدول زمانی مشخصی برای خارج کردن نظامیان آمریکایی وجود ندارد و تحقق آن به تضمین امنیت کردها از سوی دولت ترکیه بستگی دارد.
در سال ۲۰۰۳ بولتون به جنگی که علیه عراق میخواست، رسید. به عنوان یکی از اعضای بانفوذ و تندرو در دولت بوش، بولتون تحلیلگران امنیتی آمریکا را تحت فشار گذاشت، مقامات بینالمللی را تهدید کرد و با اعتماد بنفس تمام، دروغ هایی درباره تسلیحات کشتار جمعی در عراق مطرح کرد. او هرگز بابت جنگ غیرقانونی و فاجعهباری که علیه عراق به راه انداخت، اظهار پشیمانی نکرد؛ جنگی که به کشته شدن صدها هزار نفر منتهی شد.
حالا او به دنبال جنگ با ایران است. مقامات وزارت دفاع و امورخارجه به وال استریت ژورنال گفتهاند که او سال گذشته از پنتاگون خواسته بود، گزینههای نظامی علیه ایران را در اختیار کاخ سفید قرار بدهند. آیا باید از این موضوع متعجب شویم؟ در سال ۲۰۱۵ که بولتون مقام رسمی نداشت، یادداشتی برای نیویورک تایمز با عنوان «برای متوقف کردن ایران، آن را بمباران کنید» نوشته بود. در جولای ۲۰۱۷ نیز ۸ ماه قبل از پیوستن به دولت ترامپ در جمع مجاهدین خلق (منافقین) اظهار کرده بود که «سیاست واشنگتن باید ساقط کردن حکومت جموری اسلامی باشد» و اینکه «پیش از پایان سال ۲۰۱۹ در تهران جشنی برپا خواهیم کرد».
اما بولتون تنها کسی میان اطرافیان ترامپ نیست که خواستار اقدامات شدید علیه ایران است. او متحدان فراوانی در دولت دارد. بولتون کسانی را در شورای امنیت ملی به کار گمارده که نگاه مشترکی با او دارند. هفته پیش نیز او ریچارد گلدبرگ را به عنوان مدیر کمپین فشار بر ایران برگزید. خارج از شورا نیز شاهد حضور پومپئو در مقام وزارت امورخارجه هستیم که روزی پیشنهاد داده بود دو هزار حمله هوایی برای نابودی تاسیسات هستهای ایران انجام بشود. او طی سخنرانی اخیرش در قاهره، بیست بار به ایران حمله کرد و البته حمایت تمام عیاری از سعودیها نشان داد. او قبل از ترک قاهره اعلام کرد که آمریکا قصد دارد کنفرانسی علیه ایران در لهستان به راه بیندازد.
بنابراین تندروها برای رسیدن به هدف جنگ با ایران، چگونه برنامهریزی کردهاند؟ بولتون به طور مشخص خواهان دو مسیر برای حمله است. خط نخست حمله، مربوط به مسائل هستهای است. او در دیدار با نتانیاهو گفت: «ما تردیدی نداریم که سران ایران هنوز به دنبال کسب توانمندی ساخت تسلیحات هستهای هستند». اما مدارک مستندی برای این ادعای بولتون وجود ندارد. در واقع جامعه اطلاعاتی آمریکا آن را صریحا رد میکند. خط دوم جمله مربوط به فعالیت گروههای هوادار ایران در سوریه، عراق و لبنان است. طبق گزارش نیویورک تایمز، درخواست بولتون از پنتاگون برای ارائه طرح حمله به ایران، متعاقب حملات خمپارهای در ماه سپتامبر به محوطه خالی نزدیک سفارت آمریکا در بغداد مطرح شد. در این حمله کسی مجروح و کشته نشد.
البته بولتون هرگز از یک منطق قوی برخوردار نبوده است. او یک ایدئولوگ است. او زمانی مدعی شد «اعتبار بخشیدن به قوانین بینالملل حتی اگر در کوتاهمدت به نفع ما باشد، اشتباه بزرگی است چرا که در بلندمدت، هدف کسانی که به ارزش قوانین بینالملل معتقدند این است که دست و پای آمریکا را ببندند». بنابراین بولتون بیشتر وقت خود در سال ۲۰۱۹ را در محافل عمومی و خصوصی صرف توجیه جنگ با ایران خواهد کرد. جنگی که باعث خواهد شد حمله به عراق در برابر آن، مانند قدم زدن در پارک به نظر برسد. این چیزی است که باعث میشود این مشاور امنیت ملی سیبیلو، خطرناکترین عضو دولت ترامپ تلقی شود. شیطان مجسم؟ شاید این توصیف، برای بیان واقعیت شخصیت بولتون کافی نباشد.