اکبر گنجی - رادیو فردا
آیتالله علمالهدی، نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی و عضو مجلس خبرگان رهبری- در خطبه های نماز جمعه ششم اردیبهشت در مشهد ، سخنان نابخردانه و عوامفریبانهای در دفاع از تحریمهای کامل نفتی آمریکا بیان کرده است. او ادعاهای فریبکارانه زیر را مطرح کرد:
الف- استکبارستیزی به سود ایران است.
ب- اقدام آمریکا برای به صفر رساندن صادرات نفتی ایران، به سود ایران و به زیان آمریکا است.
پ- آمریکا از ظهور امام زمان ترسیده است و به همین دلیل همزمان با نیمه شعبان تحریمهای نفتی را کامل کرد.او گفت: «در روز بعد از روز میلاد [امام زمان]...استکبار جهانی، کاخ سفید آمریکا بیانیه صادر کرد مبنی بر اینکه معافیت کشورهایی که آنان را معاف کرده بود نفت ایران را بخرند، این معافیت را دیگر تمدید نمیکند... در شب نیمه شعبان، توجهات، استغاثهها و وابستگی به عشق امام زمان در دل مردم تولید امید کرده و برای اینکه به خیال خودش این امیدها را با یک شوک ناامیدی تقابل کند، این بیانیه را در روز بعد از نیمه شعبان صادر کرد؛ یک جهت مثبت صدور این بیانیه این است که استکبار جهانی از ظهور امام زمان ما ترسیده و استکبار جهانی از انتظار ما وحشت کرده یعنی دقیقاً رعب لازمی که قبل از ظهور حضرت در دلهای مستکبران کره زمین میافتد، این بیانیه حکایت میکند آن رعب را خدا در دل آنان قرار داده و القا این رعب در دل مستکبرین، نشان این است که فرج نزدیک شده، اشکها اثر گذاشته، الغوثها به نتیجه میرسد وعرض ارادتها دارد نتیجه خودش را نشان میدهد.»
ت- مسئولان و برخی از افراد غرب زدهای که غربیان سر و مغزشان را پُر کردهاند، با یک عطسه آمریکا تنشان به لرزه میافتد و از تحریمها ترسیدهاند. او گفت: «تا آمریکا عطسه میکند، عدهای در داخل میلرزند. مشکل ما با آدمهایی است که اولاً عقیدهشان به امام زمان و خدا ضعیف است، غرب سر و مغز اینها را پر کرده، متأسفانه هم در جریانهای سیاسی و هم برخی جریانهای حکومتی، این آدمها با فکر غلط و بیایمانی رسوخ کردند و در برابر هر عطسهای که آمریکا میکند، لرزشان میگیرد، مشکل ما با این آدمهاست... چرا از یک عطسه آمریکا حالت شوک به شما دست میدهد، چرا لرزه بر اندامتان میافتد؟ چرا جریانهای بانکی و اقتصادی کشور یکمرتبه زیر و رو میشوند و در صرافیها ارز را بالا و پایین میکنند و یک عده هم در داخل مملکت شروع به تبلیغات سوء علیه نظام و مملکت میکنند که با این بیانیه آمریکا همهچیز تمام شد.»
ث- مقاومت ۴۰ ساله در برابر تحریمها ایران را قدرتمندتر و ثروتمندتر کرده و زندگی بهتری برای ایرانیان فراهم آورده است. او گفت: «آمریکا در این ۴۰ سال کجا توانست همهچیز را تمام کند که الآن تمام کند؟ کجا توانست به ما لطمه بزند؟ امروز در همه عرصهها در تمام پهنه این ۴۰ سال، قدرتمندتر، پولدارتر، عزیزتر و زندگانی بهتر داریم.»
مطالب بیشتر در سایت رادیو فردا
ت- عامل اصلی دستاوردهای عظیم ایران و ایرانیان، اشکها و گریهها و مناجات نیمهشب مقام رهبری است. او گفت: «اتکای ما به آن اشکها گریهها و مناجات رهبر فرزانه ما در نیمههای شب در دلدادگیاش به خداست، نه به نفت، نه معادن، نه منابع و نه بازار جهانی متکی هستیم، حد هم ندارد که بگوییم تمام میشود؛ وقتی ممکن است اثر نکند که مردم ما به دین و خدا پشت کنند که چنین چیزی نیز امکان ندارد چون مردم ۴۰ سال است امتحان دادند پای دین ایستادهاند.»
دلایل دفاع از تحریمها
چرا تحریمهای کمرشکن به سود ایران و به زیان آمریکاست؟ ادعاهای علم الهدی به شرح زیرند:
الف- به صفر رساندن صادرات نفت ایران ناممکن است. برای اینکه ساختار پالایشگاهی هند، چین و ژاپن براساس نفت ایران است و هزینه تغییر ساختار پالایشگاهی آنان بسیار بالاست.
ب- آمریکا نمیتواند رابطه خود را با هند، چین و ژاپن قطع کند. پس مجبور است در برابر آنها کوتاه بیاید.
پ- پس از صدور بیانیه آمریکا قیمت نفت از ۷۰ دلار تجاوز کرد و اگر آمریکا این سیاست را ادامه دهد، قیمت هر بشکه نفت از ۱۰۰ دلار هم تجاوز خواهد کرد.
ت- هر یک دلاری که بر قیمت نفت افزوده شود، هزینه حمل و نقل داخل آمریکا را ۵ دلار افزایش خواهد داد. با توجه به نقش مهم حمل و نقل در اقتصاد آمریکا، این امر ضربه جبران ناپذیری بر آنها وارد خواهد آورد.
ث- در سال ۱۳۹۶ که تحریم های نفتی وجود نداشت، درآمد نفتی ایران حدود ۶۰ میلیارد دلار شد. با آغاز تحریم های نفتی، درآمد صادرات نفتی ایران در سال ۱۳۹۷ به ۱۷ میلیارد دلار کاهش یافت. با این کاهش درآمد زیاد، نه تنها کشور با «اقتصاد مقاومتی رهبری» و «افزایش صادرات غیر نفتی» اداره شد، بلکه وابستگی بودجه کشور به نفت، از ۳۰ درصد در سال ۱۳۹۶ به ۱۱ درصد در سال ۱۳۹۷ کاهش یافت. «یعنی ۸۹ درصد بودجه ما متکی به نفت نبود».
ج- به امید خدا، با تحریمهای کامل نفتی، و کاهش بیشتر درآمد صادرات نفتی، وابستگی بودجه به نفت در سال ۱۳۹۸ به حدود ۴ درصد تنزل خواهد کرد. این نه تنها هیچ مشکلی برای ما پدید نمیآورد، بلکه با اتکای به صاحب این کشور، «همه مشکلات ما حل» خواهد شد.
نقد ادعاهای اقتصادی نماینده ولی فقیه
یکم- بندهای «ث» و «ج» ناقض بندهای «الف» و «ب» هستند. او از یک سو ادعا میکند که ایران در هر صورت نفت خود را خواهد فروخت و کشورهای بزرگ تن به تحریمهای آمریکا نخواهند داد، از سوی دیگر اعلام میکند که با تحریمها درآمد صادرات نفتی در عرض یک سال از ۶۰ میلیارد دلار به ۱۷ میلیارد دلار کاهش پیدا کرده و در سال ۱۳۹۸ نیز این کاهش بسیار بیشتر خواهد شد.
دوم- ادعای او این است که «اقتصاد مقاومتی» و «افزایش صادرات غیرنفتی» حلال مشکلات کشور است. اما،
الف- بخش مهمی از صادرات غیر نفتی ایران وابسته به صادرات نفتی است. کاهش دومی، موجب کاهش اولی میشود.
ب- سیاست رسمی و علنی اعلام شده دولت ترامپ، «فشار حداکثری بر ایران» برای تن دادن به مذاکره مستقیم با آمریکا بر سر ۱۲ شرط اعلام شده از سوی مایک پومپئو است. در صورت عدم مذاکره، دولت ترامپ تحریمها را به همه حوزهها گسترش خواهد داد. قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای «تروریستی» یک مصداق این مدعاست. به تعبیر دیگر، دولت ترامپ در مرحله بعد به سراغ صادرات غیرنفتی ایران خواهد رفت و میکوشد تا با تحریمهای جدید، آن را هم به شدت تنزل دهد.
سوم- عدم وابستگی بودجه کشور به نفت -مانند فنلاند- بسیار نیکوست. اما اقتصاد ایران، «دولتی-نفتی-رانتی» است. چنین اقتصادی در شرایط عادی دست به گریبان هزاران مشکل است، چه رسد به اینکه در معرض تحریمهای فلجکننده قرار گیرد. در دوران شاه، پس از یک دوره رشد اقتصادی بسیار بالای مقارن با تورم پایین، وقتی رشد اقتصادی منفی شد و تورم افزایش زیادی پیدا کرد، انقلاب انتظارات دوره رشد با کاهش رشد، به انقلاب ۱۳۵۷ منتهی شد. البته انقلاب ۱۳۵۷ معلول علل و دلایل بسیار است، ولی از منظر اقتصادی، آن انقلاب در چنین سیاقی رخ داد.
چهارم- اقتصاد «دولتی- نفتی- رانتی» ایران را در دو وضعیت تحریمی و غیرتحریمی آمریکا بنگریم.
الف- در دوره قبلی تحریمها، به گزارش بانک جهانی، رشد اقتصادی در سال ۲۰۱۲ به منفی ۷.۴ درصد کاهش یافت. به گزارش بانک جهانی، تورم ایران نیز در سال ۲۰۱۳ به ۳۹.۲ درصد افزایش یافت.
ب- به گزارش بانک جهانی، پس از توافق هسته ای، در دوران حسن روحانی، میانگین سالانه رشد اقتصادی ایران در چهار سال ۲۰۱۷- ۲۰۱۴ به ۵ درصد افزایش یافت. به گزارش بانک جهانی، همزمان تورم ایران نیز در این دوران کاهش پیدا کرد و تک رقمی شد. بدین ترتیب، تورم در سال های ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ به ۸.۶ درصد و ۹.۹ درصد کاهش پیدا کرد.
پ- بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول در شرایط غیرتحریمی، برآورد کرده بودند که اقتصاد ایران در طی سه سال ۲۰۱۸، ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ رشدی ۴ تا ۵ درصدی خواهد داشت که بسیار خوب بود. اما با خروج دونالد ترامپ از توافق هستهای و بازگشت تحریمها، وضع به کلی تغییر کرد. سال ۲۰۱۸، سال تحریمهای نفتی محدود آمریکا بود. با این همه، به گزارش صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۱۸ به منفی ۳.۵ تا ۵ درصد کاهش پیدا کرد. تورم نیز به بیش از ۳۰ درصد افزایش یافت. دلار هم در حدود ۱۳ تا ۱۵ هزار تومان نوسان داشت. اما اینک که دولت ترامپ برای به صفر رساندن صادرات نفتی ایران اقدام کرده، به احتمال زیاد، در سال ۲۰۱۹ و سال ۲۰۲۰، شاهد رشد اقتصادی منفی بیشتر و همزمان تورم بالاتری خواهیم بود.
پنجم- بدین ترتیب، اشکها، گریهها و مناجات شبانه آیتالله خامنهای هیچ تأثیری در صعود و سقوط اقتصادی ندارند. همچنین امام زمان و خداوند نیز در تحولات اقتصادی نقشی ایفا نمیکنند. اساساً علم تجربی مدرن -به تعبیر ماکس وبر- «اسطورهزدایی» و «افسونزدایی» شده است. یعنی متخصصان علوم اجتماعی، در تبیین جامعه، به دنبال نقش موجودات غیرمادی و رازآلود در حیات اجتماعی نبوده و نیستند و نمیتوانند باشند. آنان فقط و فقط، به دنبال متغیرهای مادی کمی محاسبهپذیرند. اقتصاد یک کشور را نمیتوان و نباید به خدا، پیامبر، ائمه، امام زمان و گریهها و اشکها و مناجات ولی فقیه متکی کرد.
این سخنان غیرعلمی، عوامفریبی نابخردانهای است که هم زندگی مردم را بد و بدتر میکند، هم به زیان خدا و پیامبر و ائمه تمام میشود. وقتی مسئولیت را بر دوش آنان میگذاریم، آنان باید پاسخگوی وضعیت بحرانی، دردناک و وحشتناک هم باشند. به تعبیر دیگر، گویی کاری جز خرابی از آنان ساخته نیست.
ششم- تجربه تحریمهای فلجکننده اقتصادی بلندمدت در کشورهای کره شمالی، عراق، کوبا، ونزوئلا، سوریه، و... نشان دادهاند که مردم این کشورها بیشترین آسیب را از آنها دیدهاند و کمرشان زیر تحریمها شکسته است. صدها هزار نفر در اثر تحریمها کشته شدهاند. تحریمهای فلجکننده عراق فقط موجب مرگ نیم میلیون کودک عراقی شد. وقتی در مصاحبه تلویزیونی از مادلین آلبرایت، وزیر خارجه وقت آمریکا، پرسیدند: «تحریمهای آمریکا موجب مرگ نیم میلیون کودک عراقی شده است و این بیشتر از کشتههای بمباران اتمی هیروشیما است. آیا ارزشش را داشت؟» او پاسخ داد: «آری ارزشش را داشت».
نزدیک ۷۰ سال از تحریمهای آمریکا علیه حکومت کمونیستی کره شمالی میگذرد. در این مدت هیچ آسیبی به حکومت و زمامداران آن کشور وارد نیامده و آنها به حکومت به شدت سرکوبگرانه خود ادامه دادهاند و جامعه را به انزوای کامل از جهان سوق دادهاند. اما صدها هزار تن از مردم آن کشور در این مدت جانباخته و اینک نیز در بدترین وضعیت غذایی و دارویی به سر میبرند (رجوع شود به مقاله «آیا تحریمهای کمرشکن موجب سرنگونی جمهوری اسلامی میشود؟»).
در ایران نیز، مردم بیچاره ایران باید تمام هزینه تحریمها را بپردازند. هر چه شاخصهای اقتصادی بیشتر سقوط کنند و اقتصاد کشور رو به نابودی رود، دهها میلیون انسان به «سیاه چاله فقر و فلاکت» سقوط خواهند کرد که از شدت گرسنگی، فقط برای بقا و حیات میجنگند. در چنان وضعیتی؛ دموکراسی و حقوق بشر و آزادی و کثرتگرایی به کالاهای بسیار لوکس غیر قابل دسترس تبدیل خواهند شد. از یاد نبریم که نظام دموکراتیک با رشد اقتصادی و اقتصاد توسعه یافته «همبستگی» بالایی دارد.