-انتخابات اخیر شهرداریهای ترکیه و شکست همراهان اردوغان میتواند این تفکیک را بهدرستی نشان دهد. در ترکیه، بهرغم اینکه دموکراسی دوام و قوام کافی نیافته است و فرایندهای سیاسی کمابیش از اشخاص تأثیر میپذیرد، شاهد هستیم بهدلیل توازن قوا «صدا»ی مردم بهوضوح شنیده میشود، انتخابات معنا مییابد و نتیجهای خلاف میل و ابتکارات حزب حاکم پدید میآید.
-از این منظر، میتوان برگه رای آن کشور را اسکناس عرصه سیاست خواند؛ اسکناسی که به صدای مردم سنجاق شده است و چنانچه فاقد کارکرد شود و یا اساسا بهحساب نیاید، گویی به صدا درمیآید؛ صدایی که نمیتوان آن را خفه کرد.
-اما برخلاف ترکیه، رأی دادن در ایران هنوز بیانگر بهرسمیت شناخته شدن «صدا»ها نیست و حتی در جغرافیای اندیشهای برخی تفکرات، عملی نمایشی بهحساب میآید؛ ترجمه تکامل یافته یک انفعال یا حداکثر فکر کردن!
-به این ترتیب میتوان گفت مشکل فرایند انتخابات ایران، بهرسمیتشناسی صداهاست و تا زمانی که این مسأله مرتفع نشود، تغییراتی ملموس پدید نخواهد آمد و جمهور، راهی جز نظاره کردن ندارند؛ بهقول معروف، ما هیچ، ما نگاه!
-لاتشبیه، دولت مانند خدا فرض میشود که هر چیزی را به انسان داده بلااستحقاق بوده است و هر چه اعطا کرده از روی کرم و جود بوده و ما انسانها در مقابل خدا حجتی نداریم که بگوییم چرا این را داده و آن را نداده است؛ صاحبان این تفکر چون دولت را جای خدا مینشانند، همان نگاه را به دولت دارند و حتی نفس کشیدن را تفضّلی از جانب دولت میدانند چه رسد به رأی دادن و کاندیدا شدن.
-در حالی که دولت اساسا مصنوع دست شهروند است و خادم او به حساب میآید. فیالواقع مردمی که پای صندوق رأی میروند، اولا پذیرفتهاند صندوق فیالنفسه مشروعیت دارد؛ یعنی دولتی که این صندوق و سیستم رایگیری را برپا کرده، مشروع است و بعد از تحقق این شرط است که به کاندیدای مورد نظر خود رأی میدهند؛ پس طبعا چنانچه مشروعیت خدشهدار شود، رأی و صندوق رأی و انتخاب کاندیدا بیمعناست.
-در چنین وضعیتی دولت با مشکلی اساسی مواجه میشود؛ او میخواهد سیستم ریاستی یا پارلمانی باقی بماند، پس نیاز به رأی دارد. وانگهی چون رأی بیصدا و از درون تهی شده است، دچار تناقض شده و مجبور است، با لطایفالحیل بیعت را بهجای رأی بنشاند. در حالی که واقف هستیم «بیعت» مربوط به نظام ماقبل مدرن است و دولتها، در لوئیجرگهها سران طوایف را گردهم میآوردند و از آنها بیعت میگرفتند و رئیس عشیره هم نماینده همه محسوب میشد.
-باید به رأی محتوا بخشید و آن را به صدا تبدیل کرد. رویهای که ذیل آن، نگاه به نظارت تبدیل میشود و سپس سازمان پیدا میکند و این نظارت سازمانیافته، از ابتدا تا انتهای پروسه انتخابات جاری و ساری و با سیستمهای مدرن پشتیبانی میشود. هر چند عملی تا این حد بدیهی و عقلایی، یک دهه قبل خلاف قانون جلوه داده شد و بانیان ستاد صیانت از آرای آقایان موسوی و کروبی به میز محاکمه کشانده شدند.
مشروطه نوین: عقلِ سلیم، رامین پرهام
راه تاریک در پیش، فرهاد یزدی