دوستی دارم که مثل خواهر من است و وقتی به شوخی حرف حال به هم زنی می زنم، بر می گردد با جمع کردن صورت و خنده ای از ته دل به من می گوید: اَه! کثافت!
حالا برای این که شما خواننده ی عزیز رو ترش نکنید و به من نگویید «کثافت»، توضیح بدهم که قربان استفراغ کسی رفتن، آن معنایی را که شما تصور می کنید ندارد. استفراغ یا استفراغ وسع، در زبان بسیار زیبای آخوندی یعنی نهایت سعی و تلاش خود را برای انجام کاری به عمل آوردن! نه آن استفراغی که روی جلد کتاب «ژان پُل سارْتْر» دیده اید و به او هم «کثافت» گفته اید با این اسم انتخاب کردن اش!
اما اصل موضوع!
جناب آشیخ صادق لاریجانی، رییس سابق قوه ی قضا، برگشته است به جناب آشیخ ممد یزدی، او هم رییس سابق تر قوه ی قضا، در دعوا مرافعه ای که داشته گفته است که «شما در عرصه تحقیق و پژوهشهای علمی چه کردهاید؟ کافی است کسی نیمنگاهی به حاشیههای محمد یزدی بر «کتاب القضاء» بیندازد «تا معلوم شود حد تحصیلات جنابعالی و استفراغ وسعتان در باب استنباط احکام».
حالا یه مشت ضد انقلاب به قول حسین شریعتمداری در کیهان سوژه دست شان افتاده که یارو استفراغ کرده روی اون یکی یارو و قس علی هذا!
خواستم به کمک حاج حسین بیایم و به شما ضد انقلاب فرصت طلب بگویم که این استفراغ اون استفراغی که شما فکر می کنین نیست بلکه یه استفراغ خوبی ه که آخوندا اونو بلد هستن و شما اونو بلد نیستین!
«استفراغ وسع» آیتاللهها به روی نظام مقدس؛ جدال «فقهای مجتهد» سر املاکی که ارثیه پدریشان نیست!
-«ساختمان مرکز تحقیقات دبیرخانه خبرگان را با لطایف الحیل از دست مسئولین آن وقت درآوردید و با اشتیاق تمام به آن ساختمان نقل مکان فرمودید.»
-«ساختمانهایی که حضرتعالی از آنها استفاده میکنید، از ارث پدرتان ساخته شده است؟»
- «اگر کسی چیزی نمیگوید حرمت پیرمردی شما را نگه میدارد.»
- «سینهام خزانه الاسرار اتهامات مجموعهای از معاونان، قائم مقامان و آقازادههای مسئولان و شخصیتهاست.»
-«فکر میکنید قَیّم حوزههای علمیه هستید، خودتان را در جایگاهی میبینید که به مراجع بزرگواری که شاید شاگرد آنها هم محسوب نمیشوید امر و نهی کنید.»
-کدخدایی میگوید، دعوای طلبگی است، لیکن بعداز آن دوستیها پابرجاست.
لاریجانی در مقدمه این نامه که، یکشنبه ۲۷ امرداد، منتشر شد گفته، «بنا نداشتم با توجه به گرفتاریهای مختلف مردم و کشور، نسبت به این حرکات، پاسخی دهم ولکن اکنون احساس میکنم بازیهای صداوسیما و برخی نهادهای دیگر به نقطهای رسیده است که سکوت در مقابل آن جایز نیست و البته در موقع مناسب به تفصیل در مورد ابعاد آن صحبت خواهم کرد.»
او نوشتن نامه به علی خامنهای را رد نکرده اما ادعا کرده «هیچگاه نگفتهام که اگر فلانی [اکبر طبری] را دستگیر کنید نجف میروم... بنده هیچگاه از هیچ فرد متخلف یا فاسدی حمایت نکرده و نخواهم کرد. اگر معاون اجرایی حوزه ریاست مرتکب جرم یا فسادی شده، تعقیب و رسیدگی عادلانه به جرم او، طبق قاعده و وظیفه دستگاه قضایی است و مسلم است که بنده هم قائل به استثناء در این جهت نیستم.»
به نظر میرسد اینکه یزدی به لاریجانی گفته «شما در قم بودنتان هم خیلی موثر نبود چه رسد که نجف بروید» برای او فوقالعاده گران تمام شده و آن را یک توهین دانسته و به شدت احساس حقارت کرده و از همین رو توضیحات زیادی در خصوص آن داده و همزمان از اعتبار علی خامنهای خرج کرده است.
در عرصه تحقیق و پژوهشهای علمی چه کردهاید؟
لاریجانی مینویسد: «جناب یزدی، بنده طلبهای بیش نیستم و هیچگاه ادعا نکردهام که وجودم چه در قم و چه در هر جای دیگری خیلی موثر است. گرچه شخصیتهایی همچون مقام معظم رهبری و برخی مراجع بزرگوار، بارها و بارها در مورد این فقیر کلماتی به کار بردهاند که از نقل آنها استحیا میکنم، چون خود را لایق آنها نمیدانم. تاثیر بنده همین است که هست: سالیانی برای عدهای در حوزه و دانشگاه تدریس کردهام ، آثاری را هم پدید آوردهام. میزان تاثیر آنهم در حد خود، یک امر واقعی است، نه با خواست بنده بیشتر میشود و نه با توهین و تحقیر شما کمتر. اما شما در عرصه تحقیق و پژوهشهای علمی چه کردهاید؟»
مکتوبات شما نشان میدهد استفراغ وسعتان چقدر است!
در بخشی از این نامه آمده، «آیا جز با صدای بلند و داد و قال، به مسئولین و بزرگان توهین کردن و افترا زدن و تحقیر کردن، کار دیگری هم کردهاید؟... چرا به خودتان اجازه میدهید به همه توهین کنید. هیچ بررسی کردهاید که علماء و فضلاء در قم، به آثار شما و به گفتههای شما چگونه نگاه میکنند؟! چقدر آنها را جدی میگیرند؟ کافی است کسی نیم نگاهی به مکتوبات شما ذیل کتاب القضاء مرحوم سید صاحب عروه، بیندازد تا میزان اثر شما در حوزه معلوم شود و معلوم شود حد تحصیلات جنابعالی و استفراغ وسعتان در باب استنباط احکام [چقدر است]. متاسفانه ظاهراً حتی توجه نکردهاید که کتاب القضاء سید (برخلاف جلد اول عروه) کتاب استدلالی است، چقدر آن را تخریب کردهاید. ای کاش شما صرفاً آن را ترجمه میکردید که اقلاً خواننده بداند با سخنان چه کسی روبروست.»
سینهام خزانهالاسرار اتهامات است!
لاریجانی در ادامه خطاب به یزدی میگوید، «در شورای نگهبان، سخنان غیردقیق ، غیرمستدل و حتی نامربوط شما برای اعضاء روشن است. اگر سکوت میکنند و چیزی نمیگویند، حرمت پیرمردی شما را پاس میدارند. همه این فضاسازیها نشان از آن دارد که یک پروژه بزرگتری در پس این القائات نهفته است و آن تخریب اینجانب و شاید هم تخریبهای دیگر. مسئله همین است. والا بنده سینهام خزانهالاسرار اتهامات مجموعهای از معاونان، قائممقامان و آقازادههای مسئولان و شخصیتهاست و ظاهراً امروز هم هزینه ایستادگی در رسیدگی به آنها را میپردازم.»
چپاول ساختمانها
محمد یزدی در سخنرانی خود اشاره کرده بود لاریجانی «...آیا ارث پدرت بود به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختهاند»، لاریجانی در بخشی از این نامه آدرس چند ساختمان وقفی و ساخت و سازهایی به اسم مدرسه و حوزه علمیه و مسجد داده و به سابقه بد یزدی در چنگ انداختن به این ساختمانها اشاره کرده و گفته، «مگر اینهمه مدارس دیگر در قم و سطح کشور ساخته میشود ارث پدرشان است؟ مگر همین ساختمانهایی که حضرتعالی از آنها استفاده میکنید، از ارث پدرتان ساخته شده است؟ آخر این چه فهمی است و چه استدلالی؟!... شما یکبار هم که داخل آن را ملاحظه نکردهاید، چرا نشر اکاذیب میکنید. اگر مقصودتان ظاهر آن است، همین ساختمانهایی که شما از آن استفاده میکردید هم همینطور بود: ساختمان مرکز تحقیقات دبیرخانه خبرگان که با لطایفالحیل از دست مسئولین آن وقت درآوردید و به عنوان نائب رئیس مجلس خبرگان محل کار خود قرار دادید، در همین قد و قواره و وزن بود، نفرمودید کاخ ساختهاند، بلکه با اشتیاق تمام به آن ساختمان نقل مکان فرمود.»
لاریجانی در ادامه به دفاع از خود ادامه داده و نوشته «همین دادگاههای مفاسد اقتصادی که برگزاری آنها موجب خوشحالی مردم و تقدیر آنها شده است، کارهای اصلیاش که همان تحقیقات و رسیدگیهای دادسرایی آنها است، عمدتاً در زمان این حقیر انجام شده است. پس برگردید از آن قضاوتهای ناصواب و ناعادلانهتان.»
صادق آملی لاریجانی در این نامه جابجا به یزدی دبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تاخته و همچنین گفته «مشکل اصلی جنابعالی این است که فکر میکنید قَیّم حوزههای علمیه هستید و میخواهید به همه امر و نهی کنید. متاسفانه شما خودتان را در جایگاهی میبینید که نه تنها مرجع تعیین کنید، بلکه به مراجع بزرگواری که شاید شاگرد آنها هم محسوب نمیشوید، امر و نهی کنید و این با رویههای حسنهای که در حوزه علمیه برقرار بود، هیچ تناسبی ندارد.»
دعوای طلبگی بود
عباس کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان برای توجیه این قائله توییت کرده، «در هر جمعی ازجمله شورای نگهبان دعوای طلبگی طبیعی است؛ گاهی صداها بلندشده و مباحث داغ، لیکن بعداز آن دوستیها پابرجاست. دشمنان طمع نکنند! اعضای شورا با وجود اختلاف نظر، باهم برادرند؛ تذکار رهبر بزرگوار شایسته عنایت است: دشمن اصلی را با دوستانی که با آنها اختلاف نظرداریم اشتباه نگیریم.»
دلایل تاختن به لاریجانی از نگاه عبدی و زیباکلام
متلک و کنایه ظریف به عربستان