ایران وایر - سرکوب اعتراضهای خیابانی در ایران سالهاست که از بعد توان عملیاتی نیروهای یگانویژه، سپاه، بسیج یا لباس شخصیها موردبحث و بررسی قرار گرفته است.
سالهاست که در ایران پس از سرکوب هر اعتراضی، فیلمها، تصاویر و گزارشها و تحلیلهای فراوانی از نحوه این سرکوبها و سبعیت سرکوبگران منتشر میشود، اما تاکنون کمتر به سازوکارهای روانی و اطلاعاتی این نوع سرکوبها پرداخته شده است.
این سرکوبها از سه جز عملیات اطلاعاتی، روانی و عملیاتی تشکیل میشود که پیشتر در گزارشی با عنوان «نیروهای یگانویژه را چطور برای سرکوب و کشتار مردم معترض متقاعد میکنند؟» به بررسی بخشی از آنها پرداختیم. این گزارش بر اساس یافتههای چند پژوهش که از سوی پلیس ایران در سالهای اخیر در مورد یگانهای ویژه و چگونگی انجام عملیات از سوی آنها انجامشده، نوشته شده است.
سپاه پاسداران هم بهعنوان یکی از بازوهای سرکوب اعتراضهای خیابانی در ایران، طی این مدت چندین تحقیق و پژوهش در مورد روشهای کارآمد سرکوب این اعتراضها در چند فصلنامه وابسته به دانشگاه «امام حسین» منتشر کرده است.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
یکی از این پژوهشها با عنوان «عمليات روانی و تاثير آن بر اغتشاشات شهری» در شماره ۷۷ «فصلنامه مديريت بحران» منتشر شده است.
در این پژوهش که مربوط به سازوکارهای عملیات روانی در سرکوب اعتراضهای خیابانی در ایران است، نظرات و دیدگاههای گروهی از فرماندهان ارشد سرکوب و نخبگان امنیتی درج شده است.
در این پژوهش ۱۳ ابزار عملیات روانی برای کنترل یا سرکوب اعتراضها معرفیشده که فرماندهان ارشد نظامی و نخبگان بهکارگیری این ابزارها را بر اساس تجربیات و دیدگاههای خود اولویتبندی کردهاند.
این ابزارها در ابتدا با هدف جلوگیری از پیوستن مردم به جمعیت معترضان، تضعیف روحیه و اراده معترضان و درنهایت ممانعت از تخریب روحیه نیروهای سرکوب به کار گرفته میشود.
در این تحقیق دیدگاههای ۳۵۰ «نخبه امنیتی» در مورد اولویتهای بهکارگیری هر یک از این ۱۳ ابزار چنین جمعبندی شده است.
این جدول نشان میدهد که «نخبگان امنیتی» از «نشر شایعه» میان معترضین بهعنوان کارآمدترین ابزار عملیات روانی نام بردهاند.
این در حالی است که فرماندهان ارشد پلیس استفاده از «نیروهای نفوذی» را مهمترین ابزار کارآمد عملیات روانی توصیف کردهاند.
این جدول هم مربوط به نظرات فرماندهان پلیس در اولویتهای بهکارگیری ابزارهای عملیات روانی در مواجه با بحرانها و اعتراضهای خیابانی است.
مقایسه این دو جدول نشان میدهد که «نخبگان امنیتی» و «فرماندهان پلیس» ارجحیتهای متفاوتی در استفاده از این ۱۳ ابزار دارند.
این اختلاف در جداول بالا بهروشنی گویاست، اما آنچه مهم است بررسی و شکافتن معنای این ابزارهای عملیات روانی است. این تاکتیکها به چه معناست و چگونه بر مخاطب تاثیر میگذارد.
سازمانها امنیتی و اطلاعاتی و نیروهای مسلح در سه مرحله «آغاز بحران»، «گسترش بحران» و «افول بحران» اقدام به بهرهگیری از این ۱۳ ابزار میکنند.
مرحله آغاز بحران
مهمترین عملیات روانی نهادهای امنیتی و پلیس در این مرحله استفاده از ابزار «به سخره گرفتن معترضین»، «به ابتذال کشاندن خواسته معترضین»، «ایجاد کانونهای خبری جدید»، «پیشآگهی و خلع سلاح روانی» و «تاکید بر مخاطرات بیرونی» است.
آغاز بحران به مرحله گفته میشود که معترضان بهتدریج آماده حضور در خیابانها میشوند تا مخالفت خود با سیاست، وضعیت یا یک تصمیم دولتی را ابزار کنند.
در این مرحله است که نهادهای امنیتی و انتظامی متوسل به این ابزار میشوند:
۱- به سخره گرفتن معترضین: برای به سخره گرفتن معترضین اغلب از روشهایی نظیر به تصویر کشیدن تضادها و تناقضات معترضین و تلاش برای وابسته نشان دادن آنها به دولتهای خارجی استفاده میشود. در این روش تلاش بر این است که معترضین و رهبران آنها را گروهی وابسته معرفی کنند. استفاده از این روش یکی از مهمترین تکنیکهای جمهوری اسلامی در سرکوب اعتراضها طی ۴۰ سال اخیر است. طی این مدت تقریبا هیچ اعتراض خیابانی نبوده که مقامهای جمهوری اسلامی مدعی نباشند که از سوی دولتهای غربی سازماندهی و حمایتشده است.
۲- به ابتذال کشاندن خواسته معترضین: خواستههای کسانی که طی ۴۰ سال گذشته در ایران به خیابانها آمدهاند با روشهای گوناگون به سخره گرفته شده است. این یک تکنیک روانی است که به جزء ثابتی از سیاست رسانههای و تبلیغاتی جمهوری تبدیل شده است. در این تکنیک نظام با استفاده از رسانههای خود تلاش میکند خواستههایی نظیر عدالتخواهی، آزادی، دموکراسی و حتی اعتراض به سیاستهای اقتصادی را به خواستههای محلی، کماهمیت و قابل رفعورجوع تقلیل دهد. در این تکنیک است که خواسته معترضان به آسفالت کردن یک خیابان، وجود چاله در یک کوچه یا آبگرفتگی یک جوی آب تقلیل داده میشود.
۳- ایجاد کانونهای خبری جدید: مقامهای جمهوری اسلامی برای به حاشیه و منحرف کردن کنشهای اعتراضی خیابانی همواره از خبرسازی و واقعهسازی موازی بهره میبرند. این خبرسازیها که تلاش میشود از جذابیت بالایی برخوردار باشد، نخستین هدفش تحتالشعاع قرار دادن کنشهای اعتراضی در خیابانهاست. در جریان اعتراضهای آبان ۱۳۹۸ به گران شدن بنزین هم مقامهای جمهوری اسلامی حکم نهایی فعالان محیطزیست را علنی کردند تا کمی اذهان را از موضوع سرکوبها و کشتارها و اعتراضها منحرف کنند. آنها همچنین با قطع اینترنت، در وهله نخست مانع از دستیابی مردم به اطلاعات شدند و بعد قطعی اینترنت را به موضوعی موازی با اعتراضها به گران شدن بنزین تبدیل کردند تا تمرکزها به اعتراضهای خیابانی را بشکنند.
۴- پیشآگهی و خلع سلاح روانی: مقامهای ایران از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی خود بهطورمعمول پیش از وقوع هر اعتراض خیابانی یا کنش اجتماعی، خواسته معترضان را از زبان مقامهای محلی یا نمایندگان مجلس و یا حامیان خود در تودهها آنهم بهصورت خفیف مطرح میکنند و بعد برای حلوفصل یا تحقق این خواستهها، راهکارهای کلی و مبهم ارائه میکنند تا از این طریق بتوانند خواستههای صریح معترضان را تحتالشعاع قرار دهند. با استفاده از این تکنیک روانی است که جمهوری اسلامی تا حدودی توانسته مانع از انتقال و گسترش پیامهای اقناعی معترضان به سایر بخشهای جامعه شود.
۵- تاکید بر مخاطرات بیرونی: برجستهسازی خطرات بیرونی، بهخصوص اگر ما به ازای بیرونی داشته باشد، موجب انفعال تودهها در پیوستن به صفوف معترضان است. در جریان اعتراضهای سال ۱۳۹۶ و سال ۱۳۹۸ هم مقامهای جمهوری بارها نسبت به همسرنوشت شدن مردم ایران با مردم سوریه و عراق هم هشدار دادند تا از این طریق آنها را از پیوستن به صفوف معترضان بازدارند. مقامهای جمهوری اسلامی همچنین با نشان دادن وسعت تخریبهای ناشی از اعتراضهای آبان ۱۳۹۸ که بر اساس بسیاری از گزارشها از سوی نیروهای یگانویژه صورت گرفته بود نیز در پررنگ کردن این پیام تلاشی مضاعف کردند.
مرحله استمرار و شدت بحران
با افزایش دامنه بحران و شدت گرفتن ابعاد آن، نهادهای امنیتی، اطلاعاتی و نظامی، فاز دوم استفاده از این ابزارهای عملیات روانی را در دستور کار خود قرار میدهند. این ابزارها عبارتاند از «ایجاد ترس و وحشت در میان مردم»، «ایجاد سپر بلا»، «پروندهسازی برای رهبران اعتراضها»، «فرستادن نفوذی در میان معترضان»، «اعترافگیری» و «حرکتهای تودهای».
۶- ایجاد ترس و وحشت در میان مردم: حکومتهای سرکوبگر همچون جمهوری اسلامی با نمایش اغراقآمیز رفتارهای خشونتآمیز معترضان و دمیدن در این خشونتها و برعهده گرفتن بخشی زیادی از تخریبها اموال عمومی و سپس نمایش گسترده تخریبها و خشونتها در رسانههای خود تلاش میکنند در میان مردم ترس و وحشت ایجاد کنند. چنین حکومتهایی بخشی از نیروهای سرکوب خود را مامور تخریب گسترده اموال عمومی و بهخصوص اموال مردم میکنند تا از این طریق افکار عمومی را نسبت به ادامه این اعتراضها و آینده نامعلوم چنین اعتراضهایی حساس کنند. یکی دیگر از مهمترین کارکردهای این ابزار، زمینهچینی محاکمه و مجازات معترضان بازداشتشده به اتهام تخریب اموال مردم است.
۷- ایجاد سپر بلا: با تشدید بحرانها و اعتراضهای خیابانی، حکومتهایی همچون جمهوری اسلامی برخی از عوامل درونی حکومت خود را (مدیران درجه دو یا سه) بهعنوان عوامل نارضایتی و آغاز اعتراضهای خیابانی معرفی میکنند و با برکناری آنها تلاش میکنند اعتراضها را خاموش یا کنترل کنند. این تکنیک زمانی کارآمد است که دامنه نارضایتی فراگیر نشده و تنها چند منطقه مشخص را در برمیگیرد. در جریان ناآرامیهای آبان ماه نیز گروهی از محافظهکاران از دولت مستقر بهعنوان عامل اصلی بروز این اعتراضها نام میبرند و خواستار رسیدگی به «ناکارآمدی» آنها در اجرای سیاست گران شدن بنزین هستند. آنها تلاش میکنند تا دولت را مسوول این وضعیت معرفی کنند تا از سویی دامن حاکمیت و رهبر جمهوری اسلامی از این بحران را پاک کنند و از سویی دیگر مقدمات برکناری گروهی از مدیران دولتی را فراهم کنند.
۸- پروندهسازی برای رهبران اعتراضها: اتهامافکنی علیه رهبران اعتراضها و انتشار اخبار، گزارشها و تصاویر جعلی از این رهبران از دیگر ابزارهای عملیات روانی دولتهای سرکوبگر است. در این روش تلاش میشود که رهبران را افرادی وابسته به دولتهای خارجی و مامور اجرای برنامههای این دولتها در داخل کشور معرفی کنند. اعتراضهای آبان ماه هم هرچند که رهبری نداشت، اما مقامهای جمهوری اسلامی بارها دولتهای غربی را متهم به سازماندهی و حمایت از این اعتراضها کردند.
۹- فرستادن نفوذی در میان معترضان: نهادهای اطلاعاتی و امنیتی بهطورمعمول از برخی نفوذیهای خود برای به انحراف کشیدن اعتراضها بهره مهمی میبرند. نفوذیها با نشر شایعه، دامن زدن به اختلافات معترضان و بزرگنمایی عواقب ادامه اعتراضها تلاش میکنند این اعتراضها را به انحراف کشانده یا متوقف کنند.
۱۰- اعترافگیری: بازداشت گروهی از معترضان و اعترافگیری از آنها در روزهای نخست آغاز هر اعتراضی از دیگر ابزارهای عملیات روانی دولتهای سرکوبگر است. پخش این اعترافها با هدف ترساندن معترضان، ممانعت از پیوستن مردم به معترضان و تهییج نیروهای میدانی برای سرکوب هر چه سریعتر و خشونتبار اعتراضها صورت میگیرد.
۱۱- حرکتهای تودهای: در صورت استمرار و گسترش ابعاد بحران و حتی پس از پایان اعتراضها، نهادهای حکومتی تودههای سازمانیافته از مدارس و ادارهها و سازمانهای دولتی و حاکمیتی را برای برگزاری تجمع حمایتی از خود بسیج و وارد میدان میکنند. نمایش صحنههای تودههای چند هزارنفری با کمک تکنیکهای پیشرفته فیلمبرداری از طرفی موجب تردید در میان معترضان شده و از طرف دیگر بر اساس اصل همرنگی، تودههای خاموش یا بیطرف را تشویق به پیوستن به جمع حامیان دولتهای سرکوبگر میکند. این حرکت و اقدام مانی اثرگذاری بالایی دارد که همراه با پیامهای کوبنده و تهدیدآمیز رهبران حکومتها یا فرماندهان ارشد نظامی همراه باشد. تجمع چهارم آذر حامیان حکومت در میدان انقلاب تهران با سخنرانی حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران علیه معترضان به گران شدن بنزین یکی از روشنترین مصادیق این ابزار است که به یکی از اصلیترین و مهمترین ابزارهای عملیات روانی جمهوری اسلامی در ۴۰ سال گذشته تبدیل شده است.