حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران و از دستگیرشدگان 88 در بخشی از مصاحبه تفصیلی خود با شماره دوشنبه گذشته روزنامه شرق گفته است: اصولگرایان ارزشی همچنان تصور میکنند که مشکلات ایران ناشی از نداشتن عملکرد انقلابی مسئولان در دهههای اخیر است؛ به همین دلیل در صددند که کشور را با سیاستهای مورد نظر خود اداره کنند. حال آنکه در جهان این سیاستها به نحوی تجربه شده و نمونه زنده آن کوبا و کرهشمالی هستند که به فقر، نابرابری و ناکارآمدی در این دو کشور انجامید. با این همه اصولگرایان درصددند اداره کشور را تمام و کمال در دست بگیرند و با سیاستهای خود آنرا اداره کنند. در حالی که چنین نگاهی از سوی این افراد، کشور را به سمت سیاهچالهای از فقر سوق میدهد و ناکارآمدی را تشدید میکند.
او در اظهارات خود همچنین مدعی چالش در پایگاه اجتماعی نظام شده و تصریح میکند که پایگاه اصلاحطلبان و اصولگرایان نیز دچار تنزل شده است!
*اصلاحطلبان در "شرایط غرق" قرار گرفتهاند و همین مسئله است که موجب شده شنوا و بینای عجیبترین سخنان و رفتارهای تاریخ از سوی رجال این جریان سیاسی خاص باشیم.
در فن نجات گفته میشود که یک غریق، خطرناکترین رفتارها را از خود بروز میدهد و سعی میکند نجاتگران خود را نیز با خود به قعر بکشد.
فلذاست که شاهدیم اصلاحطلبان که مسببالاسباب تمام گرانیها و اوضاع موجود کشور هستند، از یک سو برای ایجاد «فتنه اقتصادی» تقلّا میکنند و از سوی دیگر هم اظهار میدارند که نظام و اصولگرایان نیز دچار تنزل سرمایه اجتماعی شدهاند، اصولگرایان بعنوان بزرگترین حامیان سفره مردم اگر بیایند موجب ازدیاد فقر میشوند و از این قبیل!
ما قضاوت درباره سخنان مرعشی را بر عهده مخاطبان محترم وامیگذاریم و البته این نکته را هم بیان میداریم که شرایط امروز کشور کوبا ثمره «برجامیزاسیون کوبا» و دل بستن مسئولان این کشور به وعده لغو تمام تحریمها و توافق با جامعه جهانی است.
وعدهای که اصلاحطلبان ایرانی نیز طی 6 سال گذشته همان را ترویج کردند و امروز که با شکست مواجه شدهاند به جای پذیرش مسئولیت؛ بزرگترین ارمغان خود برای مردم که همان "فقر" است را به اصولگرایان نسبت میدهند!
گفتنی ست در دولتِ اصلاحطلبان قیمت مسکن تا بیش از 300 درصد افزایش یافت و گفته میشود تورّم کشور بیش از 50 درصد است.
جالب است که اصلاحطلبان حتی در همین حال نیز برای نیل به هدف ایجاد آشوب و بروز فتنه اقتصادی، دولت را از "نظارت بر قیمتها" بازمیدارند.
اگر هیزم مشکلات مردم با کبریت جهانگیری گُر بگیرد...
احمدینژادتر از محمود احمدینژاد!
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور روحانی، به تازگی طی اظهاراتی در بوشهر گفته است: باید بپذیریم این فشاری است که آمریکاییها به کشور وارد کرده اند؛ آنها مهم ترین منبع درآمد کشور یعنی نفت را تحریم کرده و سعی دارند مانع صادرات نفت کشور شوند. البته مدیریت کشور تلاش دارد که با روشهایی موفق به صادرات نفت شود اما به هر حال وقتی منبع اصلی درآمد یک کشور در فشار قرار بگیرد خود به خود اقتصاد آن کشور و خانواده ها در فشار قرار می گیرد که امیدوار هستیم با طرح های مختلفی که در دست داریم بخشی از فشارهای مردم را کم کنیم. از صبوری و بزرگی مردم که تا الان تحمل کردند تشکر می کنیم و امیدواریم که در آینده روزهای بهتری در پیش داشته باشیم.
به گزارش جماران، وی همچنین درباره ادامه طرح یارانه معیشتی تاکید کرد: آنچه که تا الان در دست اقدام است ادامه خواهد یافت و امیدوارم که نه تنها این طرح ادامه پیدا کند بلکه بتوانیم با منابع جدیدی که دسترسی پیدا میکنیم کمک های دیگری هم انجام دهیم.
*مشخص نیست چرا جهانگیری شهامت این را ندارد که به مردم بگوید اثر تحریمها بر اقتصاد ایران به کمتر از 30 درصد رسیده و بودجه کشور نیز کمتر از 30 درصد به نفت وابسته است. در نتیجه اینکه مشکلات خانوارها نیز ربط وثیقی به تحریم ندارد و علت آنها را بایستی در تصمیماتی روحانی و اصلاحطلبان جستجو کرد!
از طرف دیگر، ما به آقای جهانگیری عرض میکنیم که اگر استمزاج جامعه را بیابند قطعا به این درک میرسند که مردم راضی نیستند دولت محترم با «عدم نظارت بر قیمتها» از یک جیب آنها پول بردارد و با سیاست احمدینژادی «پولپاشی»، در یک جیب دیگر آنها چند عباسی یارانه بگذارد!
این درک و خواسته مردم البته برخاسته از یک عقلانیت حکومتی است که ما نمیدانیم چرا دولت محترم هیچ التزامی به آن ندارد؟!
ما به معاون اول محترم رئیسجمهور عرض میکنیم که توان و عُرضه نظارت بر قیمتها بعنوان اصلیترین معضل امروز اقتصاد ایران حتما خیلی کمهزینهتر و آسانتر از تقلا برای یافتن پول و تزریق آن به غول بیافسار نقدینگی در اقتصاد ایران است.
بماند که آقای جهانگیری قبل از بروز بلواهای اخیر و در روزگاری که به ایشان هشدار میدادیم این سیاستهای غلط دولت منجر به بروز فتنه اقتصادی خواهد شد؛ باد در غبغب میکردند و میگفتند دولت توان کافی برای نظارت بر قیمتها ندارد!
اکنون چگونه این دولت کمتوان؛ صاحبخردی اهورایی شده و توانی سختتر و جانفرساتر برای یافتن پول پیدا کرده است؟
مسئله وقتی جالبتر میشود که همه میدانیم پس از بروز اغتشاشات قابل پیشبینی آبان، بحث «نظارت بر قیمتها» تبدیل به گفتمان عمومی شد و حتی بعنوان خواسته شخص رهبر معظم انقلاب از دولت نیز به مردم اعلام گشت اما آقایان اکنون به جای ابراز بیعت با این خواسته مهم و اصولی رهبر انقلاب؛ مشغول سیاهنمایی بیشتر از اوضاع کشور و دادن وعدهی لوبیای سبز سحرآمیز به مردم هستند و لام تا کام درباره اصلیترین شأن حکومتی خود در دولت یعنی نظارت بر قیمتها حرفی نمیزنند و گزارشی نمیدهند.
گزارشی که به نظر میرسد حاکی از گرانتر شدن کالاها باشد نه ارزانی آنها!
برخی محافل تحلیلی البته درباره فرایند پیشگفته نظر دیگری هم دارند و از این میگویند که دستی عامدانه در کار است تا با ناراضیسازی از مردم و عصبانی کردن آنها به بهانههای اقتصادی، شاهد به راه افتادن جمعیت ناراضی در خیابانها باشد.
و این شلتاقکردنها، سیاهنماییها و استنکاف از اجرای سیاستهای اصولی و مثلا بیتفاوتی نسبت به پیوستهای عقلانی طرح اصلاح قیمت سوخت که منجر به اغتشاش شد نیز ناشی از همین مقوله است.
این دست عامدانه و نفوذی، چندیست که مورد رؤیت برخی مسئولان و نمایندگان کشور نیز قرار گرفته است.
مادر و پدر پویا بختیاری بازداشت شدند