Saturday, Dec 28, 2019

صفحه نخست » اتحاد شوروی فروپاشید، آیا رژیم شما پایدار می ماند؟

ussr_122819.jpgمنشه امیر - رادیو اسرائیل

حکومت اسلامی در ایران، در سراشیب فروپاشی قرار گرفته و در آینده ای نه چندان دور به سرنوشت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی دچار خواهد شد، و از دیدگاه بسیاری از آشنایان امور، این یک رویداد حتمی است که ممکن است چند ماه به تعویق افتد و شاید یک سال یا دو سال.

ولی روندی است که جلوی آن را نمی توانند بگیرند.

ما این واقعیت سیاسی را نه تنها در اتحاد شوروی دیدیم، بلکه همه حکومت های خودکامه، فرجام شان فروپاشی و نابودی بوده و حکومت کنونی ایران نیز چنین است.

می آیند و سخنرانی بیست سال پیش خامنه ای را دوباره منتشر می سازند که در آن گفته بود ایران، اتحاد شوروی نیست و اگر کمونیسم روسی فروریخت، اسلام نسخه رژیم ایران از هم نخواهد پاشید.

ولی ریشه های برافتادن شوروی را بررسی کنید و ببینید که اکثر علل آن به اوضاع کنونی رژیم ایران، شباهتی شگفت دارد.

خامنه ای در آن سخنرانی، که لازم دانسته اند پس از خیزش مردمی آبانماه، آن را بازنشر کنند، فروپاشی اتحاد شوروی را یک توطئه آمریکایی و غربی توصیف می کند.

از دیدگاه او، سیصد میلیون نفر مردم شوروی، فرمانبردار غرب بودند و آمریکا بود که به آنها دستور می داد برخیزند و حکومت را براندازند.

و این همان ادعایی است که امروز رژیم حاکم، در مورد خیزش مردمی در ایران عنوان می کند، و می گوید آن ها اشراری بودند که به دستور آمریکا، علیه سه برابر کردن نرخ بنزین به پا خاستند.

البته به ادعای آنان، اسرائیل و عربستان سعودی و خاندان پهلوی و مجاهدین نیز دستیاران و همکاران آمریکا بودند.

ولی یکی از علل اصلی و واقعی فروپاشی شوروی، شکست ایدئولوژی کمونیستی آنان بود.

رهبران شوروی، روز به روز معتقدتر گردیدند که راه آن ها اشتباه بود و اندیشه های کمونیستی نمی تواند رفاه مردمان و نیکبختی آنان را تامین کند و عدالت برقرار سازد و یک جامعه سالم به وجود آورد.

گورباچف این شهامت را داشت که این سرنوشت محتوم را برملا سازد؛ و بدین سان، روند فروپاشی رژیم آغاز گردید.

در حکومت ایران نیز، سرکردگان رژیم روز به روز بیشتر مشاهده می کنند که فرامین دین مبین اسلام، پیوند دهنده انسان با پروردگارش می باشد. ولی قوانین مدیریتی آن که در یک هزار و چهارصد سال پیش صادر شده و به تدریج شکل گرفته، نمی تواند راهگشای امروز کشورها و روابط بین دولت ها باشد.

آمدند و از اقتصاد اسلامی سخن گفتند و به تحسین و تجلیل از آن پرداختند.

ولی کوتاه مدتی پس از آن، این اندیشه را کنار گذاشتند، زیرا دیدند که در دوران پیشرفت های سایبری و تکنولوژی های نوین، نمی توان به قواعدی پایبند بود که در ایام شترسواری وضع شده و مناسب آن دوران بوده است.

بسیار طبیعی است که وقتی رهبران، خود می بینند که راه اشتباه پیموده اند و اسلام نسخه آنان نمی تواند راهگشای باورمندان امروز باشد، و هنگامی که ایدئولوژی و مرام آنان به بن بست رسید، به دزدی و غارت و مال اندوزی روی می آورند و فساد مالی سراسر پیکر حکومت را فرا می گیرد.

این همان پدیده ای بود که در اتحاد شوروی رو به رشد گذاشت، ولی در حکومت اسلامی ایران به اوج رسیده و هر روز شدیدتر می شود.

در اتحاد شوروی، خیلی زود واژه پرولتاریا، یعنی قشر کارگر را که ستون فقرات ایدنولوژی رژیم بود کنار گذاشتند و در حکومت اسلامی ایران نیز امروز کسی واژه مستضعفین را که خمینی بر سر زبان ها انداخته بود، به کار نمی برد.

امروز واژه "فرودست" را به جای "مستضعف" به کار می برند.

هم در اتحاد شوروی و هم در حکومت اسلامی ایران، سوء مدیریت به یک آسیب جبران ناپذیر مبدل شده است.

از روز نخست، همه کارشناسان را بیرون کردند و اداره امور را به دست "خودی ها" سپردند، افرادی که جز وفاداری ظاهری نسبت به حکومت، هیچ مزیتی نداشتند.

آخوندهایی که شاید از اسلام و تشییع چیزها می دانند، بر اکثر وزارتخانه ها و ادارات و اقتصاد کشور مسلط شدند که نتیجه آن را امروز می بینیم.

این، توطئه آمریکا نبود که بخواهد رژیم ایران را براندازد.

تصمیم مستقیم خود سران رژیم بود که همه چیز را، تا آنجا که ممکن است به دست آخوندها بسپارند - حتی گرفتن تصمیم برای سه برابر کردن نرخ بنزین.

پیامد این شیوه حکومتی، هم در اتحاد شوروی و هم در حکومت اسلامی ایران، چیره شدن ناداری بر دارایی بود.

در هر دو کشور، نه تنها پرولتاریا، یعنی همان مستضعفین به رفاه نرسیدند، بلکه طبقه متوسط ، یعنی همان خرده بورژواها نیز به قشر مستمندان و فرو دستان پیوستند.

در این زمینه، تفاوتی بین اتحاد شوروی و حکومت اسلامی ایران وجود ندارد.

همگان از خود پرسیدند که چگونه ممکن است آمریکای جهانخوار و غرب سلطه گر و حتی کشورهای کوچک و ضعیفی چون کره جنوبی روز به روز غنی تر می شوند و مردمان شوروی، و امروز حکومت اسلامی در سرزمین ثروتمند ایران، مرتبا فقیرتر می گردند؟

کوچکترین نتیجه می تواند این باشد که سیستم حکومتی بیمار است و به درد نیازهای امروز ملت ها و کشورها نمی خورد.

این واقعیت، توطئه آمریکا نیست، بلکه حقیقتی است که خود سران رژیم عامل به وجود آمدن آن هستند.

نیازی نیست که به وضع اسف بار اقتصادی امروز ایران و آن خیابان خواب ها و اتومبیل خواب ها و حتی گورخواب ها اشاره کنیم. همگان می دانند!

عامل دیگر فروپاشی اتحاد شوروی، که حکومت ایران پا به پای آن پیش می رود، همانا تلاش برای "صدور انقلاب" و تسلط بر کشورهای دیگر بود.

کمونیسم ایمان داشت که باید بر دنیا مسلط گردد و با شعار "کارگران دنیا متحد شوید" به میدان آمد و حالا سالیان دراز است که رژیم ایران می کوشد از طریق به دست گرفتن قدرت در کشورهای همسایه، به ویژه ممالکی که دارای اکثریت شیعه و یا دست کم یک اقلیت بزرگ شیعه هستند، یک بلوک کولونیالیستی و حتی امپریالیستی برپا سازد.

امروز رژیم ایران در کشورهایی چون یمن و لبنان و سوریه و عراق و بحرین و عربستان و شماری کشورهای دیگر، به تخریب و فتنه گری مشغول است که این فعالیت بودجه های کلان می طلبد.

دخالت رژیم ایران در این کشورها، توطئه آمریکا نبود؛ بلکه خمینی بود که آن را پایه گذاری کرد و خامنه ای که با شور و شوق آن را ادامه می دهد و حتی گسترده تر کرده است.

اتحاد شوروی جنگ سرد علیه کشورهای غربی و به ویژه ایالات متحده را به راه انداخت و به خاطر آن هزینه کلانی پرداخت و موجب خونریزی های بسیار در شبه جزیره کره و ویتنام و نقاط دیگر جهان شد.

حکومت اسلامی ایران نیز اکنون به صورت علنی و قاطعانه از لزوم انهدام اسرائیل سخن می گوید و همه توانایی های نظامی و مالی و سیاسی خود را به آن اختصاص می دهد.

این توطئه آمریکا نیست، تصمیم خود حکومت اسلامی ایران است.

از دیدگاه سران اتحاد شوروی و فرمانروایان حکومت اسلامی ایران، برای رسیدن به هدف های اعلام شده، یعنی استقرار حکومت پرولتاریا در جهان، و یا برقراری حکومت اسلامی مستضعفین در کشورهای اسلامی، باید همه امکانات را بسیج کرد.

باید بودجه های کلانی را اختصاص داد، که وقتی در خزانه وجود ندارد، از نان شب مردم می برند و به این هدف اختصاص می دهند.

امروز، در ایران، با نبود درآمد مالی، بودجه های سپاه پاسداران و تشکیلات تبلیغات اسلامی را افزایش می دهند و بودجه های عمرانی را تقریبا به صفر میرسانند.

از دیدگاه آنان، تسلط بر کشورهای همسایه، از تامین رفاه مردم مهمتر است.

این توطئه آمریکا نیست، بلکه تصمیم خود سران رژیم است.

جنگ ستارگان را به یاد دارید؟

یکی از علل فروپاشی اتحاد شوروی، همان مسابقه تسلیحاتی با ایالات متحده و غرب بود که به جنگ در فضای خارجی رسید و به ناگهان اتحاد شوروی فروپاشید، زیرا بودجه ای برای اجرای آن نداشت و مسلما شوروی در کشاکش با آمریکا ، هیچ بخت پیروزی برای خود نمی دید.

ولی حکومت ایران، در عین ناداری و بحران اقتصادی، همچنان با سرعت به تلاش برای تولید جنگ افزارهای جدید ادامه می دهد.

همه موشک های جنگی دنیا را نمونه برداری کرده و زیرنام "صنعت بومی" ساخت آن را اعلام می کند و پز می دهد که بله، با این اسلحه، نه تنها اسرائیل، بلکه آمریکا را هم نابود خواهیم کرد.

ادعا می کنند که آمریکا دارد افول می کند و حکومت اسلامی ایران است که همانند خورشید سر بر می آورد.

یک نتیجه گیری جالب را علی خامنه ای که در آن مقایسه بین فروپاشی اتحاد شوروی و وضع به قول او "مستحکم" حکومت اسلامی ایران مطرح کرد و آن، این بود که مردم آن حکومت کمونیستی، رژیم حاکم را دوست نداشتند، ولی مردم ایران عاشق جمهوری اسلامی و پیرو اصل جهاد و شهادت هستند و بنابراین، حکومت اسلامی هرگز فرو نخواهد پاشید، زیرا محبوب و معبود ملت ایران است.

امروز در خیابان ها می شنویم که مردم فریاد می زنند: مرگ بر حکومت اسلامی، مرگ بر خامنه ای.

پس، اتحاد شوروی رفت، ولی آیا حکومت اسلامی ایران می ماند؟



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy