پکن تا چه اندازه قابل اعتماد است؟
رویداد۲۴ - امید کاجیان: برنامه ۲۵ساله همکاری با چین. آنچه که از سوی مدافعان به عنوان ابتکاری از سوی ایران در راستای سرمایهگذاری بلندمدت و راهبردی یاد میشود و از سوی مخالفان قراردادی سراسر امتیازدهی.
مخالفین قرارداد عنوان میکنند که چرا باید قراردادی به مدت ۲۵ سال با چین امضا شود و چرا تهران وارد تعهدی ربع قرنی شود؟ موافقین هم عنوان میکنند که در شرایط کنونی که شورای حکام علیه ایران قطعنامه صادر کرده است و اروپا بیش از همیشه به آمریکا نزدیک شده این قرار داد میتواند بهترین جایگزین برجام باشد. عدهای هم با این استدلال که چه بخواهیم چه نه به ویژه در دوران پسا کرونا چین به قدرتی فراتر از آمریکا میرسد این استدلال را مطرح میکنند که نگاه به شرق برترین استراتژی و امری گریزناپذیر است و باید آن را تداوم بخشید.
مدتیاست که موضوع قرارداد همکاری میان ایران و چین مطرح شده و در محافل سیاسی و رسانه ای درباره آن سخن می گویند. تحلیل ها و گزارش های متعددی نیز در این باره منتشر و طرفین موافق و مخالف به بیان نظرات خود پرداختند. در طول این مدت نیز شایعات زیادی درباره این قرار داد منتشر شد از اعطای امتیازات جزیره کیش به چین تا امتیازات نفتی که همگی البته تکذیب شدند.
آغاز ماجرای ایران و چین
جریان قرارداد ۲۵ ساله با چین البته داستان طولانی دارد. زمانی که وب سایت انگلیسی «پترولیوم اکونومیست» خبری منتشر و ادعا کرد، قراردادی ۲۵ ساله میان ایران و چین منعقد میشود که بر اساس آن، چین در ازای گرفتن امتیازاتی متعهد شده ۴۰۰ میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری کند به بیش از یکسال قبل باز میگردد.
آن موقع که این خبر انتشار یافت، محمد جواد ظریف ضمن تایید تلویحی چنین توافقی، ماجرای امتیازات و سرمایهگذاری ۴۰۰ میلیاردی درایران را تکذیب کرد. ظریف حتی در مورد واژه توافق هم آن زمان اینگونه گفت: دراصل، توافقی در کار نیست که بندهایی داشته باشد. یک پیشنهاد برای برنامهای ۲۵ ساله است که تازه باید بنشینیم و شروع به نوشتن توافق کنیم.
بعد از آن برخی هم سخن از تخفیفهای بزرگی برای خرید نفت به چین به میان آوردند. اما جالب اینکه ماجرای قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین حتی به خیلی قبلتر از گزارش پترولیوم اکونومیست باز میگردد، به چهار سال پیش و زمانی که محمد جواد ظریف در دیدار با همتای چینی خود، ونگ لی، یک نقشه راه برای تجارت استراتژیک جامع ایران و چین ارائه داد. این همان «برنامه ۲۵ ساله همکاریهای جامع ایران و چین» بود همان وقتها وزیر امور خارجه در یک توییت به زبان چینی اعلام کرد از طریق تماس ویدیویی در این زمینه با همتای چینی خود مذاکره کرده است.
موضوع این قرار داد مسکوت ماند تا بعد از گذشت چهار سال در چنین ایامی که شورای حکام قطعنامهای علیه ایران صادر کرده است یعنی در سوم تیرماه ۹۹ دفتر هیات دولت ایران اعلام کرد: «در پی بحث و بررسی پیرامون برنامه همکاری جامع ۲۵ ساله ایران و چین، وزارت امور خارجه مأموریت یافت که طی مذاکرات نهایی با طرف چینی، براساس منافع متقابل بلند مدت، این برنامه را به امضای طرفین برساند.»
قرارداد ربع قرنی، خوب یا بد؟
اما در ماجرای قرار داد ۲۵ ساله به نظر میآید باید به دو دیدگاه، بیش از شایعات در باره مفاد آن توجه کرد. نخست اینکه قرارداد ۲۵ ساله شاید آنچنان که در شبکههای اجتماعی در مورد آن سخن گفته میشود نه تنها قرار داد بد و سرشار از امتیازدهی نباشد بلکه همان طور که بسیاری از کارشناسان خارج از کشور در مورد آن میگویند زنگ خطری برای آمریکا به شمار بیاید.
آن طور که میدل ایست آی، اعلام میکند توافق ایران و چین در صورتیکه اجرا شود، اقتصاد ایران را تقویت کرده و سیاست این کشور را باثباتتر میکند. همچنین موقعیت ایران در منطقه را بهبود خواهد بخشید و شاید ترغیبکننده دشمنان ایران برای تنشزدایی با ایران هم باشد. از سوی دیگر این توافق به نفع چین هم است و احتمالاً به ارتقای موقعیت چین در خاورمیانه منجر خواهد شد.
در واقع این همکاری، برتری راهبردی آمریکا در خلیج فارس را تضعیف خواهد کرد. حتی این توافق احتمالاً موقعیت بینالمللی چین را نیز بهبود خواهد داد. دان رولاندز استاد دانشگاه کارلتون نیز در این باره میگوید: ایران با همکاری چین و شرکای خود در منطقه قدرتمندتر میشود.
اظهار نظرهایی که بیانگر این مهم هستند که نباید به مفاد این قرار داد آن طورهایی که خیلیها در مورد آن سخن میگویند بدبینانه نگریست. به ویژه در شرایطی که شاهد بدعهدیهای اروپایی نیز در این میان هستیم. اما در این میان نکته دیگری هم هست که باید به آن توجه داشته باشیم. آن نکته این است که آیا میتوان تمام و کمال به چینیها و قرار داد با آنها میتوان اعتماد داشت؟
چرا باید مراقب تعهدات چین بود؟
در طول مدت زمان مطرح شدن قرار داد ۲۵ ساله بارها موضوع عدم اطمینان به کشورهای اروپایی و کارنامه منفی آنان در مورد موضوع برجام مطرح شد. اتفاقی که نشان داد در شرایط کنونی غرب نمیتواند تامین کننده درخواستهای ایران باشد و از همین رو بهتر است تا روی شرق و امپراطوری سرخ حساب باز کرد.
در شرایط فعلی شاید منطقیترین راهحل بستن این قرار داد باشد، اما آیا این موضوع میتواند دلیل خوبی برای عقد یک قرارداد ۲۵ ساله با چین باشه؟ شاید مرور تاریخ چهاردهه روابط ایران و چین بتواند به خوبی بیانگر این باشد که چرا مانند تعهدات اروپایی باید مراقب تعهدات چینیها نیز باشیم.
نگاهی به تاریخچه بدعهدیهای چین در قبال ایران
اما شاید عجیبترین این نوع همراهی در ماجرای تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران باشد. اعمال مجدد تحریمهای آمریکا در قبال ایران پس از خروج این کشور از برجام، باعث خروج شرکت توتال فرانسه از ایران شد. همان موقع مقامات شرکت نفت CNPC چین اعلام کردند در صورتی که شرکت نفت توتال فرانسه ایران را ترک کند آمادگی داریم پروژههای میدان گازی پارسجنوبی را اجرا کنیم. این در حالی بود که یک سال قبلتر از این، توافقی به ارزش پنج میلیارد دلار امضا شد که به این شرکت چینی اجازه میداد تا در صورت ترک پروژههای ایران توسط توتال، آنها را به دست گیرد. گفته میشد شرکت CNPC برنامهریزی کاملی را برای به دست گرفتن پروژههای توتال در صنعت گاز ایران انجام داده است. اما ناگهان خبر آمد شرکت ملی نفت چین (CNPC) از این پروژه خارج شده است و CNPC در پی فشار آمریکا به چین و همچنین کاهش تنشهای تجاری میان این دو کشور حضورش در فاز ۱۱ پارسجنوبی را معلق کرده است.
نکته قابل توجه این بود که شرکت ملی نفت چین، حدود ۱۰ سال قبلتر نیز از نقشآفرینی در قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارسجنوبی بازماند و در میدان نفتی آزادگان نیز به علت کارنامه غیرقابل قبولی که از خود به جا گذاشت، در سال ۹۳ از سمت وزارت نفت ایران اخراج شد.
واردات نفت چین از ایران در ماه میلادی گذشته به حدود ۲۵۷ هزار تن رسیده بود، رقمی که در مقایسه با ماه مه سال گذشته ۷۶ درصد کاهش داشت. آمار گمرکی چین نشان میدهد که واردات نفت چین از ایران در فاصله ژانویه تا مه سال ۲۰۲۰ میلادی به بیش از یک میلیون تن رسید که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۹۰ درصد کاهش داشت. این در حالی است که واردات نفت چین از عربستان سعودی در ماه مه نسبت به مدت مشابه سال گذشته تقریبا دو برابر افزایش داشته است و این کشور موقعیت خود به عنوان بزرگترین تامین کننده نفت چین را حفظ کرده است.
بدعهدی دیگر چینیها در مورد پیمان اقتصادی شانگهای است که چین باوجود در خواستهای مکرر ایران هنوز ما را جزو اعضای دائم آن نکرده است. در کنار همه این موارد نباید از یاد برد که چینیها بزرگترین صادرکننده اسلحه به رژیم سابق عراق نیز به شمار میروند.
خطر آمریکا در کمین قرارداد ۲۵ ساله
این موضوع را از یاد ببریم که چین و آمریکا با وجود تمام اختلافاتشان با یکدیگر، توافق تجاری بزرگی را با هم امضا کردهاند. در این توافق تجاری قرار است دو طرف از برنامه قبلی خود برای افزایش بیشتر تعرفههای وارداتی روی محصولات یکدیگر خودداری کنند.
همچنین قرار است چین نیز میزان خرید محصولات کشاورزی از آمریکا را افزایش دهد. طبق این توافق ۹۴ صفحهای، چین متعهد به خرید اضافی ۲۰۰ میلیارد دلاری کالاها و خدمات آمریکایی طی ۲۴ ماه آتی خواهد شد. دو طرف بیش از ۷۵۰ میلیارد تبادل تجاری دارند که از این میزان ۴۰۰ میلیارد سهم صادرات چین به آمریکا است، بدیهی است که آن توافق سود آور هر لحظه میتواند چین را با آمریکا همسانتر و همراهتر کند. به همین خاطر، بسیاری میگوید در همراهی امروز چین با ایران هم چینیها بیشتر به نوعی به دنبال امتیازگیری از آمریکاییها هستند.
همه این موارد، اما نه الزاما به معنای نفی قرار داد ۲۵ ساله ایران با چین بلکه به معنای این است که لااقل باید مراقب تعهدات چین در این قرار داد طولانی مدت نیز بود.
جعبه سیاه پرواز ۷۵۲ تهران-کییف به پاریس رسید
اجاره دو میلیونی آیفون برای یک شب میهمانی!