۱۰ سوال از پرویز فتاح درباره روستای ابوالفضل اهواز
رویداد۲۴ - فرهاد فرزاد: نام روستای ابوالفضل اهواز این روزها در صدر اخبار قرار دارد؛ ماجرا از این قرار است که بنیاد مستضعفان که ادعای مالکیت یک روستا را دارد، در اقدامی عجیب از اهالی مستضعف! یک روستا شکایت کرده و در اقدامی عجیبتر قوه قضاییه مستضعفان را محکوم کرده که اموال بنیاد مستضعفان را غصب کرده است. باور این جمله و این اقدام بسیار سخت است؛ سختتر آنکه بدانید مردم روستا در تصاویر و فیلمهایی که مخابره شده، میگویند برای بیرون کردن آنها از روستا به سمت آنها تیراندازی شده است! احتمالا سالها بعد در کتابهای تاریخی این جمله را مینویسند که در شهریور سال ۱۳۹۹ بنیاد مستضعفان میخواست خانههای مستضعفان را تخریب کند!
در حقیقت هیچ اقدامی از این ناباورانهتر ممکن نبود که در جمهوری اسلامی که مدعی حمایت از محرومان است، در دهه محرم، بنیاد مستضعفان، خانههای مستضعفان را تخریب کند!
فارغ از درستی یا نادرستی این حکم و اینکه بنیاد مستضعفان مالکیت این زمین را چگونه به دست آورده که حالا مدعی آن است، چند سوال در اقدام مجموعه تحت نظر پرویز فتاح مطرح میشود که هیچکدام جوابی ندارد.
۱) بر فرض که مالکیت زمین متعلق به بنیاد مستضعفان باشد و مراحل اداری بازپسگیری آن نیز در دادگاه انجام شده است، آیا در میان برگزاری عزارداری ماه محرم زمان مناسبی برای اجرای حکم و تیراندازی به سمت مردم بود؟ با آنکه چنین اقدامی نه در ماه محرم که در هیچ ماه دیگری لزومی نداشت، اما مسئولان بنیاد مستضعفان و قوه قضاییه خوزستان برای آنکه اقدام خود را بهتر درک کنند، بهتر است سری به دلنوشتههای افکار عمومی بزنند تا بدانند این اقدام در ماه محرم و تیراندازی به سمت مردم مستضعف به چه ماجرایی تشبیه شده است.
۲) در بیانیه بنیاد مستضعفان اعلام شده اجرای حکم فعلا به تعویق میافتد. هفته قبل پرویز فتاح مقابل دوربین تلویزیون نشسته بود و نام یکی یکی نهادها و سیاستمداران بانفوذی را میآورد که به گفته او اموال بیت المال را غصب کردهاند، با این حال فتاح یک روز بعد دوباره مقابل همان دوربین حاضر شد و از یکی یکی سیاستمداران با نفوذ کشور عذرخواهی کرد. آیا پرویز فتاح حاضر است به خاطر اقدامش در نحوه برخورد با مردم بیدفاع، از آنها عذرخواهی کند یا عذرخواهی تنها مربوط به حدادعادل و معصومه ابتکار و محمود احمدی نژاد است؟
۴) بنیاد مستضعفان برای اجرای حکم و بازپس گیری املاکی که معتقد است متعلق به خودش است، از نیروی انتظامی و نهادهای امنیتی استفاده کرده است. اگر این اقدام درست است، چرا پرویز فتاح برای بازپسگیری مدرسه فرهنگ از حداد عادل و ساختمانهای دیگر از مجمع تشخیص و سپاه و ارتش و ... از تیر و تفنگ استفاده نمیکند؟ آیا تیراندازی و حمله ماموران فقط برای مردم بیدفاع غیزانیه و ماهشهر و روستای ابوالفضل است؟ آیا پرویز فتاح حاضر است مشابه همین مسیر را که برای روستای ابوالفضل طی کرده، در قبال حداد عادل هم انجام دهد و ماموران را با گاز اشکآور مقابل مدرسه فرهنگ قرار بدهد؟ آیا پرویز فتاح حاضر است آنقدر استوار باشد که ماموران اجرای احکام را با اسلحه مقابل ساختمان محمود احمدی نژاد یا سپاه قرار دهد؟
۵) سوال مهمتر اینکه چرا بنیاد مستضعفان که تا این حد روی املاک بنیاد مستضعفان حساس است، تا کنون برای بازپسگیری املاکش، حتی یک شکایت از حداد عادل و سپاه و ارتش در دادگاه طرح نکرده است؟ چرا برای بازپسگیری املاک بیت المال از سیاستمداران بانفوذ، به رایزنی و خواهش و تمنا بسنده میشود، اما برای پس گرفتن چند تکه زمین از روستاییان دردمند، مسیر شکایت و تیراندازی پیش برده میشود؟
۶) بنیاد مستضعفان اعلام کرده سودجویان زمینها را تصرف کردهاند و بنیاد مستضعفان قرار است آنها را شناسایی کند. اخیرا خبرگزاری مهر تصاویری از وضعیت روستاییان ابوالفضل اهواز منتشر کرده که همان تصاویر که اتفاقا توسط رسانه نزدیک به اصولگرایان منتشر شده، اوج فقر و فلاکت را نشان میدهد. سودجویی در زمینهای باستی هیلز و کلاک و لواسان و فشم و هیرکانی است نه در روستایی دورافتاده در جنوب ایران. احتمالا اگر بنا بر قیمتگذاری زمینها باشد، تمام وسعت آن روستا و با زمینهایی که به قول بنیاد مستضعفان تصرف شدهاند، به اندازه ۲۰ متر ویلاهای باستی هیلز هم قیمت ندارد.
۷) بنیاد مستضعفان با ادعای بررسی بیشتر فعلا اجرای حکم را معلق کرده است تا از طریق بهزیستی و سایر نهادهای دیگر، اهالی محروم شناخته شوند و به آنها کمک کند و سپس حکم اجرا شود. سوال مهم اینکه آیا بنیاد مستضعفان پیش از اجرای حکم و تیراندازی ماموران به سمت مردم نمیتوانست بررسیهای خود را تکمیل کند؟ آیا حتما باید هر تصمیمی در ایران به ماجرایی امنیتی ختم شود تا مسئولان درباره آن جدی فکر کنند؟
۸) بنیاد مستضعفان در توجیه اقدام خود اعلام کرده برای اجرای حکم با دادستانی و استانداری و قوه قضاییه هماهنگ بوده است. این جمله عذر بدتر از گناه است؛ چگونه تمام نهادهایی که باید از معیشت مردم مراقبت کنند، همگی تصمیم به تخریب یک روستا گرفتهاند هم از سوالاتی است که پاسخ به آن از اختیارات بنیاد مستضعفان بیرون است و نهادهای بزرگتر باید پاسخ بدهند چگونه برای تخریب خانههای مستضعفان تا این حد هماهنگی وجود دارد؟
۹) جمال عالمی نیسی فرماندار اهواز اعلام کرده روستای ابوالفضل، روستا نیست بلکه سکونتگاه است. او گفته «روستایی به نام ابوالفضل در ساختار تقسیمات کشوری شهرستان اهواز وجود ندارد، اما یک سکونتگاه به این نام است که جایگاه رسمی و قانونی در تقسیمات کشوری ندارد.» اتفاقا تمام مشکل موجود در همین پاسخ فرماندار نهفته است که فرض میکند با گفتن آن مشکل را حل کرده است. دقیقا نکته همین است که چرا منطقهای که مردمش چندین سال است در سکونتگاهی پرت زندگی میکنند و به ابتداییترین امکانات دسترسی ندارند، حتی توسط مسئولان محلی دیده نمیشود؟ این یعنی نگاه حاکم بر مدیران ایران این است که حتما باید مردم یک منطقه ثروتمند باشد تا به آن رسیدگی شود.
۱۰) زخمهای تن خوزستان بیشمار است و به لطف مدیریت افرادی همچون غلامرضا شریعتی، مردم آن منطقه هر هفته وقایعی تلخ همچون هفت تپه و تیراندازی غیزانیه و نیزارهای ماهشهر و مرگهای زنجیرهای کوت عبدالله و ریزگردها و بیآبی و ... را از سر میگذرانند. وضعیت به گونهای است که گویا باید از بنیاد مستضعفان خواهش کرد خانههای مستضعفان خوزستان را تخریب نکند. بنیاد مستضعفان اگر خیلی زرنگ است، مدرسه فرهنگ را از حداد عادل بگیرد.