تو خواندی و صدای تو روانه شد به آسمان
و شعر با نوای تو به جای جای کهکشان
*
جواهرات واژه را تو صیقلی زدی زنو
پرنده از قفس رها، پرید تا به آشیان
*
از آن "سرای بی کسی"* فرا چو رفت بانگ تو
شکوفه زد بهارها، شدند زنده خفتگاان
*
نوای تو چو رود بود، پیالهات سرود بود
نوید داد سپیده را، فلق نشان چو ارغوان
*
غمین اگر که بود کس، ز فتنه جوی "خار و خس"
نفیر خشم سرخ تو، درید پردهی گمان
*
تو عاشقانه کاشتی، هر آن به سینه داشتی
که لاله زار سر کشید ز خون پاک بس جوان
*
نرفتهای صدای تو هماره ماندنی است در
سرا سرای میهنت، توای هماره جاودان
*
به نغمههای سرکشت، سرشته شد ستارهها
به جا به جای شهرها و بر فراز کهکشان
*
*
ویدا فرهودی
*اشاره به غزل معروف استاد ابتهاج که شجریان به زیب آواز در آورد
مهر ماه ۱۳۹۹
*
*
*