طی مراحل
ایرج مصداقی - رادیو زمانه
محمد زارع گشتی فومنی در شهریورماه ۱۳۵۲ به دنیا آمد، در هفده سالگی از گیلان به قم مهاجرت کرد و به تحصیل دروس دینی در حوزههای علمیه پرداخت. او از شاگردان سیدحسین موسوی تبریزی، بیاتزنجانی، موسوی اردبیلی، یوسف صانعی و مکارم شیرازی است.
در کارنامه سیاسی او نامزدی انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری دیده میشود. اما پس از گذشت چند روز در نامهای خطاب به ستاد انتخابات وزارت کشور و شورای نگهبان از کاندیداتوری انصراف داد. فومنی دو دوره مسئولیتهایی در ستاد انتخاباتی هاشمی رفسنجانی داشت.
محمد زارع گشتی فومنی دوستی عمیقی با ابراهیم اصغرزاده از اشغالگران سفارت آمریکا و نماینده دوره سوم مجلس و نایب رئیس اولین شورای شهر تهران دارد که موجبات بزرگترین شکست «اصلاحطلبان» در پروژهی شورای شهر را فراهم کرد. ریشه این دوستی به فعالیتهای تجاری این دو باز میگردد. او از دیرباز با اصغرزاده و همسرش طاهره رضازاده که نماینده مجلس ششم از شیراز بود به تجارت پنهان مشغول است و در شیراز کارخانه روغن نباتی دارند.
زارع گشتی فومنی در دوران «اصلاحات» با نزدیکان محمد خاتمی ارتباط گرفت و در اطراف چند حزب سیاسی همچون «جبهه مشارکت اسلامی» چرخید.
در زمستان ۱۳۷۶ او به همراه عدهای از فعالان «اصلاح طلب» از جمله محمدرضا راهچمنی، محمود میرلوحی، غلامرضا انصاری، الیاس حضرتی، قدرتالله نظرینیا، علی اصغر احمدی، غلام حیدر ابراهیم بایسلامی، سیدمحمد هاشمی، قربانعلی قندهاری، ولیالله توکلی، ابراهیم اصغرزاده، مصطفی کواکبیان، محمد سالاری، عباس میرزا ابوطالبی در راستای «حمایت و حفظ دستاوردهای دوم خرداد» و محمد خاتمی تصمیم به تأسیس حزب همبستگی ایران اسلامی گرفتند.
مطالب بیشتر در سایت رادیو زمانه
روزنامه این حزب با نام «همبستگی» به مدیر مسئولی غلام حیدر ابراهیم بایسلامی و ابراهیم اصغرزاده منتشر شد.
در اوایل دهه هشتاد محمد زارع فومنی مورد توجه حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران قرار گرفت. او که به استخدام سپاه و جناح رقیب درآمده بود به عنوان نفوذی و در نقش منتقد اصلاح طلبان تندرو بعضاً در خبرگزاریها و رسانههای جناح «اصولگرا» به مصاحبه و اظهارنظر پرداخت.
یکی از اقدامات فومنی به توصیه اطلاعات سپاه، برکناری علی صالحآبادی مدیرمسئول روزنامه همبستگی بود که به مدت ۵ سال اداره آن را به عهده داشت. علی صالحآبادی در دولت میرحسین موسوی دبیر ستاد بسیج اقتصادی کشور، معاون سیاسی و امنیتی استانداری خراسان و نماینده مجلس بود.
علی صالحآبادی در مجلس سوم عضو کمیسیون سیاست خارجی بود و نطقهای تندی درباره اوضاع و احوال کشور ایراد میکرد، به همین دلیل پس از اتمام دوره نمایندگی در دولت رفسنجانی و در وزارت علی فلاحیان، در ۱۸ خرداد ۱۳۷۱ بازداشت شد و چهار ماه و نیم در سلول انفرادی به سر برد.
در دولت خاتمی او قائم مقام وزارت مسکن و سپس معاون پشتیبانی و امور مجلس وزارت تعاون بود و در مقام مدیرمسئولی، انتقادات تندی را متوجه سپاه و دولت احمدینژاد میکرد. او در دهم شهریور ۱۳۸۶ از سمت خود به عنوان مدیر مسئول روزنامه همبستگی عزل شد.
فومنی به عنوان یکی از اعضای شورای سیاستگذاری و شورای مرکزی حزب با حمایت راه چمنی و اصغرزاده با کمک سعید مرتضوی دادستان وقت و صفارهرندی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، علی صالح آبادی را برکنار کردند.
زارع فومنی که حکم سرپرستی شورای سیاستگذاری و سرپرستی روزنامه «همبستگی» را نیز دریافت کرده بود در گفتوگو با «عصر ایران» ضمن اشاره به «تلاش برخی از گروههای تندرو اصلاح طلب از جمله جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین برای ضربه زدن به حزب همبستگی» خبر داد که شورای مرکزی این حزب «بنا به دلایل و مسائلی که لازم به ذکر آنها نیست، تصمیم به عزل علی صالحآبادی از مدیر مسئولی روزنامه همبستگی گرفت.» و شورای سیاستگذاری این حزب نیز به عنوان صاحب امتیاز روزنامه همبستگی در نامهای به قاضی مرتضوی، عزل صالح آبادی از مدیر مسئولی روزنامه همبستگی را اعلام کرد.
دو روز بعد، در پی یک سال درگیری در حزب همبستگی خبر آمد که علیاصغر احمدی دبیرکل این حزب که در دولت خاتمی معاون امنیتی وزارت کشور بود، عزل شده است. در همان حال با حمایت بیچون و چرای اصغرزاده و همراهانش سخن از جانشینی محمد زارع فومنی به میان آمد.[2]
در ادامه، ماه بعد با فشار سپاه و شکایت مهرداد بذرپاش و سه تن از اعضای شورای سیاستگذاری روزنامه همبستگی از جمله فومنی و محمد سالاری، علی صالحآبادی به اتهام نشر اکاذیب و افترا تفهیم اتهام شد و با قرار کفالت آزاد گردید.[3] این که سه نفر از رهبران حزبی علیه مدیرمسئول ارگان حزب نزد دستگاه قضاییای شکایت کنند که قاضیاش کسی چون مرتضوی باشد، تنها در جمهوری اسلامی اتفاق میافتد.
محمد سالاری، راه چمنی، علی صالحآبادی و تعداد دیگری از اعضای این حزب، متولد سبزوار و خویشاوند هستند. اصغرزاده نیز بیرجندی است.
محمد سالاری تا سال ۱۳۸۶ فاقد سابقه سیاسی قابل توجهی بود؛ به دلیل برخورداری از سرمایه هنگفت به حمایت مالی از «سیاستمداران» میپرداخت و پولهای زیادی به مطبوعات وابسته به «اصلاحطلبان» میداد تا عکساش را منتشر کنند. او تا پیش از ورود به حزب همبستگی به ساخت و ساز مشغول بود و یک نمایشگاه فروش اتومبیلهای لوکس و گران قیمت در ابتدای بزرگراه رسالت داشت که طبقه فوقانی آن را بهصورت رایگان در اختیار راه چمنی و روزنامه «اسرار» قرار داد و بعدها قائم مقام راهچمنی در حزب همبستگی نیز شد. او یک سازمان خیریه نیز با همراهی راه چمنی و علی اکبر ولایتی در همان مکان تأسیس کرد. او به مدد ثروتش پلههای ترقی را طی کرد و هماکنون عضو شورای شهر تهران و حامی «اصطلاحطلبان» است.
صالح آبادی که متوجه کودتای سپاه و مدعیان «اصلاحطلبی» شده بود در مقالهای تحت عنوان سازمان خیریه احزاب «اصلاح طلب» به موضوع اشاره کرد.
چهرهشدن هدفمند زارع فومنی در رسانههای «اصولگرا»
فومنی از ابتدای سال ۸۶ در گفتوگو با رسانههای «اصولگرا» حمله به جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را آغاز کرد و گفت: آنها فکر میکنند که رهبر و پدرسالار جریان اصلاحات هستند درحالی که عملکردشان نشان میدهد نقشی جز غضنفر اصلاحات را ایفا نکردهاند.[4]
از اسفند ۱۳۸۶ با هدف استفاده از زارع فومنی در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۸۸ او در رسانههای «اصولگرا» و خبرگزاری فارس تبدیل به چهره شد.[5]
وقتی تنور انتخابات گرم شد، فومنی در شهریور ۱۳۸۷ به عنوان رئیس «ائتلاف اصلاحطلبان جوان» فعال شد و در رسانههای «اصولگرایان» با این عنوان تبلیغ گردید [6] تا نقش مؤثرتری در انتخابات داشته باشد. در این زمان بخشی از «اصلاحطلبان» از او به عنوان «غضنفر اصلاحات» یاد میکردند اما اشارهای به ارتباط او با اطلاعات سپاه نمیکردند.
در اسفند ۱۳۸۷ فومنی حملات متعددی را متوجه «اصلاحطلبان» کرد و آنها را کسانی معرفی نمود که در دوران خاتمی به ثروتهای نجومی رسیده و در خانههای مجلل زعفرانیه زندگی میکنند و خشونتطلبهایی هستند که یک شبه اصلاحطلب شدند و بسیاری از آنها از سوی «امام راحل طرد شده بودند». [7]
زارع فومنی با چنین سابقهای به دلیل رابطه نزدیکی که با کروبی و به ویژه همسرش داشت در اردیبهشت ۱۳۸۸ به عنوان مشاور جوان کروبی منصوب شد. دو روز بعد از این انتصاب، زارع فومنی براساس مأموریتی که از سوی اطلاعات سپاه داشت در مصاحبه با روزنامه «وطن امروز» حملات شدیدی را متوجه جریان «اصلاحات» کرد. او ضمن آن که احمدینژاد را مردی خستگیناپذیر معرفی کرد در یک جمله خاتمی را متزلزل، عبداله نوری را خیلی تند، میرحسین موسوی را ۲۰ سکوت، حسن روحانی را مردی با ادعای زیاد، رفسنجانی را قدرت، لاریجانی را دیپلمات، حجاریان را تئوریسین قتلهای زنجیرهای، اکبر گنجی را منحرف توصیف کرد و در مورد مهمترین کار خاتمی گفت:«اصلا مدیر خوبی نبود» و در مورد عبدالکریم سروش گفت «مردی که فکر میکند خیلی میداند.»[8]
این موضوع با واکنش تند کرباسچی روبرو شد و حتی کار به زد و خورد کشیده شد و کروبی دو روز بعد در ۱۹ اردیبهشت ۸۸ «دبیرکل ائتلاف اصلاح طلبان جوان ایران» و مشاور جوان خود را عزل کرد. [9]
فومنی بلافاصله در جمع خبرنگاران با انتقاد از افرادی که خود را به جبهه اصلاحات منتسب کردهاند، گفت: «اصلاحطلب کسی است که در خط امام و رهبری باشد و بخواهد در چارچوبها امور را اصلاح کند، نه اینکه به نام اصلاحطلبی به دنبال براندازی و زدن ریشه نظام باشد، این ضداصلاحات است، این چه اصلاحاتی است که سر از کنگره امریکا در میآورد؟»
زارع فومنی در خصوص ارزیابیاش از وضعیت کاندیداها ارزیابی مورد نظر سپاه را بیان کرد و گفت: «در نظرسنجیهای اصولگرایان و اصلاحطلبان هم مشخص است که احمدینژاد با فاصله زیادی از رقبا پیش است. احمدینژاد با تودهها همراه بوده و که این همراهی انعکاس خوبی داشته و مردم کوچه و بازار میگویند برای ما بسیار کار کرده است.»
او در پاسخ به این سؤال که با توجه به تأکید شما درخصوص نقد منصفانه، چرا کروبی و موسوی، ریاست جمهوری مجدد احمدینژاد برای کشور خطر میدانند، گفت: «نباید اینگونه قضاوت کنند، کمااینکه احمدینژاد وارد تخریب اشخاص نشده است، هر کس هر برنامهای دارد، برای مردم بگوید تا آنها خود انتخاب کنند».[10]
در روزهای منتهی به انتخابات ۸۸ مشاور جوان کروبی مورد توجه رسانههای وابسته به سپاه قرار گرفت و تقریباً هر روز در یکی از این رسانهها حاضر میشد و اعلام میکرد که شرایط در ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی و مهدی کروبی خوب نیست؛ اختلافات زیادی وجود دارد، کروبی توسط مشاورینش فریب خورده و محبوبیتی ندارد و رأی او کمتر از پانصدهزار است.
از قضا بعد از انتخابات و اعلام آرای مهندسی شده، آرای کروبی کمی بیش از ۳۰۰ هزار اعلام شد و در پاسخ به اعتراض کروبی، مشاور عزل شده او در «بیست و سی» و چند برنامه تلویزیونی حاضر شد و اذعان داشت که خارجیها و در راس آنها عربستان و اسرائیل هزینههای انتخابات کروبی و میر حسین را تأمین کردهاند. او ادعا کرد براساس برنامهریزی که شده بود، قرار شده بود در صورت عدم پیروزی در انتخابات، با کلید واژه تقلب اغتشاش برپا کنند. اطرافیان موسوی با ساختن نظر سنجیهای دروغین او را فریب دادند.
او همچنین ادعا کرد اطرافیان موسوی و کروبی ستادهای انتخاباتی را با موافقت کروبی و میرحسین آتش میزدند تا سپاه را بدنام کنند.
تلاش برای کشاندن «اصلاح طلبان» به شرکت در انتخابات
در مردادماه ۱۳۹۰ او به عنوان «رئیس ائتلاف اصلاحطلبان جوان» در گفتوگو با خبرگزاری فارس خطوط مشخص شده توسط اطلاعات سپاه را مطرح کرد و گفت: «اصلاحطلبان خارجنشین و تندرو اخیراً جلسات متعددی را با نام اصلاحطلبی برگزار کردهاند و دیدارهایی با سعودیها و آمریکاییها داشتهاند و قولهایی را به اصلاحطلبان داخل دادهاند و به عبارت دیگر نمایندگی اصلاحطلبان داخل را ایفا میکنند. سازماندهی رسانههای دشمن و جریان نفاق علیه کشورهای مقاومت منطقه مانند سوریه، لبنان و جمهوری اسلامی ایران یکی از راهبردهای منطقهای این گروه است. این افراد اخیراً برخی از اصلاحطلبان تندروی داخل را دوباره سازماندهی کردهاند و این اصلاحطلبان تندرو شروطی از جمله «آزادی انتخابات و حضور ناظران بینالمللی» را مطرح کردند که در واقع طراحی شده از خارج از کشور است. من به همه سازمانهای سیاسی و مسئولان برگزاری انتخابات اعلام میکنم که برخی افراد در حال دریافت پولهای هنگفتی از خارج هستند و قصد دارند با خریدن برخی افراد انتخابات را به سمتی ببرند که درنهایت اعتماد مردم را خدشهدار و مشارکت مردم را کم کنند. آنها میخواهند فضای انتخابات را سرد جلوه دهند و آشوبها را با محوریت پیامها و بیانیههای خاتمی پیگیری کنند. آنها قصد دارند با دادن بیانیهها و پیامهای متعدد به بهانهها و رخدادهای ریز و درشت اهداف سیاسی و پشتپرده خود را پیگیری کنند. پیام دادن اخیر خاتمی برای دختری که به او اسید پاشیده شده بود، از آن جمله است و میخواهند به این وسیله در نهایت کشور را به آشوب بکشند. آنها مبالغ زیادی را برای این به کار گرفتهاند.[11]
زارع فومنی در هماهنگی با اطلاعات سپاه و بیت رهبری، موسوی خوئینیها را «عالیجناب پشت صحنه» خواند و گفت: «نوک پیکان آسیبرسانی طراحیهای اینها ضربه زدن به جایگاه ولایت فقیه و نهادهای انقلابی مانند شورای نگهبان و سپاه است. این افراد در جلسات خود کارگروههای مختلفی را طراحی کردهاند که یکی از آنها هک کردن رسانههای اصولگرایان مانند خبرگزاری فارس و برخی سایتهای اصولگراست که در دستور کار تیمهای جنگ سایبری و هکرهای دشمن است. هرکدام از نهادها و رسانههایی که مدافع نظام جمهوری اسلامی ایران و ولایت فقیه است، در آینده نزدیک و بیش از گذشته شدیداً مورد هجوم و تخریب قرار خواهند گرفت.»
زارع فومنی که شاگرد آیتالله صانعی و بیات و سیدحسین موسوی تبریزی بوده آنها را مراجع «خودخوانده» معرفی کرد و گفت: «در چند شب قبل برخی از اینها در جلسهای عنوان کردند که باید نظام را از راههای مختلف تحت فشار قرار دهیم. آنها در این زمینه از برخی چهرههای حوزوی، برخی مراجع خودخوانده و از برخی روحانیون که هنوز چهره موجهی دارند، استفاده خواهند کرد.»[12]
در آبان ماه ۱۳۹۰ فومنی با توجه به مأموریتی که برای ترغیب اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات مهندسیشده داشت گفت: «اگر اصلاح طلبان در انتخابات حضور پیدا نکنند مرتکب یک اشتباه استراژیک شدهاند چرا که اگر حضور پیدا کنند حتماً پیروز خواهند شد. هم اکنون انشقاقی در میان اصولگرایان به وجود آمده و آنها قصد دارند چهار لیست بدهند که این به نفع اصلاح طلبان است که در انتخابات حضور پیدا کنند و پیروز شوند.»
او در خصوص اینکه چه طیفی از اصلاح طلبان در انتخابات حضور پیدا میکنندٰ گفت: «افرادی که با سران فتنه بودند و یا با سکوت به این جریان کمک کردند تکلیفشان مشخص است. طیفی از اصلاح طلبان خط امامی و افرادی که چارچوب ولایت فقیه و قانون اساسی را قبول دارند در انتخابات حضور پیدا میکنند.»
او در پایان سخنان خود در خصوص اینکه برخی گروههای اصلاح طلب او را نفوذی اصولگرایان میدانند، گفت: «سابقه من مشخص است. بنده عضو شورای مرکزی شاخه جوانان حزب مشارکتٰ، عضو شورای عالی حزب همبستگی و رئیس ستاد اصلاح طلبان حامی هاشمی در قم بوده ام. آنها که با سخنان من منافعشان به خطر میافتد این مطالب را مطرح میکنند»[13]
زارع فومنی در بهمن ۱۳۹۰در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران، خبر از تشکیل «جبهه مردمی اصلاحات» داد و گفت: این جبهه به هیچ گروه و حزب خاصی تعلق ندارد و تنها در راستای معرفی نامزدهای اصلاح طلب خود به صورت مستقل از ائتلاف اصلاح طلبان جوان با چند تشکل دیگر تشکیل شده است. او افزود: این جبهه با شعار «ولایت مداری، پیشرفت و عدالت محوری» در راستای افزایش مشارکت مردم در انتخابات مجلس نهم فعالیتهای خود را آغاز کرده و امید است بتواند سهم به سزایی را در صحنه انتخابات کشور ایفا کند.[14]
با همه این سیاهکاریها در ۱۸ بهمن ۱۳۹۰ باشگاه خبرنگاران، گزارش داد که همایش اعلام موجودیت جبهه مردمی اصلاحات با حضور چهرههای «اصلاحطلب» همچون مسعود پزشکیان، علیرضا محجوب، سهیلا جلودارزاده، الهه راستگو، هادی رجایی نیا و حجت الاسلام محمد زارع فومنی و بیش از ۱۵۰ نفر از فعالین سیاسی در تالار پذیرایی یاس نو تهرانپارس برگزار شد.» سخنران این مراسم زارع فومنی بود.[15]
کارگزار فلاحیان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲
زارع فومنی همچنین اجازه یافت به «زیارت» خامنهای نائل شود و به پاس خدماتش، چفیه از او به یادگار دریافت کند.
به گفته یک منبع آگاه و نزدیک به فومنی شخصی به نام «حاج آقا» که هیچگاه نام و چهرهی او برای نزدیکانش مشخص نشد از طرف اطلاعات سپاه با او روزانه در تماس است و برنامههای او را هماهنگ میکند.
نکته قابل توجه اینکه زارع فومنی گزارش اقدامات خود را مو به مو به سازمان اطلاعات سپاه تحویل میدهد و همچنین برنامهای را که میبایستی اجرا کند در یکی از ساختمانهای اطلاعات سپاه دریافت میکند. تا نیمه دههی ۹۰ او به ساختمانی در خیابان شهید بهشتی، خیابان صابونچی، کوچه هشتم، پلاک ده که تنها یک آرم الله داشت مراجعه میکرد.
در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ فومنی و همراهانش تحت عنوان «جبهه مردمی اصلاحات» جهت حضور در انتخابات و حمایت از یک کاندیدای «اصلاح طلب» وارد صحنه شدند.
زارع فومنی ابتدا از محمد شریعتمداری یکی از چهرههای امنیتی و نزدیکان بیت رهبری حمایت کرد.[16] او با سید ضیاءالدین شجاعی برهان که هلدینگهای اقتصادی شریعتمداری را مدیریت میکند جلساتی برگزار کرد و با اخذ پول قابل توجه چند همایش برای سخنرانی محمد شریعتمداری تدارک دید. یک همایش در دی ماه ۹۱ در هتل آساره خیابان انقلاب و همایش دوم در ساختمانی در سه راه اقدسیه برگزار شد. این ساختمان از املاک هبه شده ستاد اجرایی فرمان امام به شریعتمداری است.
همایشی نیز برای شریعتمداری در مشهد اردهال و بیدگل کاشان ترتیب داد. سخنرانان این مجالس افرادی مانند غفوریفرد و محمدعلی رحمانی و... بودند که با دریافت ۵ سکه طلا برای ایراد سخنرانی حاضر میشدند.
رحمانی یکی از نزدیکترین افراد به مهدی کروبی بود و در صورت پیروزی او در انتخابات ۸۸ قرار بود وزیر کشور شود. او در فیلمی که از مراسم سنگسار در رسانهها و تلویزیونهای اروپایی پخش شد، اولین کسی بود که به قربانیان سنگ پرتاب کرد.
بالاخره با تأیید صلاحیت حسن روحانی، و کنارکشیدن شریعتمداری از مبارزات انتخاباتی، فومنی به دستور رئیساش علی فلاحیان به ستاد روحانی پیوست و در روزنامه خود تبلیغات حسن روحانی را به عهده گرفت. در این دوران فلاحیان ضمن آن که حمایت مالی از ستادهای روحانی میکرد از حمله انصار حزبالله به ستادهای روحانی جلوگیری میکرد.
زارع فومنی بنر ۳۰ متری روحانی را از ساختمان دفتر خود در بزرگراه رسالت نبش بزرگراه امام علی جنب پمپ بنزین آویزان کرد و از پول ستاد روحانی نیز بهرمند شد.
فومنی کارگزار سپاه قدس و از نزدیکان فلاحیان است. برای شناخت روابط بین این دو، لازم است تأکید کنم بهزاد بهرامی مدتها به صورت توأمان مسئول روابط عمومی دفتر فلاحیان و «حزب اصلاحات مردمی» فومنی بود. بهرامی به توصیهی فلاحیان به این حزب پیوسته بود. فومنی در دوران تبلیغاتهای انتخاباتی برای فلاحیان نیز ترتیب همایش و سخنرانی میداد و با صرف هزینههای هنگفت تماشاچی نیز استخدام میکرد.
تشکیل حزب مردمی اصلاحات ایران اسلامی
در آذر ۱۳۹۲ فومنی با تغییر نام «جبهه» به «حزب»، به تاسیس «حزب مردمی اصلاحات» پرداخت و به فعالیت خود در راستای سیاستهای دیکتهشده اطلاعات سپاه ادامه داد. این حزب در معرفی خود میگوید: «حزب مردمی اصلاحات با ایجاد روزنامه سراسری «صدای اصلاحات» و تاسیس ۲۸ دفتر در مراکز استانی از فعالترین احزاب بسیار منسجم و دارای تشکیلات حزبی میباشد.»
هزینه روزنامه «صدای اصلاحات» و حزب مزبور را نیز سپاه پاسداران میدهد.
پس از تشکیل حزب، دفتر بزرگی که در بزرگراه رسالت برای فومنی تهیه شده بود به یکی از پایگاههای حزب تازه تأسیس مبدل شد.
در بهمن ۱۳۹۳ مهدی خلیلی دبیر کمیته آموزش و عضو شورای مرکزی حزب مردمی اصلاحات ایران اسلامی در خصوص ملاقاتهای فومنی و احمدینژاد و ثمره هاشمی افشاگری کرد و استعفا داد. او در گفتوگو با مطبوعات گفت: «با توجه به نزدیکی انتخابات مجلس٬ نوع مراودات سیاسی دبیرکل این حزب و دیدار با رئیس جمهور سابق در دفتر ولنجک، هیچ نوع توجیه سیاسی و اخلاقی ندارد و چنین ملاقاتهایی قابل قبول نبوده و نیست.»[17]
ترتیب ملاقات احمدینژاد و ثمرههاشمی با فومنی را علی فلاحیان داده بود. فومنی با گرفتن پول هنگفت از آنها و براساس دستورالعملی که از اطلاعات سپاه داشت به «اصلاحطلبان» حمله میکرد.
با این حال رفسنجانی تا دم مرگ با او روابط نزدیک و ویژه داشت. اعضای این حزب سپاه ساخته با هدایت فومنی به دیدار او میرفتند. [18]
نامنویسی در انتخابات ریاست جمهوری و حمله به «اصلاحطلبان»
زارع فومنی در خرداد ۹۵ در گفتوگو با خبرگزاری فارس ضمن حمله به دولت روحانی مدعی شد «اگر دولت درون کابینهاش زلزلهای صورت ندهد خرداد ۹۶ زلزلهای با ریشتر بالاتری دولت یازدهم را نابود خواهد کرد.» [19] «انصاف نیوز» در مرداد ۹۵ او را «اصلاحطلب بدلی» خواند و تلویحاً از نقشههای پشت پرده برای شکافاندازی در جبهه «اصلاحطلب»ها خبر داد.[20] در آبان ۱۳۹۵ انصافنیوز او را کاندیدای خبرگزاری فارس برای انتخابات ریاست جمهوری خواند.[21]
فومنی در فروردین ۱۳۹۶ چنانچهپشبینی میشد به توصیه اطلاعات سپاه کاندیدای ریاست جمهوری شد و در گفتوگو با رسانههای وابسته به سپاه با اشاره به اینکه اولین رئیس جمهوری خواهم بود که مدیریت را از نسل اول میگیرم و به نسل دوم و سوم منتقل میکنم، گفت: روحانی اصلاح طلب نیست و از اول اصولگرا بود... ما شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان را مرجع خود نمیدانیم. اصلاحات ارث پدری کسی نیست و باید بتهای کذایی را شکست. بنده اولین حزب اصلاحات را دارم و مدیر مسئول اولین روزنامه با برند اصلاحات و کار تشکیلاتی دارم. روحانی پاسخگوی اصلاح طلبان نیست، چون از اصلاح طلبان نیست. من اصلاح طلبی افراطی را قبول ندارم و معتقد به چارچوبم و با براندازی مخالفم.[22]
او سپس مطرح کرد که در صورت انتخاب به ریاست جمهوری نیمی از کابینهام زنان خواهند بود، سرشاخههای فساد مالی را اعدام میکنم، سن بازنشستگی را پایینتر خواهم آورد و فرمولی برای حل معضل بیکاری در یک سال دارم. [23]
این ادعاها درحالی مطرح میشدکه او خود غرق در فساد مالی و جنسی است.
دشمنی با روحانی و محکومیت در دادگاه
فومنی که یکی از سینهچاکان روحانی در سال ۱۳۹۲ بود کشف کرد که روحانی «اصولگرا» است و او را «تدارکاتچی» خواند. [24]
در مرداد ۱۳۹۷ زارع فومنی در گفتوگو با سایت «فردا» مدعی شد که دولت روحانی به ۱۴۰۰ نخواهد رسید.[25] کار تخریب روحانی از سوی فومنی که بر اساس خطمشی مشخص شده از سوی اطلاعات سپاه صوت میگرفت چنان بالا گرفت که روحانی از او شکایت کرد. او که روزگاری رفیق حسن فریدون و روحانی بود با شکایت روحانی به ۶۰ ضربه شلاق محکوم شد. او در این باره گفت: «برای ما باعث افتخار است که این ضربات شلاق را بخوریم.»
فومنی که با حمایتهای ویژه اطلاعات سپاه از امکانات زیادی برخوردار است در راستای مأموریتهای محوله میگوید: «زخم زبانهای زیادی را تحمل کردیم اما از مسیر خود کوتاه نمیآییم و مسیر را با قوت ادامه میدهیم».
او در آبان ۱۳۹۸ با اعتراض به حضور نماینده کروبی و فرج کمیجانی در جلسه دومین دوره انتخابات دبیران کل احزاب برای عضویت در کمیسیون ماده ۱۰ باعث آشوب شد. [27]
روابط ویژه با «اصلاحطلبان»
چهرههای شاخص اصولگرا تا حد امکان به او نزدیک نمیشوند تا او مأموریتهای محوله را به خوبی پیشببرد. با این که سالهاست چهرهی او مشخص شده او همچنان از روابط ویژه با «اصلاحطلبان» برخوردار است.
کی از برنامهگذاران برای فومنی مجتمع فرهنگی جماران است. او در آذرماه ۱۳۹۵ با حضور ابراهیم اصغرزاده و قدرتعلی حشمتیان و محمد غرضی به دبیرکلی دوباره حزب مردمی اصلاحات برگزیده شد و سپس در شهریور ۱۳۹۹ مدعی شد از میان ۱۹۳۰ رأی دریافت شده و در جریان کنگره سالانه و مجمع عمومی حزب مردمی اصلاحات به ریاست این حزب انتخاب شده است. [28]
انتخابات ۱۴۰۰ و نقش او
او در آذر ۱۳۹۸ در راستای وظایف محوله، «جبهه اعتدالگرایان و مستقلین» را که به «اصلاحطلبها» نزدیک بود تشکیل داد و ریاست ستاد انتخاباتی آن را به عهده گرفت و دعوت به شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی کرد و برای انتخابات خبرگان رهبری از تهران نامنویسی کرد.
در تیرماه ۱۳۹۹ پس از انتشار نامه سرگشاده موسوی خوئینیها به خامنهای، اطلاعات سپاه فومنی را پیش انداخت تا از موضع اصلاحطلبی پاسخ او را بدهد.
او در گفتوگو با خبرنگار مهر گفت: نزدیک به چند دهه است که ریاست جمهوری در دست مرد خاکستری اصلاحات است و او همیشه پشت صحنه تمام انتخابات بوده است. من معتقدم که دولتهای مختلف پس از انقلاب دست پخت موسوی خوئینیها است. او چهره مرموزی دارد چرا که در پشت صحنه همه تندرویهای دهه اول انقلاب حضور داشته و دائماً به دنبال متشنج کردن فضای کشور بوده است. دولت روحانی هم که ناامیدی و سرخوردگی را برای مردم به ارمغان آورده از ابتدا مورد حمایت موسوی خویینیها بوده است و در حالی که رئیس جمهور باید پاسخگوی نابسامانیهای امروز باشد، موسوی خوئینیها مسئولیتها را ناجوانمردانه متوجه مقام معظم رهبری کرده است. تاکید میکنم که این نامه یک فرار رو به جلو است و موسوی خوئینیها میخواهد اصلاح طلبان را از وضعی که برای کشور رقم زدهاند تبرئه کند. عمر سیاسی امثال موسوی خوئینیها به پایان رسیده است. آنها نه اصلاحطلب هستند و نه اصلاح گر، بلکه منفعت طلبانی هستند که دولتها را سرکار میآورند تا از قبل آنها به خواستههای خود برسند. مردم به نظام و رهبری نظام علاقهمند هستند و با آنها هیچ مشکلی ندارند، بلکه مشکل مردم امثال موسوی خوئینیها هستند که در خانه نشستهاند و فرمان فتنه و آشوب صادر میکنند.
اگرچه فومنی مدعی شده است در انتخابات ۱۴۰۰ به عنوان کاندیدا و از طیف اصلاحات و نامزد بخشی از اصلاحطلبانی خواهد شد که تا الان چندان بازی داده نشدهاند، و موضوع نئو اصلاحطلبی را مطرح خواهد کرد و تغییرات اساسی را در اصلاحات به وجود خواهد آورد، اما همه کسانی که از نزدیک با او آشنا هستند میدانند که او در یک سناریوی نخنما برای کاندیدای نظامی ۱۴۰۰ تبلیغ میکند و در ملاقات با تیمهای ورزشی سعی میکند اقشار مختلف جامعه را جهت حضور درانتخابات ترغیب کند.
فومنی همانند دورههای قبل برای فریب افکارعمومی مواضع کاملاً متضادی اتخاذ میکند. یک روز در دفاع از شرکت نظامیان و رسیدن به ریاست جمهوری میگوید و روز بعد در نقد آنان مینویسد. درست مثل سال ۹۶ که پس از کنارهگیری از انتخابات ناگهان به دفاع ار روحانی پرداخت و اعلام کرد دولت او را مظلومترین دولت تاریخ انقلاب اسلامی میداند و مدعی شد تنها او برنامه اقتصادی دارد و نوید داد: «دولت در بخش اقتصادی در چهار سال دوم یک جهش بسیار بزرگی ایجاد خواهد کرد و آنچه در برنامههای اقتصادی این دولت دیده میشود آن است که این دوره دور رشد و شکوفایی اقتصادی است و اقتصاد چنان رشد میکند که تعجب همه را برخواهد انگیخت.»[30] و بلافاصله پس از انتخابات به چنان دشمنی با روحانی پرداخت که با شکایت او به تحمل شلاق محکوم شد.
زندگی فردی زارعفومنی
با آن که فومنی مدعی بود چنانچه به ریاست جمهوری برسد همه فاسدان را اعدام خواهد کرد، بخش اعظم عمر سیاسی او به ویژه پس از بند و بست با اطلاعات سپاه، صرف غارت اموال مردم، دریافت رشوه و کارچاقکنی و فساد شده است. هرکجا پول باشد و نیاز به اعمال نفوذ برای زیرپاگذاشتن قانون، او نیز حاضر است. با آن که هیچ پست دولتی نداشته و ظاهراً از هیچکجا حقوقی دریافت نمیکند اما زندگی لوکسی دارد و پسرش بنز میلیاردی سوار میشود و در باشگاه انقلاب ساعتی دویست هزار تومان میدهد تا بیلیارد بازی کند.
فومنی با اتکا به برخوداری از رانت اطلاعاتی در همه امور دخالت میکند، از استخدام جوانان در ادارات دولتی در عوض گرفتن مبالغ قابل توجه گرفته تا ترخیص اتومبیل از گمرک و رفع و رجوع پروندههای ملکی افراد.
تنها یک نمونه از رشوههایی که او در اسفند ۱۳۹۱ دریافت کرد نشاندهندهی میزان غارتی است که در نظام اسلامی صورت میگیرد.
فردی به او رجوع کرده و میگوید که در حدود ۵۰۰ ماشین آخرین مدل و لوکس او در گمرگ «شهید رجایی» بندرعباس گیر کرده است و از او کمک میخواهد. فومنی در تماسی که با «حاجآقا» مسئولش در اطلاعات سپاه میگیرد از او میخواهد به او در ترخیص ماشینها کمک کند. با یک تلفن فرد یاد شده به کرباسیان مسئول وقت گمرگ ایران ماشینها ترخیص میشوند. کرباسیان با غرولند میگوید خود اطلاعات جلوی ترخیص را میگیرد و بعد با یک تلفن دستور ترخیص میدهند. حدود ۷ میلیارد تومان رشوهای بود که فومنی دریافت کرد.
بخشی از وجه ترخیص خودروها به شماره حساب ۶۰۳۷۹۹۱۳۰۱۴۳۴۸۱۱ فومنی در بانک ملی و شماره حساب ۶۳۹۶۰۷۱۱۰۶۵۸۸۰۵۶ او در بانک سرمایه و یک حساب دیگر در بانک شهر و مابقی به سایر حسابهایی که فومنی معرفی میکند واریز میشود.
فومنی همچنین روابط نزدیکی با حسینعلی نیری رئیس هیأت کشتار ۶۷ دارد و با اعمال نفوذ او در پروندههایی که به دیوان عالی کشور ارجاع میشود پولهای هنگفتی به جیب میزند. برای مثال برای دخالت در پرونده یک اسیدپاشی در مرند، فومنی در سال ۱۳۹۳ شش میلیارد تومان رشوه گرفت. موضوع از این قرار بود که مردی پس از اطلاع از رابطه همسرش با جوانی، او را طلاق میدهد. دایی زن و دو برادرش، مردی را که با او رابطه داشت ربوده و از کمر به پایین روی او اسید میریزند. او در اثر شدت جراحات وارده فوت میکند. پس از مدتی این سه تن دستگیر میشوند، یکی از برادران به اعدام و دو نفر دیگر به ده سال زندان محکوم میشوند.
خانواده متهم برای شکستن حکم اعدام قریبالوقوع فرزندشان به دفتر فومنی رجوع میکنند. او پول هنگفتی برای شکستن حکم طلب میکند. خانواده مزبور ادعا میکنند که دارای ملک و املاک در مرند هستند اما امکان فروش آنها و تهیه پول در کوتاه مدت را ندارند. فومنی میپذیرد که املاک مزبور را به نام اطرافیانش کنند تا او در پرونده مداخله کند. عاقبت افراد طایفه، همراه اسناد املاکشان به دفتر او رجوع میکنند و املاک مورد نظر را به نام اطرافیان فومنی میکنند و او از طریق نیری حکم را شکسته و با همکاری امام جمعه مرند از خانواده مقتول نیز رضایت میگیرد.
در پروندهای دیگر فرد کهنسالی به نام نبوی که ارتباطاتی با بنیاد پهلوی داشت بعد از سالها از انگلستان به ایران باز میگردد. کلیه اموال او مصادره شده بود و تنها ۳۰۰ هکتار زمین کشاورزی او در جیرفت باقی مانده بود که طی سالها نهادهای مختلف بخشی از زمین موصوف را نیز تصرف کرده بودند. فومنی با کمک مصطفی میرسلیم و روابطی که داشت زمین را از تصرف ستاد اجرایی فرمان امام خارج و شصت درصد زمین مذکور را به عنوان کمیسیون تصرف و مابقی را به آقای نبوی واگذار میکند.
فومنی همچنین با ناصر سراج رئیس مجتمع جنایی و فرودگاهی که از نزدیکان محسنی اژهای بود نیز رابطه نزدیکی داشت و از طریق او احکام قصاص و مواد مخدر سنگین را میشکست.
او در دوران قدرت سعید مرتضوی با کمک او پروندههای ملکی فراوانی را رفع و رجوع میکرد.
مهدی خزعلی از دیگر دوستان نزدیک او است. البته با هم به بحث و مناظره نیز میپردازند. [31] فومنی همچنین روابط نزدیکی با رسول منتجبنیا قائممقام کروبی در حزب اعتماد ملی دارد.
به گفته افرادی که از نزدیک با فومنی آشنا هستند وی اساساً نماز نمیخواند. دفتر او محل خوشگذرانی و عیاشی است و او حتی پیش کارمندانش نیز ظواهر امر را رعایت نمیکند.
هنگامی که مهرههای اطلاعاتی به دفتر میآیند و او برای تظاهر نماز میخواند، با تمسخر آنها روبرو میشود. هنگامی که او به رکوع و سجده میرود با او شوخی جنسی میکنند و او تنها به «استغفرالله» گفتن بسنده میکند. هنگامی که به سجده میرود همانها دستاش انداخته آهنگ حمیرا را در گوشیشان گذاشته و کنار سر او که به سجده رفته میگذارند.
او فاسد و شهوتران است، رانندهاش برای او دختران جوان را به منازل مخفی میبرد. رستورانداری به نام کاشانی نیز دختران بسیار جوان را برای بهرهوری جنسی نزد او میبرد. دست او در این امور آنقدر باز است که وقتی کاشانی خبر میدهد دختری ۲۴ ساله آورده با مخالفت او روبرو شده، وی را «پیر» تلقی میکند. او معتقد است همخوابگی با دختران بسیار جوان به او نیروی جوانی میبخشد. او گاه برای حقهبازی عصا دست میگیرد، درحالی که هیچ مشکلی در راه رفتن ندارد.
افرادی که در حوزه با فومنی بودهاند میدانند که او قادر به خواندن قرآن نیست. متن سخنرانیهایش را دیگران مینویسند و او گاه قادر به روخوانی صحیح آنها نیست.
باید توجه داشت وقتی دستگاه امنیتی در داخل کشور و برای فریب افکار عمومی و مقاصد مشخصی که دارد حزب و جبهه و ائتلاف راه میانداز و هزینه نشریه و روزنامه و همایش و... میدهد قطعاً این سیاست را در خارج از کشور نیز دنبال میکند.