جز در سال ۱۳۷۶ و ۱۳۸۸تمام انتخاباتی که در جمهوری اسلامی برگزار شد توسط اکثریت مردم شهرها تحریم شده بود ولی این تحریم به چشم نمی آمد.
سال ۷۶، نامزد شدن خاتمی باعث شد تا عده ی زیادی از مردم تصور کنند که از این امامزاده معجزه ای بر خواهد خاست که بر نخاست و عده ی زیادی که به دگرگونی در درون این حکومت پلید امیدوار بودند امیدشان را از دست دادند.
سال ۸۸، منزل من در مقابل یکی از حوزه های انتخاباتی بود. جمعیتی که من در روز انتخابات دیدم، باور کردنی نبود. یک ابزار شناسایی کسانی که معلوم بود اهل رای دادن نیستند ولی آن روز بخصوص را برای رای دادن آمده اند «خودکار»های همراه رای دهندگان بود چرا که در آن روز شایع شده بود که خودکارهای داخل حوزه ها که از چین وارد شده، بعد از نوشته شدن رای، رنگ اش را از دست می دهد و حکومت، روی برگه ها، نام احمدی نژاد را می نویسد.
البته حکومت نکبت نیاز به چنین ترفند پر دردسری نداشت و توانست خیلی راحت، در طول یک چُرت آقای کروبی، رای های او را به احمدی نژاد منتقل کند و به قول خودِ او، رای های دوستان و آشنایان اش هم محو و ناپدید گردد!
باری. تحریم انتخابات سال هاست که صورت می گیرد و بسیاری از مردم طبقه ی متوسط شهری با نفرتی که هر روز از حکومت بیشتر می شود، حاضر به ترک خانه در روز انتخابات نیستند.
اما این تحریم را چگونه باید نشان داد؟
این تحریم چگونه می تواند اثر گذار باشد؟
حضور مردم را در انتخابات می توان با عکس و فیلم نشان داد ولی «عدم حضور» را چگونه باید به تصویر کشید؟
اشخاص و گروه های اپوزیسیون بیش از آن که به موضوع تبدیل تحریم به مبارزه ی فعال بپردازند، به دعوت کردن مردم برای تحریم می پردازند؛ کاری که خود به خود صورت می گیرد اما به خاطر فعال نبودن میدانی اپوزیسیون، بی اثر می ماند.
حکومت، ترفندهای گوناگونی برای خنثی کردن تحریم به کار خواهد گرفت:
-سعی خواهد کرد با کشاندن سلبریتی ها به پای صندوق ها، طرفداران آن ها را به رای دادن مجاب کند
-سعی خواهد کرد با به میدان آوردن نامزدهای «خیلی مخوف»، رای دادن به نامزدهای «کمتر مخوف» را ضروری جلوه دهد و عده ای را با این عمل فریبکارانه به پای صندوق های رای بکشاند
-سعی خواهد کرد با ساندویچ و ساندیس عده ای را جذب صندوق ها کند
-سعی خواهد کرد حاشیه نشینان شهرها را با اتوبوس به حوزه های مختلف برای رای دادن چند باره ببرد
-در خارج از کشور هم که اپوزیسیون صادراتی و دلدادگان جمهوری نکبت و ماموران رسمی و غیر رسمی حکومت خودشان به سفارت خانه ها جهت رای دادن خواهند رفت و چشم رسانه های خارجی را با صف های طویل شان خیره خواهند کرد.
در مقابل این کنش چه واکنشی باید نشان داد؟
به عنوان معترضه عرض کنم که این ها پیشنهاد من است. اگر دوستانی مایل نیستند پیشنهادی به اسمِ من مطرح شود، در صورتی که خودِ پیشنهادها را قبول دارند، لطف کنند آن ها را به اسم خودشان یا بدون اسم من یا هر طور که تمایل دارند به اطلاع دیگران برسانند. اختلافات و خوش آمدن ها و بد آمدن ها به کنار ما باید در این موقعیت با حکومتی که همه ی ستادهای تبلیغاتی و امنیتی اش را برای پیش بردن هدف خودش و رای سازی و حضور گسترده ی مردم بسیج کرده پنجه در پنجه بیندازیم.
مردم بخصوص جوانان می توانند از این روش هایی که ایجاد خطر برای آن ها نمی کند و موجب مشارکت فعال شان در مقابله با حکومت می شود استفاده کنند:
-در سراسر ایران، از خلوت بودن هر حوزه ی رای گیری که جلوی چشم شان است، با در کادر قرار دادن تابلوی حوزه و چیزی که نشان دهد صحنه مربوط به انتخابات ۱۴۰۰ است، عکس برداری و فیلم برداری کنند.
هر چه تعداد این عکس ها و فیلم ها بیشتر باشد و تمام مناطق ایران را پوشش دهد، این نشان خواهد داد که تحریم فعال در حال انجام است و صحنه آرایی های حکومت به این نحو خنثی می شود.
-در خارج از کشور، رسانه های اپوزیسیون این تصاویر را طی چند روز بعد از انتخابات، به طور مرتب با ذکر محل و نام حوزه پخش کنند و نشان دهند که مردم بر خلاف تبلیغ حکومت در انتخابات شرکت نکرده اند.
-تصاویر و ویدئوها از خیابان های خلوت می تواند تصاویر ذکر شده در بالا را موثر تر کند.
-اگر خطری بچه ها را تهدید نکند، از رای دهندگان اتوبوسی و ساندیسی فیلم و عکس تهیه کنند و دست حکومت را به این صورت رو کنند.
-در خارج از کشور، در مقابل سفارت خانه ها، بچه ها از صف های رای گیری عکس و فیلم تهیه کنند که همین عکس و فیلم تهیه کردن، باعث خواهد شد عده ای از ترس شناسایی و آبروریزی صف ها را ترک کنند و کسانی هم که خیلی به حکومت علاقه دارند برای مردم مشخص شوند.
می توان به این پیشنهادها پیشنهادهای مبتکرانه ی دیگری اضافه کرد، و به جای «در خانه نشستن و رای ندادن»، حرکتی کم خطر ولی موثر به راه انداخت.