پیک نت - در باره رویدادهای سیاسی سالهای اخیر نیز همینگونه است. بویژه در باره جنبش اعتصابی کارگران و جنبش اعتراضی و رو به گسترش خوزستان. حکومت با جمع کردن گام به گام سفره انتخابات در دو دهه گذشته و بویژه در انتخابات 1400 سهم اصلی را در این جنبش ها داشته است. این فرض محال است که حکومت نداند اکثریت مردم از آنها عبور کرده اند و دیگر اعتمادی به آنها ندارند و آنها نیز اعتباری برای این اکثریت ندارند. برای مقابله با این واقعیت، حکومت نه تنها دستی به چهره خویش نکشید، بلکه برعکس گام به گام در مرداب لجبازی با مردم فرو رفت که در این میان نقش رهبر جمهوری اسلامی نقشی اساسی است.
حتی اگر فرض کنیم که او نمی خواست در این مرداب فرو رود، عرصه را در طول رهبری خود برای آنها که به سوی مرداب می رفتند و نظام را هم با خود می بردند باز کرد. هر کس را که مردم طرد کردند او به مقام و موقعیت برکشید، هر کس را مردم می خواستند او نخواست و منزوی کرد، هر رئیس جمهوری را که مردم به او رای دادند، وی او را فلج کرد و اجازه نداد کابینه و برنامه خود را برگزیند و پیش ببرد، بیسوادترین و منفورترین روحانیون را وارد دایره اصلی نظام کرد و بر صدر مجلس خبرگان و امام جمعه در شهرهای مهم کشور نشاند و برای آنها کارت سفید برای مقابله با دولت ها صادر کرد تا بدون هر گونه تخصصی درباره مهم ترین مسائل سیاسی و اقتصادی کشور اظهار نظر کنند.
مداحان را تبدیل به حزب و چماق مذهبی کرد، انتخاب فرماندهان سپاه را که سالها بصورت شورائی برگزیده می شدند، تبدیل به انتصابات کرد و ضعیف ترین و بی پایه ترین آنها در بدنه سپاه را فرمانده کرد. رادیو و تلویزیون که همان صدا و سیما باشد را از مردم گرفت و تابع خود کرد. در هر مسئله سیاسی و اقتصادی و اجتماعی بدون داشتن تخصص و یا بهره گیری از نظر کارشناسان دخالت و حکم صادر کرد. فاجعه انتخابات 1400 از دل این روش و اندیشه بیرون آمد و او بجای قبول نتیجه تلخ آن و تجدید نظر در روش خود، این انتخابات را حماسه اعلام کرد! چنانکه مجلس کنونی که اکثریت مردم در انتخابات آن شرکت نکردند را بهترین مجلس تاریخ پس از انقلاب اعلام کرد. یکسال پیش آیت الله خوئینی ها که از سیاسی ترین و آگاه ترین روحانیون شاگرد آیت الله خمینی بود نامه ای سرگشاده به وی نوشت و محترمانه به او توصیه کرد در سیاست های سه دهه گذشته تجدید نظر کند. این میخ نیز بر سنگ او فرو نرفت و از بیت رهبری به حسین شریعتمداری گفتند پاچه خوئینی ها را هم بگیرد. بیت رهبری را به دخمه ای تبدیل کرده که مردم از درون آن هیچ اطلاعی ندارند و از داخل این قلعه نیز کسی جرات نمی کند رازی را فاش کند.
جنبش اعتصابی و اعتراضی کنونی محصول این شیوه حکومتی است. امروز تشنگان خوزستان و فردا گرسنگان سراسر ایران. حتی اگر فلان برنامه (از جمله سد سازی) و یا فلان فساد از درون خصوصی سازی ها باعث اعتصاب ها و اعتراض ها شده باشد، باز هم آنچه بدست آمده حاصل نقش مستقیم او در آنهاست. با فرض اینکه محصول تحریم هائی که نتوانستند با مدیریت جلوی آن را بگیرند، آزمایش موشک اتمی شود، این آزمایش نه باری از مسئولیت او در بحران کنونی کشور کم می کند و نه این آزمایش برای مردم نان و آب می شود. طولی نخواهد کشید که پای دولت آینده نیز در گل بحران خواهد ماند. حتی اگر این اختیار به ابراهیم رئیسی داده شود که دست کند در کیسه آستانقدس و صندوق توسعه و یا قبای خود را در مذاکرات اتمی کوتاه کند تا بلکه پولهای بلوکه شده ایران آزاد شود و فروش نفت ممکن نیز بحران عمیق کنونی حل نخواهد شد و این پولها نیز در سیستم سرا پا فاسد بلعیده خواهد شد.