ایران وایر - پیام یونسیپور
«جواد فروغی»، عضو سپاه پاسداران، نخستین مدال کاروان تیراندازی با اسلحه بادی را برای کاروان ایران به دست آورد. رسانههای وابسته یا نزدیک به سپاه مانند خبرگزاری فارس، تسنیم و ورزش سه، از پاسدار بودن او گفتند و درباره حضورش در سوریه، حماسهسرایی کردند. تصاویر او اما در فضای مجازی، با عکسهایی از تیراندازی نیروهای بسیج و سپاه به مردم ایران در اعتراضات سال ۱۳۸۸ و جنبشهای سال ۱۳۹۶تا ۱۳۹۸ مقایسه میشود.
جواد فروغی، تنها نماینده دستگاههای تبلیغاتی نظامهای توتالیتر در ورزش نیست.
از هایل هیتلر تا جانم فدای رهبر
«لوتز لمانگ» و «کورنلیوس فن اوین» دو ورزشکار محبوب «آدولف هیتلر» در المپیک ۱۹۳۶ برلین بودند.
هر دو، از نظامیان حکومت نازی محسوب میشدند که اولی در رشته دوومیدانی و پرش طول و دومی در رقابتهای تیراندازی با تپانچه شرکت در المپیک شرکت کردند.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
لوتر لمانگ تمام رقابتهای خود را به یک دونده و پرنده آفریقایی-آمریکایی به نام «جسی جونز» باخت. وقتی زمان توزیع مدالها رسید، آدولف هیتلر به دلایل گرایشهای نژادپرستانه حاضر به دست دادن با ورزشکار سیاهپوست آمریکایی نشد.
سالها بعد، وقتی لوتر لمانگ در جنگ جهانی دوم به دست نیروهای روسیه کشته شد، جسی جونز اعتراف کرد که در زمان مسابقات پرش طول، لوتر لمانگ نزد او آمد و گفت: «دوست من، زمان استارت برای پرش را کمی عقبتر بیانداز.» او اینگونه طلا گرفت.
دیگری، کورنلیوس فن اوین بود که در رقابتهای «تپانچه سرعت» مردان قهرمان شد؛ آدولف هیتلر، رهبر حزب نازی شخصا مدال طلا را به گردن او انداخت. او هم در جنگ جهانی دوم کشته شد؛ برای پاسداری از منویات پیشوای وقت آلمان.
کورنلیوس فن اوین پس از دریافت مدال خود از سوی پیشوا، سلام نظامی داد و فریاد «هایل هیتلر» (Hail Hitler) سر داد. معنای فارسی آن میشود: «سلام بر هیتلر»؛ اما تقریبا در فحوا، به همان معنای «جانم فدای رهبر» در عصر معاصر است.
کمتر از یک هفته پس از پایان رقابتهای المپیک، آدولف هیتلر، دستور به برکناری سروان «ولفگانگ فوئرستنر» از تمامی سمتهایش را داد. آقای فوئرستنر که «فرمانده دهکده المپیک» و از درجهداران ارشد ارتش نازی بود؛ با تپانچه و شلیک مستقیم به جمجمه، خودکشی کرد.
شباهت بسیجی خیابان آزادی با تیرانداز المپیکی
تیرماه سال ۱۳۸۸ تصاویری ویدیویی از تیراندازی مستقیم یک عضو نیروی مقاومت بسیج، به سوی جمعیت معترض در پایان «راهپیمایی سکوت» معترضین به انتخابات ریاستجمهوری در روز ۲۵ خرداد منتشر شد.
براساس عکسها و ویدیوهای این مستند، حداقل سه نفر کشته و بیش از ده نفر مجروح شدند. دو تن از کشتهشدگان مادر و فرزندی بودند که از درب ورودی مهد کودک مقابل پایگاه گردان ۱۱۷ عاشورا وابسته به نیروی مقاومت ویژه بسیج قدس، در حوالی میدان آزادی خارج میشدند.
حکومت ایران اما بلافاصله اعلام میکند کشتهشدگان، از «اغتشاشگرانی» بودند که قصد هجوم به پایگاه مقاومت بسیج را داشتند.
حالا همان تصاویر از تیرانداز بسیجی مستقر روی بام پایگاه مقاومت بسیج، در ابتدا دستمایه تشبیه و سپس انتقاد از جواد فروغی شده است؛ همان مردی که با کلاهخود نظامی روی پشتبام ایستاده بود و به صورت مستقیم به سمت رهگذران شلیک میکرد.
جواد فروغی در گفتوگو با صداوسیمای حکومتی جمهوری اسلامی گفته است که طی دو سال اخیر، تیراندازی را در «زیرزمین بیمارستان بقیهالله» تمرین میکرده است. بیمارستانی که متعلق به سپاه پاسداران است. او توضیح نداده که چرا زیرزمین یک بیمارستان باید جایی برای تیراندازی داشته باشد.
واکنشهای منفی، دفاع ارزشیها
«سام رجبی»، جودوکار سابق تیم ملی ایران که سال ۱۳۸۹ به آمریکا پناهنده شد، در توییتر خود، مدال طلای جواد فروغی را محصول «چهل سال تمرین شلیک مستقیم به مردم» از سوی نظامیان جمهوری اسلامی دانست.
صحبتهای پیشین جواد فروغی در مورد حضور مستشاری در سوریه نیز بازنشر شد. خبرگزاری فارس با افتخار، فروغی را «پاسدارپرستاری» خواند که در جنگ سوریه «با داعش» حضور داشت. هرچند که جمهوری اسلامی سالهاست مبارزه با مخالفان «بشار اسد» را هم به نام مبارزه با داعش معرفی میکند.
آشکار شدن حضور تیرانداز سپاه در سوریه، توام با انتشار تصاویری از قربانیان غیرنظامی سوری در جنگ با متحدان بشار اسد و دولت مرکزی این کشور بود. برخی از کاربران ایرانی با توییتهایی، از جواد فروغی با عناوینی مانند «کودککُش»، «مزدور» و «محافظ دیکتاتوری بشار اسد» یاد کردند.
کاربران ارزشی فضای مجازی هم در این بین البته سنگر دفاع از ورزشکار پاسدار را خالی نگذاشتند. تمجید از سپاه برای خلق حماسهای دیگر و کسب مدال برای کاروان ایران یا فتح دستاوری تازه از سوی این نیروی نظامی، به صورت مکرر و گاهی بدون تغییر کردن نقطه و ویرگول، در توییتهای کاربران ارزشی تکرار میشد.
یکی از کاربران نزدیک به حاکمیت نوشت: «سپاه برای المپیک هم مدال آورد، سپاه نبود مملکت هم نبود.»
اما حقیقت این است که حضور و نفوذ سپاه به بدنه ورزش، این آخرین فضای اتحاد جامعه ایرانی را نیز دچار گسست و از همشکستگی کرد.
چرا طلای فروغی منفور شد؟
نام سپاه در جامعه و بازه دو ساله خاطرات مردم ایران، یادآور کلیدواژههای مشخص است؛ آبان ۹۸، کشتار مردم در خیابان، سرکوب کارگران و بازنشستهها، بازداشت و دستگیری فعالان حقوق بشر، بازجویی از فعالان محیط زیست، حمله موشکی به هواپیمای اوکراینی، کشته شدن ۱۶۷غیرنظامی شامل زنان و کودکان، سرکوب خوزستان، ردپای فساد اقتصادی غیرقابل پیگیری.
سپاه چهرهای منفور در جامعه و چهرهای قابل دفاع برای بدنه نظام است. جواد فروغی به عنوان صاحب نخستین طلای المپیک، مدال خود را نه به مردم که به رهبر جمهوری اسلامی تقدیم کرد؛ به فرمانده کل نیروهای مسلح.
جواد فروغی پس از شلیک آخرین تیر، روی چفیهاش که نمادی از رهبر جمهوری اسلامی در مقابله با اسراییل است، سجده و بوسه میزد. او به سرعت تبدیل به نمادی از بدنه جنگجوی نظام شد که طی سالهای اخیر فقط هموطنان غیرنظامی خود را در ایران یا مخالفان بشار اسد را در سوریه قتل عام کرده است.
امروز خوزستان است فردا شاید سراسر ایران باشد!