ویژه خبرنامه گویا
پس از پیروزی محمود احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴، تنها دلیل ماندگاری نظام تا امروز وجود اینترنت در کشور و حضور پررنگ جوانان در شبکههای اجتماعی است.
فهم این نکته سخت نیست و همه میدانیم خشم جامعه در دو دهه گذشته همواره از طریق فضای مجازی تخلیه شده است در نبود احزاب و اجتماعات قانونی. انواع توفان توییتری و از این قبیل توفانها که کاربران ایرانی در فضای مجازی ایجاد میکنند، به نوعی همین تخلیه خشم عمومی است که خواسته یا ناخواسته همواره به نفع نظام بوده.
نمیتوان باور کرد که حضرت آقا این را نفهمیده و درک نمیکند. برعکس! به نظرم طرح صیانت از فضای مجازی دقیقا با نظر معظمله به صحن مجلس آمده است؛ به دو دلیل: یکی مجازات قشر جوان جامعه. دیگری انجام یک سری اصلاحات مدنظر آقا!
تحدید فضای مجازی به سرورهای داخلی از برای خفه کردن صدای مردم در واقع یک قمار بزرگ است که رهبر از آن به خوبی مطلع اما برایش برنامه دارد.
معظمله پس از خرداد ۸۸ تقابل آشکاری رو با جوانان شروع کرده است. در واقع حریف آقا دیگر اصلاحطلبان نیستند؛ اکثریت مردماند که تمام تصمیماتی که رهبر انقلاب از سال ۹۶ به بعد گرفته و نیز انتصاباتی که داشته، آشکارا نشان میدهد همگی علیه خواسته عمومی بوده است.
این موضوع هم تقریبا بر همه معلوم است که رهبر فرزانه یک فرد فوقالعاده کینهای ست! و دیدیم که با مهندس موسوی چه کرد. تقریبا هیچ یک از تحلیلگران و روزنامهنگاران در سال ۸۸ نتوانستند به این مهم پیببرند و تحلیل کنند که اگر معظمله مهندس موسوی را تایید صلاحیت کرد و به او اجازه ورود به انتخابات داد، برای این بود که میرحسین را در یک انتخابات کاملا مهندسی شده یا بهتر بگویم کودتای انتخاباتی، بور کرده و از صحنه سیاست برای همیشه حذف کند؛ دقیقا همان کاری که با دکتر معین در سال ۸۴ کرد.
به وضوح مشخص بود که حضرت آقا هیچگاه به مهندس موسوی میدان نخواهد داد تا رئیس جمهورش شود با توجه به اتفاقاتی که در دهه شصت بین این دو افتاد و آیتالله خمینی جانب نخست وزیرش را گرفت و معظمله را بور کرد. آنقدر تب انتخابات ۸۸ و نفرت از محمود احمدینژاد زیاد بود که این نقشه واضح رهبری را کسی ندید.
اما حضرت آقا یک جای کار را محاسبه نکرده بود؛ عدم تمکین میرحسین موسوی به نتایج انتخابات و اعتراض و دعوت مردم به حضور در خیابان. وی گمان میکرد مهندس موسوی هم همانند محمد خاتمی عزیز (!) همواره از تصمیماتش پیروی میکند و حفظ نظام برای مهندس اولویت دارد. اما میرحسین موسوی دقیقا خلاف تصور رهبر انقلاب عمل کرد. برای همین بود که معظمله در آن نماز جمعه معروف یک هفته پس از انتخابات ۸۸ آمد و با عصبانیت و دستپاچگی، مسئولیت خونهای ریخته شده را متوجه آقایان موسوی و کروبی کرد. چون انتظار سرکشی از مهندس موسوی نداشت. به همینخاطر است، هربار که صحبت از مهندس موسوی میشود، حضرت آقا کهیر میزنند و میفرمایند کسی در اینباره صحبت نکند. روی این موضوع حساسیت دارند.
رهبر فرزانه از اکثریت مردم کینه به دل دارد! سالهاست وقتی معترضین او را مستقیم خطاب قرار میدهند و در خیابان خواهان مرگش میشوند، او قطعا تلافی خواهد کرد. اما اینبار دیگر اصلاحطلبی نمانده که هدف قرار گیرد و قربانی نظام شود. حضرت آقا همه مخالفین داخلی را از سر راه برداشته و حوزه و مراجع را هم سالهاست تا میتوانسته ذلیل و بیچاره کرده. تنها غول چراغ یا همان سپاه است که به اختیار آقا از چراغ بیت درآمده و حالا جلوی خود آقا ایستاده و حتی او را نیز در گروی خود برده و دیگر چارهای جز اطاعت از این غول خطرناک ندارد.
رهبر انقلاب در نماز جمعه خرداد ماه سال ۸۸ گفت: «من جان ناقابلی دارم، جسم ناقصی دارم، اندک آبرویی هم دارم که این را هم خود شما به ما دادید. همه اینها رو من کف دست گرفتم. در راه این انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم کرد.»
اما پس از سرکوب شدید مردم در خیابانها، معظمله دیگر آن اندک آبرو را نزد مردم از دست داد و همین بیآبرویی است که او را روز به روز عصبانیتر و عقدهایتر کرده است.
حضرت آقا به اندازه کافی مشورت گرفته و میداند که نیاز اول امروز بخش بزرگی از جامعه که جوانان تشکیل میدهند، دسترسی به اینترنت آسان و ارزان است. شاید حتی بیش از خورد و خوراک.
حضرت آقا کاملا آگاه است که نقطه ضعف جامعه جوان کجاست و با اجرای همین طرح صیانت از فضای مجازی فشار زیادی بر روح و روان اکثریت جامعه وارد خواهد کرد. و این دقیقا چیزی است که حضرت آقا میخواهد. اما همانطور که گفتم به دنبال این عقده گشایی، وی اصلاحاتی را هم در نظر دارد و به دنبال قطع ارتباط داخل ایران را با خارج، تصمیم گرفته اختیارات زیادی به ابراهیم رئیسی داده تا این بار به جای نرمش قهرمانانه برای غرب یک یوگای قهرمانانه انجام دهد دور از توفانهای مجازی.
عقیده دارم رهبری به دولت رئیسی اجازه توافق کامل بر سر مذاکرات برجام را خواهد داد و عقبنشینیهای بسیاری در قبال خواستههای آمریکاییها خواهد کرد. حتی این احتمال وجود دارد که در پی توافق با آمریکا، برای دور کردن خطر حمله احتمالی اسرائیل، از سوریه خارج شود تا اسرائیل از توافق ایران با آمریکا راضی شده و فکر حمله نظامی از سر خارج کند.
همچنین این احتمال وجود دارد که برای بزک کاری سیاسی مطابق همه آن حرکات کلاسیک که از دیکتاتورها دیدهایم، یک سری آزادیهای سیاسی و اجتماعی داده شود. اما همه این عقبنشینیها باید بیسر و صدا و بدون تبلیغات منفی نیروهای ضدانقلاب داخلی و خارجی در فضای مجازی صورت بگیرد.
اینکه چقدر معظمله بتواند در اصلاحاتی که مدنظر دارد موفق شود، به دو عامل مهم بستگی دارد: غرب پس از توافق با دولت ابراهیم رئیسی به وعدههایش عمل کند و تحریمهای ایران را به طور کامل لغو و نیز به صورت عملی امکان فروش نفت و نیز سرمایهگذاری خارجی در کشور فراهم شود. و دیگر اینکه مردم زیر بار فشارهای اقتصادی تا عملی شدن برجام دوام بیاورند.
اگر پروژه مورد نظر حضرت آقا به خوبی پیش نرفت و شاهد اعتراضات و شورشها همانند آنچه در آبان ۹۸ و خوزستان ۱۴۰۰ اتفاق افتاد، بودیم، چنان که میخواهد قتلعام کند و خبرش هم بازتاب جهانی نداشته باشد. برخوردی خشن و بی رحمانه بدون گزارش حتی یک خبرنگار خارجی و جلوگیری از درز خبر به جهانیان با اجرای طرح صیانت از فضای مجازی.
مرگ حضرت آقا نزدیک است. او در این سفر ابدی همراه میخواهد. این خطرناکترین حالت روحی یک دیکتاتور روانی ست؛ مثل هیتلر.
به نظرم برنامه معظم له تقریبا تدوین شده و آمادگی لازم برای گام در هر واریاسیونی را دارد. این محدودیت گسترده فضای مجازی بخشی از پروژه حضرت آقاست. باید منتظر بمانیم و ببینیم سیاست خارجی رهبر فرزانه چگونه پیش میرود. آقا در مورد رفتار غرب هنوز مطمئن نیست و نمیداند تا چه حد باید عقبنشینی کند. به همین خاطر در آخرین دیدارش با دولت حسن روحانی گفت که به غرب اعتماد ندارد. البته معظمله از این دست صحبتها زیاد میکنند و در سخنرانیها همیشه میفرمایند اسم آن جهانخوار را نیاورید اما در گوشی میگویند هرطور شده موافقتش را بیاورید.
زبان مریخیها هم کمکی به زیباکلام نمیکند