• بنا بر اعلام شورای امنیت سازمان ملل، القاعده بازگشته یا در واقع، هرگز نرفته بود
این دو گروه چه نقاط اشتراکی دارند؟
ایندیپندنت فارسی - جو سامرلد - حکومت پنج ساله طالبان بر افغانستان در فاصله سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ شاهد شکلگیری پیوندی میان این گروه اسلامگرا و القاعده تحت رهبری اسامه بنلادن بود، و طالبان برای همفکران بنیادگرایش پایگاهی فراهم کرده بود که از آنجا توانستند حمله ویرانگر به مرکز تجارت جهانی در نیویورک را که ۲۹۹۶ کشته و ۲۵ هزار زخمی به جا گذاشت، هماهنگ کنند.
گزارشها حاکی از آن است سازمان بنلادنــ که نسبت به طالبان، در جاهطلبیهایش تفکری جهانیتر دارد و در نتیجه پیروزی مجاهدین بر اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۸۹ متولد شدــ سالانه ۲۰ میلیون دلار برای بهرهمندی از پناه و حمایت افغانها پرداخته بود، که در نهایت هزینهای گزاف برای افغانستان در پی داشت و با آغاز جنگ جورج دبلیو بوش علیه تروریسم، رژیم سرکوبگر و خودکامه طالبان در دسامبر ۲۰۰۱، بهدست نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا، بهسرعت سرنگون شد.
جنگجویان هر دو گروه بهدست مهاجمان غربی تارومار شدند و بعد، در قالب گروههای شورشی اغلب همکار دوباره گرد هم آمدند، و پیدایش داعش، یک سازمان تروریستی خشونتگرای دیگر، در سال ۲۰۱۴، بدنامی آنها را تا مدتی کوتاه تحت شعاع قرار داد و به حاشیه برد.
همین اواخر، در فوریه ۲۰۲۰، طالبان توافق صلح سوالبرانگیزی با دولت دونالد ترامپ در دوحه قطر امضا کردــ درست پیش از آغاز همهگیری کرونا در غرب و ۹ ماه پیش از آنکه جمهوریخواهان کاخ سفید را از دست بدهندــ که بهموجب این توافق، طالبان متعهد شد اجازه ورود سایر گروههای افراطی اسلامگرا، از جمله القاعده و داعش، را به خاک افغانستان ندهد.
اما این قول کارشناسان بینالمللی معدودی را مجاب کرد.
👈 مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
لئون پانهتا، وزیر دفاع پیشین آمریکا، هفته گذشته به خبرگزاری انپیآر گفت: «طالبان تروریست است، و از تروریستها حمایت خواهد کرد.»
«اگر [طالبان] کنترل افغانستان را به دست بگیرد، از نظر من جای تردید نیست که پناهگاهی امن برای القاعده، برای داعش، و در کل برای تروریسم فراهم میکند. و این، صریح و بیپرده بگویم، یک تهدید امنیت ملی برای ایالات متحده آمریکا ایجاد میکند.»
حضور القاعده در افغانستان به چه صورت است؟
بن والاس، وزیر دفاع بریتانیا، نیز هفته گذشته در سخنان مشابهی به خبرگزاری اسکای گفت که «بهشدت نگران است کشورهای ناکام زمینهای شدهاند برای رشدونمو این گونه افراد» و «القاعده احتمالا باز خواهد گشت».
اما بنا بر اعلام شورای امنیت سازمان ملل، القاعده بازگشته استــ یا در واقع، هرگز نرفته بود.
بهتازگی در ماه ژوئن، شورای امنیت گزارشی منتشر کرد که بر پایه اطلاعات دریافتی از کشورهای عضو تنظیم شده و در آن، آمده است القاعده «در دستکم ۱۵ ولایت افغانستان حضور دارد» و شاخه شبهقاره هند این سازمان «تحت حمایت طالبان، از ولایتهای قندهار، هلمند و نیمروز فعالیت میکند».
شاخه رسانهای القاعده، الشباب، معمولا از عملیاتهای ظاهرا منظم جنگجویانش در افغانستان تجلیل میکند و تصور میشود رهبرش، ایمن الظواهری، در این کشور ساکن استــ بر فرض اینکه شایعههای سال گذشته درباره مرگش صحت نداشته باشد و باور نشود.
در گزارش سازمان ملل متحد همچنین آمده است طالبان «با جمعآوری اطلاعات در مورد جنگجویان تروریست خارجی و ثبتنام و محدودسازی آنها، حلقه کنترلش بر القاعده را تنگتر کرده است و در عین حال به مسلحسازی و آموزش حدود ۲۰۰ تا ۵۰۰ نفری که در مرز افغانستان و پاکستان جمع شدهاند ادامه میدهد.
سازمان ملل معتقد است این دو گروه از دستکم سال ۱۹۹۹ با یکدیگر در ارتباطند، از زمان تصویب قطعنامه ۱۲۶۷ شورای امنیت، که بهاصطلاح «کمیته تحریم طالبان و القاعده» تشکیل شد تا منابع مالی، امکان سفر و ارسال تسلیحات را مسدود و تهدید این دو گروه را مهار و محدود کند.
اما این دو گروه یکسان نیستند و طالبان اکنون بهدنبال رسمیت بینالمللی برای رژیم جدیدش است، در جستوجوی مشروعیتی است که احتمالا لازمهاش قطع ارتباط با القاعده و سابقه اقدامهای شنیع تروریستیاش است.
البته همانطور که اسفندیار میر از موسسه صلح ایالات متحده آمریکا اشاره میکند، محل تردید است چنین اقدامی تا چه میزان صادقانه باشد، با توجه به اینکه طالبان پیشتر نیز در اواخر دهه ۲۰۰۰ تلاش کرده بود روابطش با القاعده را کمرنگ جلوه دهد، و از قرار معلوم پیش از چنین کاری با رهبران گروه رقیب مشورت کرده بود و این گروه [القاعده]، در همان بازه زمانی، با رهبر وقت طالبان، ملاعمر، و اکنون با مولوی هیبتالله آخوندزاده اعلام بیعت کرده است.
عطیهالله الیبی، ایدئولوژیپرداز القاعده، همان زمان خطاب به همقطارانش نوشت: «البته، سیاست طالبان این است که با ما دیده نشود یا هرگونه همکاری یا توافق میان ما و آنها را آشکار نکند. این کار با هدف رفع فشارهای بینالمللی و منطقهای و با توجه به تحرکات منطقهای صورت میگیرد. در این مورد، از نظر آنها تبعیت میکنیم.»
بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، ارتباط این دو گروه با یکدیگر به قوت خود باقی است، و به گفته کول بانزل، پژوهشگر حوزه جهادگرایی، رهبری فعلی القاعده همچنان افغانستان را «جایگاه خلیفه موعود» و رهبر طالبان را «ملازم خلیفه» میدانند که نشان میدهد بعید است تا زمان تغییر در رهبری دو طرف، رابطهشان دستخوش دگرگونی شود.
چرا اکنون این سوال را مطرح میکنیم؟
افغانستان بار دیگر صحنه هرجومرج و نابسامانی است، طالبان دوباره پایتخت را تصرف کرد و پس از اینکه اشرف غنی، رئیسجمهوری، کاخ ریاستجمهوری را رها کرد و به تاجیکستان گریخت، بار دیگر کشور را امارت اسلامی اعلام کرد.
این عملیات بهسرعت و پس از آن آغاز شد که خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان ماه گذشته به دستور جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا، صورت گرفت، حدود ۲۰ سال پس از آن که ارتش آمریکا همین گروه را از کابل بیرون راند.
بایدن گفت عزمش را جزم کرده است تا با پایان دوره ریاستجمهوریاش در کاخ سفید، مسئولیت نگهداری از افغانستان را به پنجمین فرمانده کل قوا [منظور رئیسجمهوری بعدی است] واگذار نکند و اطمینان دارد ارتش افغانستان، که آمریکا در دو دهه حدود یک تریلیون دلار روی آن سرمایهگذاری کرده بود، طالبان را مهار میکند.
آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، روز یکشنبه ۱۵ اوت (۲۴ مرداد) در پی سقوط کابل، با تاسف گفت: «حقیقت این است که دیدهایم آن نیرو قادر به دفاع از کشور نبوده است... و این اتفاق سریعتر از آنچه پیشبینی میکردیم رخ داد.»
طالبان از زمان تصرف کابل، برای کاهش وحشت عمومی از بازگشت حکومت سنتگرای افراطی پیش از حمله سال ۲۰۰۱ آمریکا، از زنان درخواست کرده است به دولت آینده بپیوندند.
همزمان دومینیک راب، وزیر خارجه بریتانیا، صبح سهشنبه ۱۷ اوت (۲۶ مرداد)، دو روز بعد از تصرف کابل، پس از اینکه هزاران شهروند افغان هراسان در تلاش برای فرار از کشور به باند فرودگاه هجوم بردند، گفت وضعیت فرودگاه کابل «رو به ثبات» است.
هفت نفر در فرودگاه کابل در تلاش برای یافتن پناهگاهی در خارج از کشور، جان باختند، از جمله دو نفر که گفته میشود از هواپیمای سی ـ۱۷ نیروی هوایی آمریکا سقوط کردند و از آسمان به زمین افتادند.
راب گفت او با این نظر که طالبان «گروهی اوباش تبهکارند مخالفتی ندارد» اما توصیه کرد غرب باید در تلاش برای «معتدلسازی» حاکمان جدید این کشور «عملگرا و واقعبین» باشد و گفت: «اکنون آنها در قدرتاند، و اکنون باید با این واقعیت کنار بیاییم.»