احسان بداغی - ابعاد پشت پرده تولید واکسن کرونا در ایران حیرت آور است. مساله فقط این نیست که به بهانه «تولید داخلی»، مدت زیادی تهیه واکسن از منابع خارجی با تاخیر و کندی مواجه شد. مساله دیگر و شاید مهمتر این است که روشن شده در همان فرایند تولید داخلی هم برای اینکه نام یک مجموعه خاص به عنوان پیروز میدان معرفی شود، در روند کار دیگر واکسنسازان کشور به انحاء مختلف موانعی ایجاد شد. آن هم در شرایطی که آن مجموعه خاص نه مانند بقیه داروسازان کشور خط تولید واکسن داشت، نه زیرساخت آن را و نه تخصصش را.
نهایتا این شد که وعده بزرگ این مجموعه کاملا بر زمین ماند. مجموعهای که مدعی بود نه فقط واکسن مورد نیاز کشور بلکه، حجم قابل توجهی واکسن برای صادرات نیز تولید خواهد کرد حالا کاملا دستش را بالا برده. در این میان هم اسناد مختلفی منتشر شده که حکایت از تخصیص منابعی حتی تا حجم یک میلیارد دلار یعنی حدود ۲۵ هزار میلیارد تومان به این مجموعه برای تهیه واکسن دارد. روایتها و اطلاعات مختلف از پشت پرده این ماجرا آنقدر زیادی است که طرح آنها به مجال بسیار بیشتری نیاز دارد.
اما تا همین جا یک سوال جدی مطرح است؛ جریانی که با شعار «تولید ملی» در مسالهای با اهمیت و حساسیت کرونا اینگونه برخورد میکند، با همین شعار در حوزههای دیگر چه خواهد کرد؟ دقت کنید که وقتی از مساله کرونا و تهیه واکسن آن حرف میزنیم داریم از موضوعی سخن میگوییم که طبق آمار رسمی در یک بازه زمانی طولانی مدت روزانه تا بیش از ۶۰۰ نفر و طبق امار غیر رسمی تا بییش از ۲ هزار قربانی داشته.
وقتی از کرونا حرف میزنیم داریم از موضوعی سخن میگوییم که بسیاری از فعالیتهای اقتصادی و صنوف کشور را مختل و یا تعطیل کرد. وقتی از کرونا حرف میزنیم داریم از موضوعی سخن میگوییم که به گواه بسیاری از صاحبنظران سیستم درمان کشور را در مقاطعی تا مرز فروپاشی برد و فقط روحیه ایثار کادر درمان اجازه این کار را نداد. وقتی از کرونا حرف میزنیم داریم از ۵۱ هزار کودک یتیم سخن میگوییم که سازمان بهزیستی گفته توان سرپرستی بخش زیادی از آنها را ندارد. و از همه مهمتر؛ وقتی از کرونا حرف میزنیم داریم از موضوعی سخن میگوییم که نوع مدیریت آن مستقیما با میزان اعتماد متقابل ملت-حاکمیت و همینطور آبروی بینالمللی کشور مرتبط است.
حالا موضوعی به این درجه از اهمیت با شعار «تولید ملی» محل بروز بی کفایتی، رفتارهای مافیایی، کارشگنیهای جناحی و البته کاسبی اقتصادی افراد و مجموعههایی شد که خود بخشی از نظام سیاسی محسوب میشوند. نسبت آنها با نظام سیاسی از آن رو اهمیت دارد که متوجه باشیم تمرکز آنها بر منافع بخشی و شاید حتی شخصی در این فرآیند آنقدر زیاد بوده که کوچکترین محاسبهای در خصوص مصلحتهای بزرگتر ناظر به نظام را که با حیات خود آنها هم ارتباط دارد، فراموش کردهاند. با اهمیتتر اینکه در این مَنِش دیگر تولیدکنندگان داخلی هم باید حذف یا تضعیف شوند تا یک یا چند مجموعه خاص مصداق «ما میتوانیم» و «توان داخلی» معرفی شوند.
حالا جای آن است که بپرسیم جریانی که با شعار «تولید ملی» در مسالهای به این مهمی چنین کرد، با همین شعار در حوزههایی از جمله فناوری اطلاعات و فضای مجازی چه خواهد کرد؟ تازه به یاد بیاوریم که از نظر این جریان حوزهای مانند فناوری اطلاعات نه فقط برای افراد و نهادهای مسلط بر آن «نان» دارد بلکه برای آنها «زحمت» هم محسوب میشود. چرا که در کنار منافع پنهان اقتصادی، مخاطرات آشکاری که توسعه فناوری اطلاعات برای آن منافع دارد انگیزه تسلط کامل بر آن را با شعار «داخلی سازی» دو چندان میکند. با این توصیف آیا جریانی که بابت یک نمایش تبلیغاتی که همراه با کاسبی اقتصادی هم بوده چشم خود را بر روی رکوردهای ۵۰۰ یا ۶۰۰ نفری روازنه قربانیان، آن هم بر اساس آمار رسمی و نه واقعی میبندد، آیا چشم بر اشتغال و کسب و کارهای وابسته به حوزه فناوری اطلاعات نخواهد بست؟
این یعنی احتمالا موضوعاتی مانند «طرح صیانت» با آن حجم وسیع منافع طولانی مدت که در حوزه فناوری اطلاعات نهفته است، موضوعی نباشد که به راحتی بایگانی شود. در واقع ماجرای واکسن داخلی و پشت پردههای آن نشان داد وسعت دایره هزینههایی که نهادها و گروههای مسلط به قدرت سیاسی و منافع اقتصادی حاضر هستند بابت منافع خود به مردم و کشور تحمیل کنند چقدر وسیع است. به یاد داشته باشیم اینها در حالی است که هنوز خیلی از واقعیتهای ماجرای تولید واکسن علنی نشدهاند.
حالا همین منطق را به حوزههای دیگر اقتصادی که شعار «تولید ملی» در آنها داده میشود تسری بدهید تا ببینید اقتصاد کشور به کدام سو خواهد رفت؛ از ساخت خودرو گرفته تا ارائه انواع خدمات.
افشاگری یک منبع آگاه: چه کسی مانع واردات فایزر شد؟
سفر جانشین ظریف به نیویورک حاصلی جز افزایش تنش نداشت