فرض کنیم، توطئهها و سناریوهای تجزیه ایران، ناشی از ضد ایرانی، بی کفایتی، امتی بودن ملت، در حکومت حاکم، سرانجام به ثمر برسد و ایران را، انیرانیان به چند قسمت عربی، کردی، آذری، بلوچی و... تقسیم و نوکرهای دست نشانده خود را، حاکم بر این مناطق نمایند و چند صباحی هم، به خوبی و خوشی، جشن گرفته و پایکوبی نموده، به خیال خود کاخ خوشبختی خود را، بروی ویرانههای بدبختی ملت ایران بر قرار سازند. به موجب بررسیها و اطلاعات مردم شناسی جامعه ایران، در هیچ کدام از این مناطق، جمعیت یک دستی نیست و بالعکس در همه این استانها، در حال حاضر، یک مجموعه رنگین کمان ملت ایران زندگی میکنند. آیا فرضا، برای تشکیل یک جامعه یکدست و همگون، مثلا کردها، آذریها، فارسها و.. پاکسازی قومی و نژادی خواهند کرد؟! بقیه را قتل عام خواهند نمود؟! هموطنان عرب جنوب، چگونه با این قضیه مقابله نموده یا کنار خواهند آمد؟ بقیه نیز به همین ترتیب.
مگر بعد از فروپاشی صفوی و سقوط اصفهان، تنها شانزده سال طول نکشید. که نادر شاه، ایران را متحد، مغولها را تنبیه وهند را، فتح نماید؟ مگر رضا شاه، ایران را از دست تجزیه طلبان و اربابان خارجیشان، در کمتر از یک دهه نجات نداده و یک دست و یک پارچه و وارد عصر جدید ننمود؟ محمد رضا شاه، فقط چند سال فرصت داشت. که ایران را به عصر تمدن بزرگ برساند؟ توطئه گران تجزیه ایران، چرا گمان میکنند. که اوضاع، احوال به همان خوبی و مطابق نقشه و برنامه، به نفع مطامع آنها، پیش رفته، شکل گرفته و دست نخورده و بدون تغییر، باقی خواهد ماند؟
در حال حاضر، کلیت ایران، در مسیر دانش هستهای قرار گرفته، چرا درین سناریوی سیاه، این گمان را نمیکنند. که سرانجام یک ایرانی، در یکی ازین مناطق تجزیه شده، قد علم نموده، بسیار هوشمندانه، این دانش را، به سرانجام رسانده و ایران تجزیه شده را، بار دیگر متحد و یکپارچه نموده و انتقام ملت ایران را، ازین عاملین و نوکران و دشمنان قسم خوردهشان، یعنی این اهریمنان انیرانی، بستانند؟!