Tuesday, Nov 30, 2021

صفحه نخست » توضیحی موجز درباره یاداشت ف.‌ م. سخن گرامی راجع به آرامش دوستدار، نیکروز اعظمی

Nikrooz_Azami_2.jpgمی‌دانم روراست و بی شیله پیله‌اید و بدون غرض نکاتی را در باره روش فکری آرامش دوستدار و دوستداران تفکر وی به سطور آورده‌اید. من هم با نوشتن این چند سطور صرفاً می‌خواهم آن نکته را که برجسته کردید در باره‌اش توضیح دهم. اما پیش از این باید بگویم که تز آرامش دوستدار در یک مفهوم کلی و انتزاعی با عنوان دینخویی ایرانیان، تدوین شده است. این «تدوین» اصول نیست که دوستداران تفکر دوستدار بخواهند از آن بعنوان یک آیین پیروی کنند. تا آنجا که من مطلع‌ام دوستداران تفکر آرامش دوستدار، نحوه تفکر کردن وی را در خصوص رویدادهای فرهنگ ما بی بدیل دانسته و این بی بدیلی به آنجا ختم نمی‌شود تا بخواهد راه نقد و سنجش تز دینخویی را ببندد. هیچ تز تدوین شده را نمی‌توان به حساب اصول گذاشت که اصول، پیروان مخصوص خود را دارد. یک تز هم، می‌تواند موافق داشته باشد اما اگر موافقانش آن را نقدناپذیر کنند در اینصورت، آن دیگر تز نیست بلکه در نزد موافقان اصول یا آیین به حساب می‌آید. من از موافقان تز دینخویی کسی را نمی‌شناسم که آن را نقدناپذیر کرده باشند برعکس حرف موافقان این است که تا کنون کسی پیدا نشده تا تز دینخویی را مورد سنجش فکری قرار دهد. باری، می‌خواستم پیش از پرداختن به اصل موضوع، تمایز میان یک تز تدوین شده و اصول، که اصول متناظر است بر کارکرد و رفتاری معین، روشن شده باشد. اما اصل موضوع.

ف.‌م. سخن گرامی در یاداشتی با عنوان «اشکالات واقعی نوشته‌های زنده یاد آرامش دوستدار» به نقل قول از کتاب «زبان و شبه زبان، فرهنگ و شبه فرهنگ»، چنین آورده: «اومانیتاس، چرخش کپرنیکی، حکمت خسروانی، شاپور بختیار، سیمین بهبهانی، فرانسیس بیکن، شارل بودلر، احمد تفضلی، سیمین دانشور، راسکلنیکوف، سانچو پانزا، فردینان دو سوسور، داریوش شایگان، شجریان، شوپنهاور، نازی عظیما، گوتلوب فرگه، کانت، کسروی، گوتیه، لاهوتی، مریم مجدلیه،.... و نام‌های دیگر. این نام‌ها و پرداختن یا حتی اشاره به آن‌ها در کتاب «زبان و شبه زبان...» نشان می‌دهد که ذهن زنده یاد دوستدار به مسائل پراکنده‌ی بسیاری مشغول است و در یک کتاب کوچک، پرداختن به این همه نام و مسائل مربوط به آن‌ها نمی‌تواند نشان دهنده انسجام ذهنی نویسنده‌ای اهل فلسفه برای نوشتن کتابی در ۱۷۲ صفحه باشد.»

نمی‌دانم آیا سخن گرامی کتاب «تاریخ اسلام» اثر علی اکبر فیاض که در دویست برگ مصحف شده را خوانده یا خیر؟ در این کتابِ دویست صفحه‌ای از رویدادها و اسامی بسیاری سخن رفته است. همهٔ اسامی و رویدادهای اسلامی که در کتاب مذکور آمده باید بطور عمیق و ظرافت خاص از منظر بگذرند تا ارتباط همه‌شان را بهم که کلافه کننده هم هست، دریافت. کتاب بوف کور صادق هدایت و بسیاری از کتاب‌های دیگر نیز به همین منوال‌اند. کتاب زنده یاد آرامش دوستدار با عنوان «زبان و شبه زبان، فرهنگ و شبه فرهنگ» نیز اینگونه است. مهمترین نقد دوستدار متوجه دینخویی خواص ایرانی ست تا عوام، که عوام بر حسب باورهای خود به رتق و فتق مسائل روزمره خود می‌پردازد. آنچه که خواب «روشنفکران» دینی و آتئیست‌های ما را آشفته کرده دو مسئله است؛ اول تز دینخویی که به درستی آن را به خود گرفته‌اند و دوم، نحوه صحیح فکرکردن آرامش دوستدار. از آنجائیکه دوستدار حاملان «شبه زبان» را از سوی چنین روشنفکران و خواص ایرانی - که نامشان را سخن عزیز در یاداشت‌اش از کتاب مذکور نقل قول کرده - می‌داند در نتیجه برای نشان دادن چنین زبانی الزاماً می‌بایست اسامی‌ای را مطرح می‌کرد تا «شبه زبان» مورد نظر وی از طریق نحوه زبان و سخن آنها معلوم می‌گردید. «شبه زبان» موضوع بحث دوستدار است. طبیعی است همه آنها یا رویدادها که با این موضوع مرتبطند، مورد سنجش قرار گیرند. بنابراین «این نام‌ها و پرداختن به آنها مسائل پراکنده» نیستند درست برعکس با اصل موضوعِ «شبه زبان» مربوط بوده و منسجم‌اند. مگر اینکه سخن گرامی بی ارتباطی زبان و سخن آنها (اسامی مذکور) به موضوع «شبه زبان» که دوستدار مطرح نموده را نشان دهد. در خاتمه، بنظرم اگر ف.‌م. سخن می‌توانست به سراغ ارتباط نگرش و زبانِ اسامی نامبرده شده به اصل موضوع در کتاب «زبان و شبه زبان ......» برود، یقین دارم به عدم «انسجام ذهنی» متفکر و نویسنده ما نمی‌رسید بلکه برعکس، حتماً انسجام درونیِ سنجه آرامش دوستدار نسبت به اصل موضوع را در می‌یافت.

نیکروز اعظمی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در همین زمینه:
[اشکالات واقعی نوشته‌های زنده یاد آرامش دوستدار؛ ف.‌م. سخن]

*

*

*

*



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy