احسان مهرابی - ایران وایر
«احمد قابل»، مجتهد و پژوهشگر دینی و از شاگردان «حسینعلی منتظری» یکی از منتقدان «علی خامنهای» بود که چند نامه سرگشاده خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشت. او مثل بسیاری دیگر از منتقدان خامنهای بارها به زندان افتاد، در دوران حبس بیمار شد و بر اثر عدم رسیدگی به موقع پزشکی در زندان و آزادی دیرهنگام در سن ۵۵ سالگی درگذشت.
احمد قابل، یکی از نویسندگان نامههای سرگشاده به رهبر جمهوری اسلامی، سال ۱۳۸۹ نوشت که در دادگاه خود به عکس آیتالله خامنهای بر روی دیوار اشاره کرده و گفته که او با مقایسه حکومت خود با امام اول شیعیان، به امامان و همچنین خدا و پیامبر اسلام توهین میکند.
قابل یکی از شاگردان شاخص آیتالله منتظری بود که نظراتش با استاد خود درباره حجاب یا برخی موضوعات دیگر متفاوت بود. مهمترین کتاب این شاگرد آیتالله منتظری «مبانی شریعت» است که در زمان بیماری او توسط دوست و همدرس او «محسن کدیور» منتشر شد. از مشهورترین نوشتههای او واجب نبودن پوشش موی زنان است.
کتاب قابل با عنوان «مجازات ارتداد و آزادی مذهب» اعتراض به احکام ارتداد از جمله حکم مهدورالدّم بودن «رافقتقی»، نویسنده دگراندیش کشور آذربایجان است که با فتوای آیتالله «محمد فاضل لنکرانی»، با ضربات کارد در اوایل آذر ۱۳۹۰ در باکو به قتل رسید.
او از سال ۱۳۷۰ لباس روحانیت نمیپوشید و در شهریور ۱۳۷۷ از استاد خود آیتالله منتظری موفق به اخذ درجه اجتهاد شد. احمد قابل سال ۱۳۹۱ در سن ۵۵ سالگی و مدتی پس از آزادی از زندان درگذشت.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
قابل در خانوادهای روحانی متولد شده بود و پدرش «شیرمحمد» از سال ۱۳۶۴ تا زمان فوت در سال ۱۳۷۲ امام جمعه فریمان در استان خراسان رضوی بود.
او پس از انقلاب ۱۳۵۷ و تا سال ۱۳۶۳ سمتهایی همچون بازپرس دادگاه ویژه روحانیت در قم و مسوول عقیدتی-سیاسی پایگاه نوژه در همدان داشت؛ اما از کار حکومتی کناره گرفت و به حوزه بازگشت.
قابل از جمله شاگردان آیتالله منتظری بود و از سال ۱۳۷۶ به بعد شش بار بازداشت شد و در دورههایی نیز ممنوع از خروج بود.
این شاگرد آیتالله منتظری در سال ۷۶ برای نخستین بار پس از توزیع بیانیه تبریک آیتالله منتظری به «محمد خاتمی» در شهر قائن به مدت چهار روز بازداشت شد. او در آبان همان سال نیز پس از حمله به دفتر آیتالله منتظری به همراه مرحوم «محمدحسن ظریف جلالی» در مشهد بازداشت شد و ۷۷ روز زندانی بود. قابل در دی ۱۳۸۰ نیز ۱۲۵ روز در سلول انفرادی بازداشت بود.
قابل در آذر۱۳۸۳ به محمد خاتمی، رییسجمهور نامهای سرگشاده نوشت و چند ماه بعد در خرداد ۱۳۸۴ در نامه به رهبر جمهوری اسلامی خواستار تغییرات در قانون اساسی، اعلام عفو عمومی، اختصاص عادلانه عضویت شورای نگهبان به گرایشهای مختلف علمی و سیاسی و سپردن قوه قضاییه به افرادی غیروابسته شد.
قابل تاکید کرد که در دوره رهبری خامنهای «ستم دستگاههای قضایی و شبهقضایی و اطلاعاتی و امنیتی بیش از گذشته فزونی گرفته» و «قانونشکنی و قانونگریزی در آنها به یک روند، تبدیل شده است.»
او که خامنهای را از نزدیک میشناخت، با اشاره به قدرت گرفتن خشونتطلبان پس از انقلاب ۵۷ و « اسراف در قتل و خونریزی» بخشهایی از اقدامات شخص خامنهای را در اینباره یادآوری کرد، از جمله اینکه او توصیه کرده یک خان در بجنورد را بدون ارجاع به دادگاه انقلاب «اعدام کنند و از شرش راحت شوند.»
قابل همچنین به خامنهای یادآوری کرد که در مقابل اعدام «حبیبالله آشوری»، دوست سابق خود به اتهام ارتداد به دلیل مطالب کتاب توحید سکوت کرده، در حالی که پیش از جنجالی شدن کتاب توحید و تکفیر شدن آن مدعی بوده مطالب این کتاب متعلق به او است؛ اما آشوری به نام خود چاپ کرده است.
او افزوده بود: «شگفتانگیز نیست که از دو نفر با یک دیدگاه، یکی اعدام شود و دیگری تکریم؟!! یکی شایسته گور باشد و دیگری شایسته رهبری نظام اسلامی.»
چند سال بعد از این نامه افراد دیگری همچون «مهدی نصیری»، روزنامهنگار و مدیر مسوول سابق روزنامه کیهان نوشتند که خامنهای مدافع محتوای این کتاب بوده است. نصیری نیز نوشته بود که آشوری پس از انقلاب به استناد فتوای ارتداد «محمدتقی مصباح یزدی» و «ابوالقاسم خزعلی» توسط «اسدالله لاجوردی» اعدام شده است.
قابل در نامه خود همچنین نوشت که «مصطفی کاظمی»، قائممقام امنیت وزارت اطلاعات در زمان قتلهای زنجیرهای، در پاسخ به هیات تحقیق گفته است: «ما در موارد مشابهی به آقای خامنهای گفتیم که از ترور استفاده کردهایم و ایشان لبخند زد و در مورد دیگری سکوت کرد.»
بر اساس این روایت، خامنهای در پاسخ به این هیات و در واکنش به سخنان کاظمی گفته است: «اینها دلیل (موافقت خامنهای با کشتن قربانیان) نمیشود.»
احمد قابل سال ۱۳۸۷ و پس از بازداشت برادرش «هادی قابل» در نامهای در واکنش به اتهامات مقامات حکومت به مخالفان مبنی بر «براندازی نرم»، رهبر جمهوری اسلامی و نزدیکان او را به «براندازی سخت» نظام جمهوری اسلامی از طريق «ظلمهای آشکار به مخالفان»، متهم کرد.
او در این نامه اصرار آيتالله خامنهای مبنی بر این را که هيچ رای و نظر دیگری جز رای او، در مسئله انرژی هستهای یا رابطه با آمریکا نبايد مطرح شود، «استبداد به رای يا ديکتاتوری» نام نهاد.
هادی قابل از سوی دادگاه ویژه روحانیت به خلع لباس و ۴۰ ماه زندان محکوم شده بود.
احمد قابل همچنین در هفت نامه و بیانیه به مقامات جزییات فشارهای غیرقانونی بر خود و خانوادهاش را تشریح کرد.
او همچنین پیروزی «محمود احمدینژاد» در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۸ را کودتای انتخاباتی دانست و وقتی که عازم مراسم تشییع جنازه آیتالله منتظری بود، در راه مشهد به قم بازداشت شد و پس از تحمل ۱۷۰ روز زندان با قید وثیقه آزاد شد.
او پس از انتشار دفاعیات خود در ۲۳شهریور۱۳۸۹ برای پنجمین بار بازداشت شد و این بازداشت تا دی ۱۳۸۹ به طول انجامید.
او در این دفاعیات در واکنش به سخنان رهبر جمهوری اسلامی که سخنان منتقدان درباره بیاعتبار بودن اعترافات اجباری را «مهمل» خوانده بود، نوشت که این سخن امام اول شیعیان و فتوای فقها بوده و اگر بین این دو دیدگاه یکی «مهمل» باشد، «مطمئنا سخن آقای خامنهای مهمل است.»
قابل پس از آزادی موضوعاتی همچون اعدام مخفیانه و گسترده زندانیان در زندان مشهد را افشا کرد و ۱۱مرداد۱۳۹۰ برای اجرای حکم به زندان وکیلآباد مشهد احضار شد.
او که در دوره جنگ ایران و عراق مجروح شده و در نخاع خود نیز ترکش داشت، در زندان بیمار شد و چندین بار بیهوش شد و زمین خورد. با این حال طبق روال دائمی در زندانها دیر به مرخصی درمانی فرستاده شد و ۱۷شهریور۱۳۹۰ در مشهد تحت عمل جراحی مغز قرار گرفت.
۱۱تیر۱۳۹۱ پزشکان بیمارستان میلاد ترکش دوران جنگ را از نزدیک نخاعش خارج کردند تا امکان عکسبرداری مغزی فراهم شود و در ۱۶تیر۱۳۹۱ جراحی شد. قابل ۲۵مهر۱۳۹۱ در سن ۵۵ سالگی درگذشت.
ابهام در چگونگی "فرار" محمدعلی طاهری
کارزار اصفهان تنها نیست با نماد چشم بسته