ایران اینترنشنال
نشریه بریتانیایی اسپکتیتر در مقالهای ضمن بررسی وضعیت مذاکرات احیای برجام از آغاز دولت بایدن تاکنون، این مذاکرات را یکی از شکستهای بزرگ سیاست خارجی غرب در سال ۲۰۲۱ دانسته که طول کشیدنش به تقویت موضع ایران منجر شده است.
جیک والیس سیمونز، از سردبیران جویش کرونیکل در این مقاله که با عنوان «واکاوی مذاکرات فاجعهبار جو بایدن با ایران» که روز شنبه یازدهم دیماه منتشر شده، نوشته پس از گفتوگو با تعدادی از منابع دیپلماتیک در طرفهای مختلف مذاکره در هفتههای اخیر، به سختی میتواند از این نتیجهگیری اجتناب کند که روند مذاکرات «به طرز غمانگیزی فاقد کفایت» بوده است.
این مقاله تاکید کرد که نه تنها غرب نتوانسته در مذاکرات از تهران امتیار بگیرد و حتی توقف معنادار پیشرفتهای ایران به سوی بمب اتمی دور از دسترس شده، بلکه مذاکرهکنندگان غربی، درگیر «نزاعهای داخلی، برنامههای رقابتی و تنش» بودهاند.
نویسنده همچنین نوشت که منابع دیپلماتیک، رابرت مالی نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران را که مذاکرات وین را رهبری میکند، به عنوان «مسالمتجوترین مقامی که تا به حال دیدهایم» توصیف کردهاند.
این روزنامهنگار نوشت در واقع مالی [رییس پیشین گروه بینالمللی بحران] در مذاکره، «آن قدر سر خم کرده که به گفته یکی از مقامها، او اکنون از موضع شرمندگی و تقصیر با تهران صحبت میکند.»
اسپکتیتر با انتقاد از رویکرد آمریکا از همان آغاز مذاکرات هستهای احیای برجام، نوشت که واشینگتن با اصرار بر این که این تنها فرصت برای احیای برجام است، هیچ اقدامی برای پشتیبانی از این سیاست خود، نظیر ترک میز مذاکرات یا عواقب تنبیهی انجام نداد و به همین دلیل، جمهوری اسلامی خواستار امتیازات بیشتر شد و به مطالبات خود ادامه داد، زیرا هرگونه احساس واقعی فشار از بین رفته است.
نویسنده این مقاله، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید را «صدای معقولتری» در تیم آمریکا توصیف کرد و ادامه داد اما سالیوان همواره از سوی مالی به حاشیه رانده شده و مالی توانسته نسخه خود از مذاکرات را هنگام گزارش دادن به آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا ارائه کند در نتیجه «ابعاد واقعی افتضاح از کاخ سفید پنهان است».
به نوشته نویسنده مقاله، سیاست بریتانیا در قبال ایران «منسجمتر» است و با وجود برخی اختلافات، موضع لندن «قاطعتر» است و اکنون «بریتانیا بیشتر از آمریکا نسبت به اسرائیل همدردی میکند.»
با این حال، او تاکید کرد که دیپلماتهای بریتانیایی همزمان درگیر دو مذاکرهاند: مذاکرات هستهای در وین و مذاکرات جداگانه درباره اتباع خارجی زندانی در تهران که مذاکرات دومی عمدتا از توجه رسانهها دور مانده است.
این روزنامهنگار نوشت هویت سه شهروند دوتابعیتی از جمله نازین زاغری که به اتهام جاسوسی در ایران بازداشت شدهاند رسانهای شده، اما وزارت خارجه بریتانیا درباره سه فرد دیگر نیز مذاکره میکند که هویت آنان فاش نشده و خانوادههای آنان نمیخواستند این کار صورت بگیرد.
او اضافه کرد: «بدتر از آن، تعداد نامعلوم دیگری از بازداشتشدگان دوتابعیتی بریتانیایی وجود دارد که خانوادههایشان حتی از اطلاعدادن به لندن خودداری کردهاند.»
این مقاله با اشاره به این که اگر بدهی چهارصد میلیون پوندی بریتانیا به ایران پرداخت شود، این پول «فقط برای تامین مالی ترور در سراسر منطقه استفاده میشود» اضافه کرد علاوه بر این، در شرایط تحریم، مکانیسمهای بانکی بینالمللی برای پرداخت چنین مبلغی به ایران وجود ندارد.
با این حال، او نوشت مقامهای جمهوری اسلامی پیشتر با چرخش اقتصادی به سمت چین و روسیه اثرات تحریمهای غرب را کاهش دادهاند و اکنون نیز به سوی کشورهای خلیج فارس متمایل شدهاند.
مقاله نوشت مقامهای اسرائیلی به شدت در حال مذاکره با آمریکا هستند تا یک گزینه نظامی معتبر را روی میز بگذارند.
نویسنده با اشاره به این که تاسیسات هستهای ایران در اعماق زمین در چندین مکان در سراسر کشور قرار دارند که بسیاری از آنها در مناطق غیرنظامی است، نوشت که گزینه نظامی به ایران تنها در صورت تهاجم زمینی به سبک حمله به عراق یا به صورت بزرگترین عملیات هوایی از زمان جنگ جهانی دوم موفقیتآمیز است که هر دو این کار فقط از سوی آمریکا قابل انجام است که در شرایط کنونی احتمال آن اندک است.
علاوه بر این، شبهنظامیان نیابتی ایران در سراسر منطقه ممکن است برای حمله به چندین هدف به صورت همزمان فعال شوند و تهران حتی میتواند تنگه هرمز را ببندد.
جیک والیس سیمونز در پایان مقاله خود در پاسخ به این سوال که «آیا روزنهای از امید وجود دارد؟» نوشت به طور سنتی مقامهای آمریکایی تمایل دارند به مذاکرهکنندگان و نمایندگان خود اجازه دهند تا جایی که ممکن است به کار خود ادامه دهند و وقتی شکست خوردند آنان را جایگزین کنند.
او اضافه کرد اکنون این احساس در محافل دیپلماتیک وجود دارد که زمان برای رابرت مالی رو به پایان است. اگر او از کار خود برکنار شود، ممکن است مذاکرات در یک آشفتگی موقت بیفتد و تاخیر در ازسرگیری آن به نفع ایران است.
نویسنده مقاله نتیجهگیری کرد که نبود مالی ممکن است اجازه دهد فرد جدیتری هیات آمریکایی را رهبری کند و «این بهترین چیزی است که در حال حاضر میتوانیم به آن امیدوار باشیم.»