شایا گلدوست - ایران وایر
به نقل از «سرخط»، فرد ترنسی در خیابان به سبک «دختران خیابان انقلاب» اعتراض کرد. سالها تبعیض، تحقیر، تمسخر، ترس از ابراز و بیان خود، سرگشتگی در سالنهای پزشکی برای گرفتن معافیت سربازی یا احیانا عمل تصدیق جنسیت، سکوت و خلاءهای قانونی در برابر خواستهها و مطالباتشان و زدن برچسبهای مشمئزکنندهای از قبیل انحراف و اختلال روانی برای توصیفشان تنها گوشهای از رنج و ستمی است که جامعه «الجیبیتیکیوپلاس» (+LGBTQ) ایرانی با آن مواجه است.
ششم دی ۱۳۹۶، «ویدا موحد» که به «دختر خیابان انقلاب» معروف شد، در تقاطع خیابان «انقلاب» و «وصال شیرازی» تهران، در حرکتی نمادین روسری سفیدرنگی را بر سر چوب کرد و در اعتراض به «حجاب اجباری»، آن را تکان داد.
اقدام اعتراضی او آغازگر حرکتی شد که دختران خیابان انقلاب نام گرفت. پس از آن، در همان نقطه و مناطق دیگر تهران و شهرهای دیگر ایران به شیوه مشابهی، حجاب اجباری در ایران به چالش کشیده شد و تصاویر و ویدیوهای آنها در شبکههای اجتماعی در دسترس همگان قرار گرفتند.
حالا شبکههای اجتماعی از اعتراض یک فرد ترنس به شیوه دختران خیابان انقلاب خبر میدهند؛ فرد ترنسی که شالی را بر سر چوب بسته و به نشانه اعتراض به همه ظلمها، تبعیضها، خشونتها و تعرضهایی که جامعه رنگینکمانی در طی سالها در ایران تجربه کرده و میکند، برافراشته است.
ترنس یا ترنسجندر یک واژه چتری است و در واقع به شخصی گفته میشود که هویت جنسیتی خود را مغایر با جنسیتی که در بدو تولد بر اساس ظاهر اندام جنسی به او نسبت داده شده است، تعریف میکند.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
به زبانه سادهتر، زن ترنس به شخصی گفته میشود که با جسم و اندام جنسی منتسب به مردانه متولد شده است و جنسیت مردانه به او نسبت داده میشود، در صورتی که او خودش را یک زن میداند و هویت جنسیتی خویش را زنانه تعریف میکند.
مرد ترنس به شخصی گفته میشود که با جسم و اندام جنسی منتسب به زنانه به دنیا آمده و جنسیت زنانه به او نسبت داده میشود، در حالی که او هویت جنسیتی خود را مردانه تعریف میکند و خویش را یک مرد میداند.
البته ترنسها میتوانند هویت جنسیتی «غیردوگانه» یا «نانباینری» نیز داشته باشند و با وجودی که جنسیت نسبت داده شده به خود را نمیپذیرند اما خودشان را متعلق به هیچکدام از دو قالب زنانه و مردانه ندانند.
در کنار همه تبعیضهای جنسیتی که گریبانگیر افراد ترنس در ایران میشود، حجاب اجباری و نداشتن حق انتخاب پوشش دلخواه، یکی از مشکلاتی است که این افراد با آن دست و پنجه نرم میکنند.
طرد شدن از خانواده، تبعیض، تمسخر و توهین در اجتماع، بیمارپنداری و اجبار به درمان، هورمونتراپی و جراحیهای ناخواسته، عدم دسترسی برابر به امکانات تحصیلی، بهداشتی، شغلی و منابع اجتماعی و دسترسی نداشتن به پزشکان و روانپزشکان متخصص و حمایتهای قانونی لازم و غیره از جمله مشکلاتی هستند که این افراد روزانه با آنها روبرو میشوند.
اما پوشش و حجاب اجباری مساله دست و پاگیری است که افراد ترنس در ابتداییترین قدمهای خودشناسی با آن مواجه هستند.
زنان ترنس به دلیل هویت زنانه، تمایلات و خواستههای خود، بیان جنسیتی منتسب به زنانه دارند و ترجیح میدهند با ظاهری که زنانه تلقی میشود، در اجتماع ظاهر شوند. معمولا آنها برای اثبات هویت زنانه خود و برای پذیرفته شدن به عنوان یک زن، در فضایی مانند جامعه ایران بر کلیشههای جنسیتی منتسب به زنانه اصرار میکنند. اما نداشتن هویت قانونی منطبق با هویت جنسیتی زنانه، آنها را در معرض آسیبهای اجتماعی و برخوردهای قانونی قرار میدهد. دلیل این امر این است که از نظر اجتماع و قانون، این افراد زنان بیحجاب یا مردانی با ظاهر زنانه به حساب میآیند که موجودیت آنها با هنجارهای سنتی، مذهبی، فرهنگی و قانونی جامعه در تضاد است.
دوگانههای جنسی و جنسیتی این افراد را در شرایطی قرار میدهند که برای آنچه در واقعیت هستند و برای به دست آوردن هویت قانونی، مجبور به انجام درمانهای هورمونی و جراحی میشوند؛ هرچند خلاف میلشان باشد.
قالبها و چارچوبهای تنگ جنسی و جنسیتی در جامعهای که بر دوگانگیها تاکید میکند، باعث میشود که این افراد به عنوان یک ترنس به رسمیت شناخته نشوند و برای به دست آوردن حقوق اولیه خود، مانند انتخاب پوشش دلخواه، مجبور به انطباق خود با یکی از دوگانه زن و مرد باشند.
این امر نه تنها زنان ترنس بلکه مردان ترنس را نیز مورد تبعیض قرار میدهد؛ مردان ترنسی که به دلیل جنسیت زنانه نسبت داده شده از زمان تولد، تمامی تبعیضهایی که زنان با آن روبهرو هستند را تجربه میکنند. یکی از آنها، حجاب اجباری است.
تفکیک جنسیتی و حجاب اجباری تجربهای است که معمولا مردان ترنس از زمان کودکی و با ورود به مدرسه آن را تجربه میکنند و ممکن است علیرغم میل خود، در تمام طول زندگی مجبور به رعایت کردن آن در جامعه ایران باشند.
تجربه شخصی بسیاری از افراد ترنس در ایران نشان میدهد که انتخاب پوشش دلخواه منتسب با هویت جنسیتیشان در اجتماع، تجربه خوشایندی نبوده است.
علاوه بر اجتماع، برخوردهای تند قانونی، مخصوصا گشتهای امنیت اخلاقی موسوم به «گشت ارشاد»، آنها را در قدمهایی که در مسیر خودشناسی و رسیدن به هویت حقیقیشان برمیدارند، با موانع زیادی روبهرو میکنند.
مساله حجاب اجباری، موضوع مورد بحث و اعتراض زنان در تمامی سالها پس از انقلاب اسلامی بوده است؛ موضوعی که در چند سال اخیر بیشتر مورد بحث قرار گرفته و با اعتراضات گستردهتری از سوی زنان و دیگر اقشار جامعه روبهرو شده است.
در روزهای اخیر شاهد اعتراض دانشجویان نسبت به فشار بیشتر بر پوشش زنان در دانشگاهها هستیم. خبرها حاکی از این هستند که این اعتراضات در تهران و شهرهای دیگر ادامه دارند و با برخورد پلیس و نیروهای امنیتی مواجه شدهاند.
با این حال، این حرکتهای اعتراضی نشان میدهند که سیاست سرکوب و ستم حکومت علیه زنان، بدن و پوشش آنها، اعضای جامعه رنگینکمانی و...، نه تنها شکست خورده بلکه در فرمها و اشکال متعددی حالا تنهای معترضی را به خیابان کشانده است که علیه او قیام خواهند کرد.