زیتون - این روزها در مجامع مختلف، گفت و گوها، اعلام مواضع و نشستهایی انجام میشود که در مجموع با هدف پایان دادن به وضعیت دشوار، نگرانکننده و هولناک کنونی ایران است.
از واژه هولناک استفاده میکنم تا شاید بتواند دربر گیرنده و بیان کننده شتاب و توان تخریب بنیانهای زندگی توسط حکومت جمهوری اسلامی و ترسیمی از ابعاد و وجوه تخریب شدهی زندگی یک انسان در حال زیستن در ایران باشد، حتی انسانی که هیچ فعالیت سیاسی یا اجتماعی نداشته و اساسا در هیچ حوزهای وارد درگیری و اعتراض علیه حکومت نشده و سعی میکند از مناقشات و رودرروییهای جدی موجود در جامعه علیه حکومت دوری کند.
میخواهم تاکید کنم که لزوما زندگی انسانهای با گرایش یا تفکر متضاد با ایدئولوژی حکومت جمهوری اسلامی در معرض خطر تهدید قرار ندارند. کافی است در یکی از شهرها یا روستاهای ایران ساکن باشی تا درک کنی که همه ابعاد زندگیات در معرض خطر جدی اضمحلال قرار دارد.
در ریشهیابی دلایل تخریب زندگی انسانها در ایران، صدها دلیل از فساد سیستماتیک و غیرقابل کنترل در میان حاکمان، بیکفایتی و سوء مدیریت مسئولان، حکومت دینی با عقبماندهترین و متحجرانهترین تفسیر و نگرش، سرکوبگری وحشیانه دستگاههای امنیتی و نظامی، عدم استقلال قوه قضائیه تا مسئله مداخلهگری حکومت و مسئله سیستم آموزشی را میتوان ذکر کرد. همینطور در بیان میزان وسعت و دامنه تخریب حکومت در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ...، تنها باید پرسید که آیا جایی از تخریب حکومت در امان مانده است؟
قطعا این نشست در خارج از کشور به عنوان برای نجات ایران و در میان اهل فکر و سیاست برگزار خواهد شد و من بحثم را با طرح این سوال شروع میکنم که آیا با وجود حکومت جمهوری اسلامی امکان «زندگی» وجود دارد؟
اعلام «گذار از جمهوری اسلامی» روشن کننده موضع و نسبت جریانات، نهادها، سازمانهای اجتماعی و افراد مؤثر با حکومت است. به عبارتی این اقدام میتواند مسئله را برای عموم مردم، افکار عمومی داخلی و جهانی و نهادهای بین المللی و البته دولتهای خارجی «معنادار» کند تا بتواند سایر اقدامات و الزامات و کنشهای جمعی را بر اساس هویت جمعی، تدارک ببیند. همچنین اعلام باور نهادها، سازمانها و گروههای اجتماعی-سیاسی و فرهنگی و افراد مؤثر به «پایان دادن به جمهوری اسلامی» در وهله نخست بازتابی از گستردگی این ایده در جامعه است. بیان باور و ایده، امکان شکلگیری کنش را فراهم میکند و کنشهای فردی و جمعی در جامعه، دیگران را به واکنش وا میدارد و تداوم این چرخه، به خلق بسترها و حوزههای جدید برای کنشهای بزرگتر و فراگیرتر میانجامد.
از سویی دیگر گستردگی این ایده در جامعه و تلاش و برنامه سازمانها و نهادها و گروههای اجتماعی در بازنمایی آن، موجب شکلگیری و احساس قدرت معطوف به تغییرات بنیادین و اساسی در جامعه میگردد.
دو عنصر «گستردگی» و «قدرت» از یک سو بر مهار سرکوب حکومتی علیه مردم تاثیر خواهد گذاشت و از سویی دیگر تا ایده «گذار از جمهوری اسلامی» به عنوان ایدهای سترگ و فراگیر، جنبشهای خاص خود را با محوریت تغییرات بنیادین و اساسی در تمام حوزههای زندگی پیش رانده و توسعه دهد.
خلاصه آن که اعلام همگانی، قدرتمند و پیگیر «گذار از جمهوری اسلامی» آغازگر و بخش مهمی در برنامهریزی برای نجات ایران است.