صلح در خاورمیانه گروگان محور شرارت است
در سپیده دم شنبه هفتم اکتبر نیروهای نظامی گروه حماس در یک حمله غافلگیرانه از زمین، دریا و هوا به خاک اسرائیل حمله کردند و شهروندان اسرائیلی را از دم تیغ گذراندند. تصاویری که نیروهای حماس با افتخار به جهان ارسال کردند، قساوت و توحش این حمله را نسبت به شهروندان عادی، زنان و کودکان اسرائیلی به روشنی نشان میدهند. این تصاویر یادآور صحنههای جنایتی بود که داعش در برابر چشم جهان به نمایش گذاشت و جهان را در بهت و ماتم فرو برد. انتشار این تصاویر برای آمریکاییها نیز یادآور حملات ۱۱ سپتامبر بود و پشتیبانی بی درنگ رئیس جمهور و کنگره این کشور و دیگر کشورهای غربی را از اسرائیل موجب گشت. گروه تروریستی حماس با بربریتی که انجام داد، حقانیت مبارزات حق طلبانه فلسطینیها را در انظار جهانیان مخدوش و تخریب کرده است.
پس از حمله تروریستی حماس، حکومت اسلامی از شوق این حمله تروریستی در بوق و کرنا دمید و جنایات حماس را اقدامی تاریخی در راستای پیروزی استراتژی خود، "نابودی اسرائیل" و "رهاسازی قدس"، قلمداد کرد؛ و سردار ربیعی، فرمانده سپاه پاسداران، کشتار شهروندان اسرائیلی را " خشونت مقدس" توصیف نمود. چند روز قبل از این حمله نیز علی خامنهای به صراحت گفته بود که جمهوری اسلامی مخالف "عادی سازی" با رژیم صهیونیستی است و کشورهای عربی منطقه را که در حال مذاکره با اسرائیل بودند، بازیگرانی ناشی نامید که روی اسب بازنده شرط بستهاند.
حمایت حکومتگران ایران از عملیات حماس، هراس ایران از شکل گیری معادلات جدید منطقهای را نشان میدهد. بدون شک عملیات نظامی حماس و زمان انجام آن بدون هماهنگی با تهران صورت نگرفته و ارتباط مستقیمی با روند برقراری صلح در منطقه دارد. گروه حماس نیز، زمانی که احساس کرد که در روند جاری سیاسی در منطقه جایگاهی ندارد و "حکومت خودگردان" در رام الله در صدر هماهنگی با شماری از کشورهای عربی قرار دارد، دست به انجام این عملیات زد.
علی خامنهای توافقنامه صلح را تهدیدی علیه امنیت خود بشمار میآورد و هرگونه حل و فصل مسئله فلسطین را به ضرر منافع حکومت اسلامی و دیگر گروههای به اصطلاح "محور مقاومت" میبیند؛ فرایندی که عملا به فروپاشی منطقهای جمهوری اسلامی منتهی خواهد شد. مسئله فلسطین در واقع برای جمهوری اسلامی و شرکا دکانی است پر سود و پوششی است برای پیشبرد اهداف استراتژیک اسلام سیاسی، یعنی اسرائیل ستیزی و غرب ستیزی. در میان تمام گروههای متعددی که برای حل مسئله فلسطین مبارزه میکنند، فقط سه گروه وابسته به ایران، " حماس"، "جهاد اسلامی فلسطین" و "حزب الله لبنان" خواهان نابودی اسرائیل هستند.
دستگاه تبلیغاتی حکومت اسلامی شکستن اقتدار اسرائیل توسط رزمندگان اسلام را به بهترین وجه برای جبران شکستهای خود در مقابل مردم ایران استفاده میکند و بر طبل جنگ میکوبد و مرگ هزاران شهروند اسرائیلی و فلسطینی را نعمتی برای نجات خود میداند. نظام حاکم میخواهد که همه جناحهای مختلف حکومت را با این جنگ راستی آزمایی کند و خواهان پیوستن و همسو کردن آنها با کارزار "محو اسرائیل" است. هدف مهمتر دیگری که جمهوری اسلامی از دمیدن در بوق و کرنای جنگ تعقیب میکند، رهانیدن خود از زیر فشار جنبش مدنی در داخل کشور است که میتواند در سالروز آبان ۹۸ مجددا فعال شود. ماموران امنیتی جمهوری اسلامی بدون شک از این موقعیت برای سرکوب و تصفیه حساب با فعالان مدنی سوء استفاده خواهند کرد.
شورای مدیریت گذار تنها راه خروج از بن بست تاریخی اسرائیل-فلسطین را تداوم گفتگو بین جنبش فتح و دیگر نمایندگان واقعی سیاسی جنبش فلسطین با دولت اسرائیل برای رسیدن به صلح پایدار میداند. جمهوری اسلامی به هیچ وجه خواهان صلح در منطقه نیست. حکومت اسلامی که دستش به خون کودکان و جوانان و زنان ایران آلوده است، استراتژی بقای خود را به بهای نابودی سوریه و عراق و لبنان و فلسطین بنا کرده است.
مماشات غرب با ایران و چشم بستن بر ماهیت واقعی حکومت اسلامی و نیروهای نیابتی آن هزینههای زیادی را بر مردم منطقه تحمیل کرده و تداوم این وضعیت امنیت جهانی را هم به خطر میاندازد. اکثر کشورهای مسلمان جهان نیز که خواهان جنگ نیستند، باید با عزم راسخ حمایت خودشان را از صلح اعلام کنند و در مقابل "محور شرارت " یعنی تهران و نیروهای وابسته به آن که صلح خاورمیانه را به گروگان گرفتهاند، در کنار هم قرار بگیرند. برای تامین صلح پایدار در خاورمیانه بایستی از جمهوری اسلامی گذر کرد.
دبیرخانه شورای مدیریت گذار
۱۵ اکتبر ۲۰۲۳
منشه امیر: مردم فلسطین را مظلوم میدانم