کیهان لندن - نجات بهرامی نویسنده و روزنامهنگار برای نخستین بار اطلاعات تازهای از حادثه تروریستی انفجار در شرکت جنرال الکتریک در سال ۱۳۵۳ منتشر کرد. در آن عملیات تروریستی که یک بمبگذاری توسط مجید شریف واقفی از اعضای سازمان مجاهدین خلق بود، سرایدار جنرال الکتریک کشته شد.
این نویسنده در پستی که در شبکه ایکس منتشر کرده نوشته است:«هفتهی گذشته پستی دربارهی حادثهی تروریستی انفجار در شرکت جنرال الکتریک در سال ۵۳ منتشر کردم و از قاتل مشهور یعنی مجید شریف واقفی و مقتول گمنام این جنایت یعنی سرایدار شرکت نوشتم. نام این فرد «عبدالله سلیمانی» و سرایدار شرکت جنرال الکتریک بود که در سال ۵۳ در انفجار بمبی که در این شرکت کار گذاشته بودند، جانش را از دست داد.»
بهرامی در ادامه نوشته است: «تروریستها بمب را داخل یک گلدان کار گذاشته بودند و گلدان را روی ماشین صاحب شرکت قرار داده بودند و زمانی که سلیمانی گلدان را میبیند و میخواهد بردارد، بمب منفجر شده و آن فاجعه به بار میآید.»
به گفته نجات بهرامی، عبداله سلیمانی در سال ۱۳۰۶ در روستای میلاجرد استان مرکزی متولد شد و در سال ۱۳۳۰ ازدواج کرد و سپس به تهران نقل مکان نمود. او چند سال با خانوادهاش در زیرزمین شرکت جنرال الکتریک زندگی میکرد تا اینکه توانست در افسریه تهران قطعه زمینی بخرد و خانهای بسازد.
وی صاحب ۹ فرزند بود که در سال ۵۳ و زمانی که کشته شد، بزرگترین فرزند او ۲۲ سال داشت و سرباز بود و آخرین فرزندش ۵ ساله بود. بعد از آن انفجار فاجعهبار همسرش با ۹ فرزند تنها ماند و با سختی و مشقت این بچهها را که ۷ پسر و ۲ دختر هستند، بزرگ کرد.
گوهر آقابیگی همسر عبدالله سلیمانی در سال ۱۳۸۵ چشم از جهان فرو بست و طبق وصیتاش وی را در کنار مزار همسرش در قطعه ۴ «بهشت زهرا»ی تهران دفن کردند.
در همین ارتباط نجات بهرامی پیشتر در پست دیگری که در شبکه ایکس منتشر کرده بود نوشته بود: «آیا نام صفیه حیدری و دخترش حلیمه ۱۵ ساله که کارشان رختشویی و کارگری بود و در سال ۱۳۵۱ در بمبگذاری همحزبیهای مجید شریف واقفی بر سر راه مستشار آمریکایی در تهران کشتهشدند، به گوشتان خورده؟ اما تا بخواهید سرودهای انقلابی در مدح این قاتلها شنیدهاید. بزرگداشتها برایشان را دیدهاید و تاکیدها بر تداوم راهشان را خواندهاید.»
وی در ادامه نوشت بود: «حلیمه حیدریها و آن سرایدار بینام و نشان جنرال الکتریک و حتی آن زن و مردی که در سیاهکل تروریستها را لو داده و گرفتند و در مستند پرویز ثابتی برای اولین بار دیدیمشان، شهروندانی بودند که زندگیشان را میکردند اما این قماش به آنها اجازه ندادند. رستاخیر سالهای اخیر ایران درواقع خروج «این جنس از مردمان» از انفعال و طغیان آنها علیه جنون سرخ و سیاه است.»
در این میان، جمهوری اسلامی در همان ماههای نخست روی کار آمدن، نام «دانشگاه صنعتی آریامهر» در تهران را به «دانشگاه صنعتی شریف» تغییر داد آنهم در گرامیداشت تروریستی که پس از اختلافات فکری و ایدئولوژیک در سازمان مجاهدین خلق، در یک پاکسازی درونسازمانی توسط خود این سازمان که رهبرانش به مارکسیسم گرایش پیدا کرده بودند، کشته شد! سازمان مجاهدین خلق در نهایت نیز به یک گروه مسلح و تروریستی اسلامی- مارکسیست تبدیل شد در حالی که دیگر گروههای مسلح و تروریستی در جبههی چپ نیز درواقع مارکسیست- اسلامی بودند و همین آنها را در دوران وقوع انقلاب ۵۷ به یکدیگر نزدیک میکرد.
مجید شریف واقفی که از رهبران سازمان مجاهدین بود، از آنجا که اصرار بر هویت اسلامی این گروه داشت و در نهایت هم توسط برادران هممسلک خود کشته شد، به دلیل پافشاری بر عقاید اسلامیاش، مورد اقبال و گرامیداشت جمهوری اسلامی است و حکومت به این بهانه که وی دانشجوی دانشگاه صنعتی آریامهر بود، نام این دانشگاه را به «شریف» تغییر داد. این در حالیست که بسیاری از نسلهای جوان و دانشجویان جدید این دانشگاه از مناسبت نام «شریف» برای این دانشگاه بیاطلاع هستند و فکر میکنند که حکومت این نام را به دلیل ادعای «شرافت» بر این دانشگاه مهم و معتبر ایران گذاشته است!
بارها گروههای متعددی از دانشمندان و چهرههای علمی، پس از درگذشت مریم میرزاخانی، در بیانیههایی خواستار این شدند تا دانشگاه «شریف» (آریامهر) که اسم یک مجاهد خلق بر آن گذاشته شده، به «مریم میرزاخانی» تغییر نام دهد.
مریم میرزاخانی ریاضیدان ایرانی که در سال ۲۰۱۴ به عنوان نخستین زن جهان موفق به دریافت مدال «فیلدز» مهمترین جایزه بینالمللی ریاضی شده بود در دانشگاه صنعتی آریامهر تحصیل کرده بود. وی در ۲۳ تیر ۱۳۹۶ بر اثر ابتلا به بیماری سرطان در ۴۰ سالگی در آمریکا درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد.
اما جمهوری اسلامی ترجیح داده بجای نام یک زن دانشمند و ریاضیدان، اسم یک تروریست بر یکی از معتبرترین دانشگاههای ایران بماند.
این دانشگاه دولتی در سال ۱۳۴۴ با نام «دانشگاه صنعتی آریامهر» تأسیس و شروع به کار کرد و خیلی زود از نظر سطح آموزش عالی در ردیف دانشگاههای معتبر خاورمیانه و جهان قرار گرفت. با وقوع انقلاب اسلامی، گذشته از نامگذاری بیمسما بر آن، این دانشگاه نیز مانند دانشگاههای دیگر با موج پاکسازی و اخراج و دانشجویان سهمیهای و افزودن واحدهای اسلامی و مذهبی نتوانست به مسیر رشد خود ادامه دهد و صدها دانشجوی آن پس از پایان تحصیلات راهی خارج کشور شدند.
دست مجید شریف واقفی (که در اردیبهشت ۵۴ به دستور رهبری مجاهدین کشته شد) و همسرش لیلا (صدیق) زمردیان (که در دیماه ۵۵ با خوردن سیانور خودکشی کرد) در خرداد ۱۳۵۳ به خون عبدالله سلیمانی سرایدار شرکت جنرال الکتریک آلوده شد.
روشنگری دربارهی واقعیت نام کنونی این دانشگاه و دلایل انتخاب آن برای این مرکز علمی مهم تهران از این نظر اهمیت دارد که نشان داده شود تغییر نام این دانشگاه از یک «چریک اسلامی» به نام دانشمندی که در این مرکز علمی تحصیل کرده و برای ایران افتخار آفریده و به دانش ریاضی فراتر از مرزهای ایران خدمت کرده، بسیار مهمتر از یک تغییر نام ساده است. آنهم در حالی که سوم ماه مه برابر با ۱۳ اردیبهشت که زادروز مریم میرزاخانی است به عنوان «روز جهانی زن در ریاضیات» نامگذاری شده است.
برای مردم مهم نیست این مجری عربده کش به مجلس برود
اعلام رسمی تعطیلی شبکه منوتو