«محمود احمدینژاد» اگرچه در چند سال گذشته سکوت کرده است اما سعی دارد هر از چندگاهی به بهانههای مختلف، حتی به صورت کمرنگ هم شده، خود را مطرح کند
احسان مهرابی - ایران وایر
سکوت احمدینژاد درباره اعتراضات ۱۴۰۱ و جنگ در غزه باعث شده است که شایعهها درباره تهدید او توسط «حسین نجات»، فرمانده «قرارگاه ثارالله» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به حصر باورپذیر شود. با این حال، او سعی میکند با سفرهای خارجی، خود را در فضای عمومی مطرح کند که آخرین آن سفر به بوداپست بوده است.
با وجود سکوت احمدینژاد، تحلیلها درباره برنامهریزی او برای آینده مطرح است. با این حال، در صورت عدم تغییر جدی فضا، هیچ شانسی برای حضور خود یا نزدیکانش در فضای سیاسی وجود ندارد. از نظر گروهی، این تغییر جدی تنها در صورت رهبری جدید ممکن است و بدون آن امیدی به بازگشت احمدینژاد نیست.
برخی نیز حضور مدیران احمدینژاد در کابینه «ابراهیم رئیسی» را معنای «اسب تروا» تفکر او در این کابینه دانستهاند اما این موضوع به معنای ارتباط جدی این افراد با احمدینژاد و تاثیرگذاری او بر کابینه رئیسی نیست.
سفر احمدینژاد به بوداپست
اعتراض سفارت اسرائیل و جوامع یهودی به سفر «محمود احمدینژاد» به بوداپست باعث شد که این سفر در رسانهها مطرح شود. اعلام شده بود که او به دعوت دانشگاه ملی خدمات عمومی «لودوویکا» مجارستان برای شرکت در نشست علمی و تخصصی پیرامون «ارزشهای مشترک در محیط زیست جهانی» به بوداپست، پایتخت این کشور سفر کرده است.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
با این حال، جلسه سخنرانی احمدینژاد به صورت عمومی برگزار نشد و نام او نیز در سایت دانشگاه ذکر نشده بود. تصویر منتشر شده از این سخنرانی در سایت «دولت بهار» نشان دهنده حضور افراد معدودی است.
محمود احمدینژاد در مهر ماه سال گذشته هم پس از آن که در اعتراض به ضبط گذرنامه و ممنوعالخروجی در فرودگاه بست نشست، در نهایت توانست به گواتمالا سفر کند. او با این سفرها تلاش میکند که خود را در فضای خارجی مطرح نگه دارد و تصور میکند این حضور در خارج باعث مطرح بودن او در داخل نیز میشود.
احمدی نژادیها چه میکنند؟
«عباس امیریفر»، فعال سیاسی اصولگرا و مشاور سابق محمود احمدینژاد در مصاحبههایی گفته است که احمدینژاد هفتهای یکبار به شمال میرود و با «اسفندیار رحیم مشایی» دیدار دارد، دو روز در هفته هم به خانه «حمید بقایی» سر میزند و چند ساعت با هم گفتوگو میکنند. او سال گذشته نیز این سخنان را بیان کرده بود.
احمدینژاد پیش از این گفته بود: «مشایی را آنقدر تحت فشار قرار دادند که امروز در نقطه نامعلومی در شمال کشور خود را از جامعه کنار کشیده و به تنهایی زندگی میکند.»
هدف از سخنان امیریفر، مطرح کردن دوباره نفوذ مشایی و بقایی بر احمدینژاد است.او همچنین سعی میکند با این سخنان القا کند که این جریان همچنان فعال است و قصد تاثیرگذاری بر فضای سیاسی را ندارد. با این حال، هیچ چشماندازی درباره حضور احمدینژاد و نزدیکانش در فضای سیاسی وجود ندارد.
امیریفر گفته است: «فرزین(رییس بانک مرکزی) تا لحظه آخر کنار مشایی و بقایی بود؛ کما این که فرزین و شمسالدین حسینی در بهمن ماه با شخص مشایی دیدار داشتند و مشورت کردند. فرزین که همین الان هم با افراد نزدیک به احمدینژاد ارتباط دارد، چرا باید رییس بانک مرکزی شود؟»
این سخنان پیش از این نیز سابقه داشتهاند. در ابتدای تشکیل دولت ابراهیم رئیسی، از «فرهاد رهبر» و «مسعود میرکاظمی» به عنوان افراد تاثیرگذار در تشکیل کابینه نام برده شد و گروهی از اصولگرایان مطالبی را علیه فرهاد رهبر منتشر کردند و او را«مشایی دوم» نامیدند.
با اعلام فهرست اسامی وزیران پیشنهادی ابراهیم رئیسی به مجلس شورای اسلامی نیز اعلام شد که ۹ وزیر پیشنهادی و یک معاون سابقه همکاری با دولت احمدینژاد را در کارنامه دارند. این موضوع در رسانهها به معنای پیشروی «اسب تروا» تفکر احمدینژاد در دولت رئیسی دانسته شد.
هر چند که دولت رئیسی در برخی حوزهها دنباله دولت محمود احمدینژاد است اما این موضوع به معنای تاثیرگذاری مستقیم احمدینژاد بر کابینه و تصمیمات آن نیست.
در سال ۱۳۹۷ نیز ۴۳ تن از عالیترین مقامات دولتهای نهم و دهم در بیانیهای از احمدینژاد ابراز برائت کردند.
سکوت احمدینژاد درباره غزه و اعتراضات
در هفتههای گذشته موضوع عدم موضعگیری احمدینژاد درباره جنگ در غزه مطرح شده است. منتقدان در این میان به سخنان او درباره «هولوکاست» و تبعات آن برای ایران اشاره کرده و سکوت او را غیرقابل توجیه میدانند.
بر اساس برخی شنیدهها، احمدینژاد در پاسخ به درخواستها برای اظهارنظر در این باره گفته است اگر بنا باشد او سخن بگوید، باید درباره همه موضوعات، از جمله اعتراضات ۱۴۰۱ سخن بگوید. پیش از این نیز عدم موضعگیری احمدینژاد درباره اعتراضات ۱۴۰۱ سوال برانگیز شده بود. برخی گفته بودند که او از این اعتراضات تحلیل خاص خود را دارد و آن را ناشی از درگیری بین گروههای قدرت میداند و از این جهت، تمایلی به حضور ندارد.
برخی اما این سکوت را ناشی از تهدید میدانند. در سال ۱۴۰۰ اعلام شد که حسین نجات، فرمانده قرارگاه ثارالله شخصا به منزل احمدینژاد رفته و او را تهدید به اتفاقاتی چون حصر کرده بود.
احمدینژاد اما پیش از آن نیز به اعتراضات آبان ۱۳۹۸ واکنش جدی نشان نداده و در یک گفتوگو در «کلابهاوس»، درباره عدم واکنش جدی به این اعتراضات گفته بود: «قبل از برخورد با مردم، من موضع گرفتم و گفتم که این چه تصمیمی است که نمیتوانید از حرف خود دفاع کنید و مجبور به برخورد با مردم میشوید؟ بعدا هم به زبانهای گوناگون بحث کردم که چرا به اینجا رسیدیم؟»
در این میان نمیتوان در فضای فعلی، آیندهای را برای احمدینژاد متصور بود، مگر این که فضا به صورت جدی تغییر کند. این تغییر نیز عملا به رهبری آینده موکول میشود که برخی جریانات میتوانند خود را بازسازی کنند.
در فضاهایی مانند اعتراضات خیابانی نیز احمدینژاد تاکنون امکان بروز نداشته است. در فضای سالهای ابتدایی پس از انتخابات ریاستجمهوری ممکن بود او موفق به فراخوانی برای اعتراضات شود اما بر خلاف «میرحسین موسوی» و «مهدی کروبی»، دعوت به اعتراض نکرد.
اینک اما وضعیت متفاوت شده و بعید است که او امکانی برای فراخوان خیابانی داشته باشد. با این توصیف، باید تنها در انتظار تغییر فضا و در سکوت بماند و خود را برای روز موعود آماده کند.
حکومت دارد گور خودش را میکند