ایران وایر - شهره مهرنامی - «در انتهای شب»، سریال پر طرفدار این روزهای شبکه نمایش خانگی است که اخیرا قسمت آخر آن نیز پخش شد، تحسین بینندگان را به خود جلب کرد. کاربران صفحات مجازی از مینی سریال «در انتهای شب» اولین تجربه کارگردانی سریال «آیدا پناهنده»، به عنوان بهترین اثر این روزهای شبکه نمایش خانگی ایران یاد میکنند؛ سریالی که به نظر آنها ظرفیت بینالمللی شدن را هم دارد.
****
«در انتهای شب» داستان زندگی یک زوج تحصیل کرده هنرمند از طبقه متوسط است که به دلیل مشکلات اقتصادی به حاشیه شهر پناه بردهاند تا شاید سرپناهی بسازند برای آینده تک فرزندشان.
همین روایت انگار دست گذاشته روی زخم دل طبقه متوسطی که در جامعه ایران در حال حذف شدن و به حاشیه رانده شدن است.
یکی از کاربران شبکه «ایکس» (توییتر سابق) درباره این سریال نوشت: «اگر تحریم نبودیم، در انتهای شب میتونست در پلتفرمهای بینالمللی نمایش داده شود. وسواس آیدا پناهنده و گروهش در توجه به جزِئیات و احترام به مخاطب بالاتر از سطح سریالهای ایرانیه.»
کاربر دیگری درباره سکانس پایانی این سریال در حساب کاربری ایکس خود نوشته است: «ما همهمون مثل خروار آثار تولیدی این سالها دنبال قمه کشیدن، ضجه زدن و لات بازی نیستیم (اونهایی هم که هستن از بد روزگاره)، ما بیشتر از هر چیز شبیه آدمهای در انتهای شب هستیم. خیلیهامون همین قدر با شرافتیم. جای بد تاریخ ایرانیم، اما خیلی ماهی و خیلی بهنامیم.»
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
این سریال ۹ قسمتی به نوعی توانسته است مشکلات اجتماعی و سیاسی را که در پنج سال گذشته نمود بیشتری پیدا کرده و بیشتر در سطح اجتماع مطرح شدهاند را به نمایش بگذارد.
در انتهای شب علاوه بر اشاره به مشکلات اقتصادی و از بین رفتن روابط عاشقانه و نیز به نمایش گذاشتن طلاق عاطفی به دلیل مسایل اقتصادی، به موضوعات دیگری، از جمله مشکلات حاشیهنشینی، تقابل سنت و مدرنیته، نگاه جامعه به زن مطلقه و حتی موضوع حضانت و حقوق زنان نیز اشارهای میکند.
در قسمت اول، شخصیت اول مرد سریال که «پارسا پیروزفر» شخصیت آن را ایفا میکند، اشتباهی سوار اتوبوس ادارهای شده که بعد مشخص میشود اتوبوس اداره اطلاعات بوده است. او را به اتهام «جاسوسی» بازداشت میکنند که اشاراتی به بازداشت افراد به دلایل واهی به اتهام جاسوسی دارد.
از شروع سریال، روزی نیست که نقدی جامعهشناختی و روانشناختی بر سکانسهای مختلف این سریال نوشته نشود و بیننده با بازیگرهای سریال همزادپنداری نکند.
به عقیده بسیاری از منتقدان، میتوان رد پای آثار موفق «اصغر فرهادی»، همچون «چهارشنبهسوری»، «جدایی نادر از سیمین» و «درباره الی» را به وفور در آن دید. اما در انتهای شب توانسته است دل بیننده را برباید و او را تا آخرین قسمت پای صفحه نمایش نگه دارد.
جسورانه در انتهای شب
«علی مصلح»، روزنامهنگار و منتقد سینما درباره واکنش برانگیز شدن این سریال به «ایرانوایر» گفت: «در انتهای شب در مقیاس شبکه نمایش خانگی ایران که در چهار پنج سال اخیر، خصوصا بعد از کرونا ساخته شده، یک سریال با معیارهای استاندارد است. ملودرامی که قصه را روان تعریف میکند و بازیگرهای شناخته شده و جذابی دارد، دست میگذارد روی تعدادی از مسایل اجتماعی. در شروع به نظر میرسید که مرزهایی از شهامت را هم رد کرده است؛ خصوصا در جایی که در مورد مسایل خصوصی زوج اصلی داستان صحبت میشود.»
به گفته مصلح، در انتهای شب در مقایسه با سریالهای شبکه نمایش خانگی، خصوصا ژانر ملودرام، جایگاه قابل قبولی را کسب کرد؛ ملودرام قابل قبولی که بسیاری آن را کپی خوبی از مینی سریال «صحنههایی از یک ازدواج» (Scenes from a Marriage) به کارگردانی «هاگای لیوای»، ساخته سال ۲۰۲۱ میدانند.
آن سریال هم خود اقتباسی موفق از نسخه سوئدی این اثر، ساخته «اینگمار برگمان»، محصول ۱۹۷۳ بود؛ فیلم خوبی که کمک قابل ملاحظهای به تبدیل شدن برگمان به کارگردانی بینالمللی کرد.
ایده این داستان دستمایه بسیاری از سریالها شده و حتی «هاکان بونومو»، کارگردان ترکیهای نیز در سریالی با نام «اول و آخر» (Ilk ve son) در سال ۲۰۲۲ از آن استفاده کرده است.
جای خالی سریالهای با کیفیت
علی مصلح اما میگوید در جنجال برانگیز شدن سریال در انتهای شب یک نکته وجود دارد و آن این که به طور کلی در ۱۰ سال اخیر سطح سلیقه مخاطب ایرانی پایین آمده است.
در واقع درست است که شبکه نمایش خانگی جای تلویزیون را به عنوان سکوی اصلی پخش سریالهای ایرانی و اساسا تلویزیون گرفته اما اگر این سریال را با دوران طلایی سریالهای ایرانی مقایسه کنیم که در مجموعه تلویزیون دولتی تولید میشدند، چه قبل از انقلاب و چه در سالهای اولیه بعد از انقلاب، در انتهای شب واقعا یک سریال معمولی است.
اشاره این روزنامهنگار و منتقد سینما به سریالهایی چون «دایی جان ناپلئون» تولید پیش از انقلاب، «هزاردستان» که تولید آن قبل از انقلاب شروع شد و پخش آن به بعد از انقلاب رسید و سریالهای دهه ۶۰ خورشیدی مثل «سلطان و شبان» و «سربداران» است.
به گفته او، حتی در مقایسه با سریالهایی که کمی بعدتر در دهههای ۷۰ و ۸۰ هم ساخته شدند، در انتهای شب خیلی نمیتواند شاهکار تلقی شود اما نکته مهم این است که سطح سلیقه تماشاگر پایین آمده است.
در انتهای شب با تصاویر جذاب و سینمایی، مثل تصویر دستها روی مزار «حکیمه»، همکار «ماهی»، چشمان بیننده را مسحور خود میکند.
یکی از کاربران در شبکه ایکس نوشت: «در انتهای شب مثل دیدن گالری نقاشی بود. بازیهای خوب، قاببندیهای دیدنی و مهمتر از همه، به اندازه بودن زندگی. قصههای آیدا پناهنده آدم خوب و بد ندارد، همه خاکستری هستند؛ حالا گاهی کمرنگ و گاهی هم پر رنگ.»
اما از نظر مصلح، منتقد سینما، آیدا پناهنده یک کارگردان سینمایی است و بازیگران این سریال هم بازیگرهای سینما هستند، پس دیدن این تصاویر در این سریال چیز عجیبی هم نیست.
در واقع، در سینمای ایران فیلمهای اجتماعی و ملودرام و درامهایی که به طبقه متوسط میپردازند، در چند سال اخیر، خصوصا در دولت «ابراهیم رئیسیي کاملا از بین رفتهاند.
علی مصلح میگوید: «اگر بخواهیم در انتهای شب را در مقیاس سینما هم مقایسه کنیم، مثلا با آثار اصغر فرهادی که در دهههای ۸۰ و ۹۰ ساخته میشد، آنها به مراتب نسبت به ظرف زمانی خودشان آثار جسورانهتری بودند، چرا که در انتهای شب دو سال بعد از اعتراضات ۱۴۰۱ ساخته شده است و ما در حال حاضر از یک سو با پدیده محصولات زیرزمینی مواجه هستیم و از سوی دیگر با مطالبات اجتماعی که از یک سطحی عبور کردهاند و دیگر به عقب باز نمیگردند. به همین دلیل در چنین فضایی خیلی تصنعی به نظر میرسد که زن و شوهر را نشان دهیم که داخل خانه از مسایل خصوصی خود صحبت کنند ولی بازیگر زن حجاب بر سر دارد. یک زمانی، هم تماشاگر ایرانی و هم خارجی به لحاظ قراردادی پذیرفته بودند که بازیگران ایرانی مجبور به حفظ حجاب در حین بازی هستند. در حال حاضر وقتی زنان را بدون حجاب اجباری در خیابانهای ایران میبینیم، دیگر این سریال با بازیگرانی که هنوز با حجاب در حال ایفای نقش هستند، عنصر جسورانه خود را از دست میدهد.»
به اعتقاد این روزنامهنگار و منتقد سینما، اعمال سانسور شدید بر شبکه نمایش خانگی، دست و پای کارگردانها را میبندد، به همین دلیل بیننده فقط اشاراتی به یک سری مسایل را در سریال در انتهای شب میبیند که از آن به سرعت عبور میکند.
اگر این اتفاق در دهههای ۸۰ و ۹۰ میافتاد، جسورانه به نظر میرسید اما در حال حاضر این طور نیست.
یادآوری سینمای اجتماعی ایران
برخی از کاربران فضای مجازی هم معتقدند یکی از دلایل پرطرفدار شدن مینی سریالِ در انتهای شب، تبلیغات آن در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی است، تا حدی که برای نوشتن درباره این سریال، حسابهای جدید در شبکه ایکس ایجاد شده است که همزمان پیامهای مشخصی را پست میکنند.
کاربری در این باره به روابط عمومی این سریال تبریک گفته و از حسابهای کاربری که برای این سریال تبلیغ میکنند به عنوان «تازه واردها» یاد کرده است.
علی مصلح اما معتقد است در فضایی که سینمای اجتماعی ایران در سه چهار سال اخیر از بین رفته و اصلا خروجی در اکران ندارد، این سریال توانسته است حداقل یادآور سینمای اجتماعی گذشته ایران باشد و آن خلاء را پر کند.
به اعتقاد او، به نظر میرسد که بخشی از استقبال بیننده از این سریال به دلیل قطع شدن جریان نمایش فیلمهای سینمای اجتماعی بوده است.
در این بین، سریالهای غیرکمدی دیگری هم که از شبکه نمایش خانگی پخش میشوند، از جمله سریال «افعی تهران»، علاقه تماشاگر را به ژانرهای دیگر مثل معمایی و پلیسی اضافه کردهاند. ولی در واقع این یک فضای مصنوعی و گلخانهای است و در نهایت یک کار صنعتی و تجاری به حساب میآید. از این رو خیلی نمی توان از این محصولات که در فضای رسمی و جو سانسور وزارت فرهنگ و ارشاد تولید میشوند، انتظار داشت که انعکاس دهنده جامعه ایران باشند.
آیا خامنهای پنبه برجام را زد؟