دادستان کل کشور: بیماری بدحجابی باید در کشور درمان و جمع شود
اکبر گنجی - ویژه خبرنامه گویا
🔸محمد موحد، دادستان کل کشور: امروزه با معضلی به نام «بدحجابی» در کشور مواجه هستیم که خود یک بیماری است. «بدحجابی» باید در کشور جمع شود، ارزش انسان، به حیا و عفت اجتماعی اوست. در غرب و کشورهای اروپایی نیز در امر حجاب محدودیت قائل هستند و اینطور نیست که هرکسی با هر لباسی بخواهد در بیرون تردد کند، در صورت بروز چنین وضعیتی جریمه اعمال میشود. همه باید در کشور دست به دست هم دهیم تا بیماری «بدحجابی» درمان شود، برای کسانی که از این موضوع تمرد و به قانون و پلیس دهن کجی می کنند، باید پرونده تشکیل شود. افرادی باید به طور دقیق شناسایی شوند، در این زمینه پیامکهای متعددی ارسال میشود که از همکاری عموم مردم حکایت دارد. برای «بدحجابان» پرونده تشکیل و دستگاه قضایی نیز اقدامات لازم خود را انجام میدهد، سلامت امنیتی و اعتقادی نیز اهمیت بسزایی دارد و نظام اسلامی به دنبال این است که جامعه سالم باشد و به سمت رستگاری پیش برود.
🔸اینکه یک فقیه حکومتی بی حجابی و بدحجابی را «بیماری» به شمار آورد جای تعجب و تاسف فراوان است.
🔸اولاً: تشبیه (قیاس فقهی) پایه استدلال نیست. چون مثال را که عوض کنید حکم تان تغییر خواهد کرد. اگر بگوییم «بی حجابی و بدحجابی باغ گل های خدادی است»، از آزادی بی حجابی دفاع خواهیم کرد و به استقبال آن خواهیم رفت. به قول مولوی: «هرچه را خوب و خوش و زیبا کُنند/ از برایِ دیدۀ بینا کُنند». مگر زنان هم آثار صنع الهی نیستند و مبنای برهان اتقان صنع برای اثبات خداوند قرار نمی کیرند؟ (کانت که هیچ برهان اثبات خداوند را منتج نمی دانست، برهان نظم را معقول ترین براهین به شمار می آورد).
🔸ثانیاً: اگر کسی بگوید «بیماری روحانیت باید در کشور جمع شود»، فقیهان چه احساسی پیدا خواهند کرد؟ مگر در «حرکت اعتراضی ۱۴۰۱» عمامه پران ها به دنبال همین هدف نبودند؟ مگر آنان که با سلاح در همان دوران به «آخوندهایِ بیچاره ی فاقدِ خودروی غیرِ حکومتی» (آخوندهای حکومتی خودرو و محافظ دارند) در خیابان ها حمله می کردند به دنبال جمع کردن بیماری روحانیت از کشور نبودند؟ اگر افرادی روحانیت را به «بیماری سرطانِ جامعه» تشبیه کنند، به طور طبیعی به دنبال جراحی آن خواهند رفت. در دوران «حرکت اعتراضی ۱۴۰۱» این تشبیه در اذهان حاکم شد.
🔸فقیهان قرار است چه زمانی بپذیرند که پوشش حق زنان است و هیچ حکومتی حق ندارد سبک زندگی و پوشش خاصی را به زنان تحمیل کند؟ به تاریخ بنگرید:
روحانیت همه ادیان هر حقِ جدیدی که آمده، در گام اول آن را دشمن و مخالف دین قلمداد کرده اند.
پس از پیشروی آن حق، در گام دوم عقب نشینی کرده و گفته اند این حق هیچ تعارضی با دین ندارد.
در گام سوم که آن حق تثبیت شده است، گفته اند که آن حق محصول خود دین است و دین به آن امر کرده است.
حق رأی زنان یکی از موارد همین مدعا است. من در کتاب «بود و نمود خمینی، وعده بهشت، برپایی دوزخ» (تابستان ۱۳۹۰) همه سخنان آیت الله خمینی علیه حق رأی زنان در دوران ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ را آورده و سپس سخنان او در دفاع از حق رأی زنان در پس از انقلاب را آورده ام.
حق آموزش زنان مورد دیگر است. مگر شیخ فضل الله نوری مخالف آموزش زنان نبود و اینک همه فقیهان جمهوری اسلامی هم از حق آموزش زنان دفاع نمی کنند؟
🔸مخالفت با حق پوشش زنان و سرکوب زنان در کارنامه روحانیت باقی خواهد ماند. پس هر چه زودتر به مرحله سوم گام نهید و بگویید اسلام حق پوشش را به زنان داده است. اسلام شناسان به راحتی قادرند یک تفسیر هرمنوتیکی معتبر از قرآن ارائه کنند که متضمن این حق است.
بهای دیدار سیدعلی و قائم آل علی