در ابتدا فرض را بر این می گذاریم که کسی که بر سر قبر نویسنده ی کشورمان دکتر غلامحسین ساعدی می شاشد، سایبری حکومت نکبت و یا یکی از سایبری های پنج گانه «نیست».
فرض را بر این می گذاریم که فرد مزبور، که به شدت دچار مشکل و بزرگی پروستات هم هست، طرفدار پادشاهی و شخص شاهزاده است.
مثل آن یارو که در جمع تظاهرکنندگان با وقاحت و بی شرمی فحاشی های زشت می کرد و انگشت به هالو رساند.
ای کاش این شاشنده در چاه محبوبیت شاهزاده، این قدر جرات و جسارت داشت که تصویر خودش را هم در فیلم بیاورد تا قشنگ تر با لگد سخن به ... او بکوبم تا آن ادراری که با مصیبت می کند هم از یادش برود و مجبور به استفاده از سوند و سیخ برای باز کردن مسیر پیشاب اش شود. ولی چه سایبری چه هوادار واقعی را در این همه سال فاقد جگر دیده ام و همگی فقط در نامردی و از پشت زدن خبره و استادند.
اما حکایت ساعدی در دوران پیش از انقلاب و بعد از آن.
شما امروز خیلی در باره ی ساعدی می دانید؟ او در باره ی جشن های دو هزار و پانصد ساله فلان حرف چرند را زده است؟ او زن باز بود و با فلان خانم دوست اش ارتباط داشته است؟ او مخالف حکومت پادشاه فقید بوده است؟ داشتن نظر انتقادی نسبت به حکومت پادشاه فقید خطا بوده است؟
چند چیز را صریح به شما بگویم که البته آن را نخواهید فهمید و اگر هم بفهمید آن را قبول نخواهید کرد:
۱- این تایید و تاکید بر نیکی حکومت پادشاهی «با اطلاعات امروز ماست» و داشتن ابزار «مقایسه با یک حکومت پلید اسلامی».
۲- در زمان پادشاه فقید، اکثریت قشر جوان و دانشجو، به خاطر خیلی عوامل، بر اساس فهم و دانش زمانه ی خود، از اندک تا بیش، مخالف یا منتقد حکومت پادشاهی و شخص پادشاه فقید بودند.
۳- کسانی که در آن روزگار، هوادار و هواخواه صد در صدی و در حد ایستادگی تا پای جان برای نظام پادشاهی بودند، کسانی بودند که پست و مقام، یا منفعت و موقعیتی در آن دوران داشتند، و این ها در سال وقوع انقلاب «به هر دلیل، و باز تاکید می کنم به هر دلیل»، «اقلیت» و «مورد نفرت» در جامعه ی ما بودند.
۴- افراد شناخته شده، نویسنده، شاعر، هنرمند، سخنور، هنرپیشه، در آن سال کذایی، اکثرا طرفدار انقلاب و دگرگونی حکومت بودند.
حالا شما از ساعدی و شاملو و دولت آبادی و احمد محمود و فروغ و فریدون فرخزاد و پرویز صیاد و رضا براهنی و گوگوش و چند صد فرد مشهور و نامدار زمان ما بی خبر هستی که کم یا زیاد، به جا یا بی جا مخالف یا منتقد حکومت پادشاهی بودند این از نادانی و جهل و با عرض معذرت خریّت شماست. علاقه و احترام به پادشاه و حکومت قبل از انقلاب نکبت مربوط به دوران اخیر است و اگر نبود اینترنت و تکه های مستند از زندگی مردم در دوران پیش از انقلاب چه بسا جوانان علاقمند به خاندان سلطنت همین امروز هم به چه می دانم مجاهدین و فداییان و توده و این ها علاقه پیدا می کردند.
و اما اندر حکایت شاشیدن به سنگ قبر ساعدی، که یکی از مثلا عاقلان کامنت نویس فرموده است که کار خوبی بوده چون امثال ساعدی در سال ۵۷ به ایران ری..اند.
شاهزاده رضا پهلوی حواس شان باشد که با چنین هوادارانی رو به رو هستند که تمام اعمال شان با جهاز هاضمه و آلات جنسی صورت می گیرد.
من البته چند بار دیگر نوشته ام که این که شاهزاده گرفتار مسائل مهم هستند و یک بار و دو بار و چند بار مخالفت خود را با چنین هوادارانی بیان کرده اند و بارها گفته اند که این ها هوادار ایشان نیستند و شاهزاده گرفتار هستند و نمی توانند هر روز دنبال پاسخ دادن به این موضوعات باشند سلب مسوولیت از خود است و خدمت ایشان عرض می کنم که امروز «مهم ترین» و «جدی ترین» سنگ بزرگ در مقابل پای ایشان، بر خورد با سایبری های خرابکارِ وجهه و شخصیت خاندان پهلوی و برخورد «دائم و مشخص» با هواداران واقعی یی که مشکل ادرار و دفع مدفوع و بالا آوردن کلمات رکیک و مسموم و عملیات جنسی دارند هست.
البته باز با لبخند از کنار این موضوع گذشتن نتیجه ی توصیه ی ما خواهد بود ولی بیان این توصیه ها شاید روزی روزگاری کارساز شود.
شاشیدن به گور ساعدی حاصل عملکرد ۵۷ست!
-- JamesDean (@JamesDeanUFO) December 25, 2024
حاصل افکار و اعمال تک تک ۵۷یها! ربطی به پهلوی ندارد! چرا نمیفهمید؟! سلول سلول مردم، از شما متنفر است! از خمینی تا حتی اعضای خانواده که هنوز با ۵۷ هستند! حتی خانواده! چه رسد به ساعدی! ما از شما ۵۷یها متنفریم! تک تک شما منتظر شاش ملت باشید! pic.twitter.com/00xqagaJfl