Monday, Dec 30, 2024

صفحه نخست » زندگی جهنمی جمهوری اسلامی ـ برای رهایی از این جهنم، چه باید کرد؟ امیرحسین لادن

AmirHossein_Ladan_4.jpgجهنم

جهنم (در ادیان ابراهیمی)، هفت طبقه دارد و طبقات پائین تر، هم بد تر و دشوار تر هستند؛ و هم، همراه با فشار روحی و عذاب جسمی!
دوزخ (ایرانی)، دوژنگه یا "جهان زشت"، سه طبقه دارد؛ طبقه اول پندار بد؛ دوم، گفتار بد؛ و طبقه سوم، کردار بد است. پندار بد، گفتار بد و کردار بد در مجموع، "جهان زشت" یا دوزخ را می‌سازند!

زندگی جهنمی جمهوری اسلامی

در طبقه اول، محدودیت، بی عدالتی، زور گویی و خفقان است. در صورت اعتراض نیز، با محرومیت و سرکوب و زندان و شکنجه؛ حتی اعدام روبرو هستیم! برخی از عوارض جنبی این بخش، مهاجرت نزدیک به ۹ میلیون ایرانی، که خانه و کاشانه‌شان را ترک کرده‌اند. فاجعه‌ی این پدیده، در اینست که بین آنان، در حدود ۷۵ در صد از کارشناسان و متخصصان میهن مان بوده‌اند، ۵۰٪ متخصص بیکار (مرد) و ۷۰٪ متخصص بیکار (زن). که فرار مغزهای ایران مان است! برای اطلاع، فرار مغزها، برای کشورهای جهان سوم و در حال توسعه، حتی از فرار سرمایه‌ها، مضر تر و تخریبی تر هستند.
در طبقه دوم، تورم، گرانی، بیکاری؛ فقر و درماندگی، که ۵۷ در صد از بازنشستگان و کارگران، و کشاورزان را گرفتار مشکلات معیشت روزانه نموده است!
غیر از درماندگی فراگیر، برخی از عوارض اجباری این طبقه: تکدی و زباله گردی، و کارتون و قبر خوابی است. بخش دیگر این تراژدی، فاجعه‌ای است به نام "کودک کار"! فرزندانی که بجای آموزش و پرورش در جهت شرکت در ساختن آینده و فردایشان، مجبور به دستفروشی و تحمل مشقت و مصیبت‌های ناگوار هستند. تعداد بیشتری نیز، خجل و شرمنده با دست‌های نیمه خالی، راهی خانه میشوند!
طبقه سوم، این بخش از جهنم که نتیجه سیاست‌های فرقه گرا و غیر ایرانی رژیم بی کفایت و عقب مانده حاکم است، ایران را بسوی جنگ و تجزیه و نابودی کشانده و ما را بدون اختیار به سوی آینده‌ای مبهم میراند! ورود به این طبقه، ورود به تیرگی و تلخی و زجر بی پایان و محکوم به زندگی در جهان زشت، یعنی "زندگی جهنمی" است.

برخی از ناهنجاری‌های کم دانی و بی لیاقتی دست اندرکاران حکومت:

تورم،
- بزرگترین عامل پدیده تورم در جمهوری اسلامی، پیامد تولید و نشر اسکناس (بدون پشتوانه) برای جبران کسری بودجه دولت بوده است.
- عیسی کلانتری وزیر اسبق کشاورزی میگوید: قیمت گوشت قرمز، ۴ برابر قیمت جهانی است؛ مردم چه خاکی بر سرذشان بریزند؟ مردم چه تقصیری دارند که سیاست گذاران، نادان هستند.
- رئیس کل بانک مرکزی، یکشنبه در جلسه هیئت دولت اعلام کرد {اقرار} که نقدینگی در ماه گذشته ۲۳ درصد کاهش یافته و نوید داد که با کنترل شاخص‌های پولی اثرگذار بر تورم، انتظار میرود تورم نیز در آینده نزدیک کاهش یابد. " گزارش، اقتصاد ۱۲۰
- گزارش سامانه‌های قضایی، نشان میدهد، در سال ۱۴۰۲ نرخ تورم ۵۲,۳ درصد بود که ۱۱،۶ درصد بیشتر از نرخ اعلام شده مرکز آمار بوده است. این نرخ، نه تنها رکورد قبلی تورم پس از انقلاب را شکست، بلکه بالاترین نرخ تورم سالانه از سال ۱۳۲۲ است. بی بی سی
بیکاری، - تعداد بیکاران کشور از مرز ۲۲ میلیون گذشت و نرخ بیکاری ۴۵ درصد است. صدای آمریکا
پیشنهاد به ملت ایران، بویژه بیکاران کشور، با برنامه جایگزینی اندیشکده - آشنا شوید، نظر بدهید، و همراه شوید.
نفت و انرژی، - رئیس مجلس در رابطه با بحران انرژی و نقش ایران در بازار بین المللی گفت: "یک روزی، وقتی دشمنان مان ما را تهدید می‌کردند، می‌گفتیم که نفت مان را بر روی شما میبندیم، و "اهرم تهدید" ما بود، امروز دیگر نفتی نیست که دشمنان مان را با آن تهدید کنیم. اگر تحریم هم نباشد باز میزان تولید مان معلوم است.
او در ادامه اشاره کرد به "خسارت‌های نا ترازی انرژی از جمله افت تولید و رشد اقتصاد، و کاهش درآمدهای مالیاتی دولت از صنایع. " در ضمن گفت، کمبود گاز برای نیروگاه‌ها از چند هفته پیش باعث اجرای برنامه قطع برق در ایران شده است.
کاهش فاجعه انگیز ارزش ریال، بحث "ناترازی" در صحبت‌های چند هفته اخیر مقام‌های ایرانی پررنگ شده و دیگر مشکلات اقتصادی مزمن هم تشدید شده است. نرخ دلار آزاد در تهران کهمدتی است از مرز ۷۰ هزار تومان گذشته، امروز نزدیک به ۸۰ هزار تومان شده است. اوضاع اقتصادی آنقدر آسیب دیده و دولت چنان مستعصل شده که در ادامه اظهار داشت: "... حتی اگر لازم شد یک ساعت زودتر این تحریم‌ها برداشته شود حتماً کشور استقبال و مسئولین ما هم اقدام خواهند کرد. "

چگونگی پیدایش جهنم

چند خط از بخش سوم کتاب خداسالاری و درماندگی، "ماچگونه ما شدیم؟ که رابطه حکومت و مردم، و کمبودهای فرهنگی مان را، به نمایش میگذارد را، مرور می‌کنیم:
"ما ایرانیان، در جامعه‌ای نابرابر یعنی "خدا سالار" و در شرایطی غیر قانونمند و فاقد عدالت اجتماعی پرورش یافته‌ایم. حکومت‌های مان (سلطنتی و مذهبی) خدا سالار بوده، و بر قانون ارجحیت داشته‌اند. این نابرابری در مقابل قانون، آغاز تمام کاستی‌ها، بی عدالتی‌ها و نارسائی‌های جامعه، و جاسازی آن در فرهنگمان بوده است. "ما مردم" نیز همیشه در مقابل سلطنت، رعیت و بنده و در مقابل مذهب، امت و صغیر بوده‌ایم. "
در دوران ۱۳۰ ساله حکومت قاجار‌ها، شاه، ظل اله (سایه خدا) بود. در دوران پهلوی، " خدا، شاه، میهن"، شاه، پس از خدا، قرار داشت و فرض چنین بود: چه فرمان یزدان، چه فرمان شاه!
"در جمهوری اسلامی نیز فرض بر اینست که دین امری مقدس و استوار بر کلام خداوند، آسمانی و کامل. انسان‌ها قادر به تشخیص راه از چاه نیستند و باید تابع روحانیت باشند که جانشین خداوند و مبین دین هستند. "حکومت فقها و یا شخص فقیه در جامعه اسلامی، نه امری انتخابی و یا انتصابی بلکه امری الهی است. " خداسالاری و درماندگی، نگارنده
"در خداسالاری، شاه و امام، تابع قوانین زمینی، مملکتی و مردمی نیستند، زیرا مشروعیتشان مستقیم از طرف خداوند می‌باشد. بنابراین شاه و فقیه هیچ گونه مسئولیتی در مقابل قانون و مردم ندارند، یعنی در مقابل قانون و مردم پاسخگو نیستند. " همان
بدبینی و بی اعتمادی،... منافع شخصی و فردی را به منافع جمعی و ملی ترجیح دادن،... بت سازی و بت پرستی،... مقبولیت زور،... و دیگر کاستی‌های فرهنگی مان که از عوامل تخریبی و بازدارنده در درماندگی مردم، و در عدم سازندگی و سد پیشرفت جامعه می‌باشند، زائیده خدا سالاری هستند.
پرونده اعمال ۴۵ ساله رژیم فرقه گرای جمهوری اسلامی، تردیدی برای ایرانیان باقی نگذاشته که سیاست‌های رژیم، غیر ایرانی و در تضاد با خواسته‌های مردم و نیازهای جامعه است. امروز، حتی نزدیک ترین یاران و طرفداران پر و پا قرص و متدین حکومت، مهدی نصیری، از راستگرایان افراطی که چهل سال از نظام پشتیبانی کرده، اعتراف میکنند که نه تنها رژیم اصلاح پذیر نیست، حتی چنانچه اصلاحاتی نیز صورت پذیرد، مردم، دیگر رژیم را نخواهند پذیرفت. و میگوید: "نظریۀ ولایت فقیه آیت الله خمینی... حیثیت تشیع و اسلام را در ایران بر باد داد.... جدایی حکومت از دین را برای آیندۀ ایران امری مسلم و ضروری می‌دانم. در ادامه مصاحبه،
پرسشگر: جمهوری اسلامی ایران در غزه و لبنان و سوریه مبالغ زیادی خرج محور مقاومت کرد و الان همه‌ آن هزینه‌های مالی، هدر رفته. اگر آن همه پول را در سیستان و بلوچستان و استان‌های مشابه خرج می‌کردند، آیا الان نظام سیاسی ایران در موقعیت بهتری قرار نداشت؟
نصیری: با آن پول‌ها می‌شد ایران را آباد و رضایت مردم را جلب کرد. آقای خامنه‌ای با چند قلم اصلاح و تغییر علی رغم اشکالات بنیادین در نظام و قانون اساسی می‌توانست کاری کند که امروز به این حضیض دچار نشود. یورونیوز
...
داده‌های کشور
ایران، از کشورهای ثروتمند جهان است، قادر است و می‌تواند از همه‌ی فرزندانش به نحو احسنت نگهداری کند.
کشورمان، ۳۱ استان دارد. استان‌های ایران، گنجینه‌های یگانه و ارزشمندی هستند که با برنامه‌های هدفمند و مناسب با محیط، و تمرکز بر داده هایِ هر استان؛ می‌توانند به مراکز عظیم اقتصادی و علمی، تبدیل شوند. دیباچه اندیشکده
یک نمونه،
در نیمه‌ی اول دهه‌ی ۱۹۷۰، یک تیم متخصص آمریکائی به دعوت وزارت کشاورزی و منابع طبیعی مشغول بررسی نکات مثبت و منفی دامداری و دامپروری در استان خراسان گردید. متخصصان آمریکائی پس از ۴ سال بررسی، نتیجه مطالعات‌شان را به وزارت کشاورزی گزارش دادند: "استان خراسان، میتواند، گوشت مورد نیاز کشور را تأمین کند.
- گنجایش، پتانسیل و امکانات طبیعی فراوانی که برای کشاورزی در ایران وجود دارند، چشمگیر است. ولی این منابع به درستی مورد استفاده قرار نمیگیرند.
- نیاز به دگرگونی روش سنتی و برنامه ریزی برای تولید بیشتر و بهتر علوفات، تولید بیشتر و کیفیت بهتر دام‌ها، و استفاده هوشمند از منابع آبی دارد،... سپس مشخص می‌کنند، چه گام هائی باید برداشته شود تا استان خراسان بتواند، گوشت مورد نیاز کشور را تأمین کند. "
Livestock Development، vol.1

فقر و درماندگی مردم، اقتصاد ورشکسته و سیستم مالی "فلج" کشور، و انزوا و تحریم و محدودیت‌ها، همه زائیده حکومت خودکامه‌ی فرقه گرائی است که مدعی مشروعیت الهی است! رهبری و حاکمیت نیز، در دست عقب افتاده ترین قشر جامعه، آخوندها، و شرکای کم دان آنها است.
یک کارشناس عالی رتبه اطلاعاتی آمریکا که ایران شناس است، می‌نویسد: "موقعیت ایران، غم انگیز تر از آنست که تصور می‌کنیم، زیرا ایران، کشوری است که با رهبری منطقی و حتی تا حدی صادقانه، می‌تواند قدرتمند ترین و ثروتمند ترین در خاورمیانه باشد.... " ماجرای داخلی "سیا"
مهدی نصیری در مصاحبه بخشی از خصوصیات رژیم را چنین مطرح می‌کند: "فقدان حاکمیت نرمال و عقلانی... جهل به سیاست، فرهنگ، اقتصاد و اجتماع، توهم ناشی از ایدثولوژی، بی‌اعتنایی به خرد جمعی، حاکمیت مطلقۀ فردی، تقدس بخشیدن به حاکمیت، و فساد مالی.... "

توانائی‌های ملت تاریخ و فرهنگ، معرف هر ملت است

- نخستین پیامبر یکتاپرستی، زرتشت بود. زرتشت، که یک مصلح اجتماعی و یک آموزگار اخلاق گرا بود، می‌گوید: "راه در جهان یکی است و آن هم راستی است.... اهورامزدا خالق راستی، خرد و نور است... و "خوبی" از مسیر عمل به این سه آموزه: پندار و گفتار و کردار نیک حاصل می‌شود. "
- ایرانیان، کوروش را پدر ایران؛ آشوری‌ها، آزادی بخش؛ و یونانیان، آورنده قانون می‌دانند. پدران و پایه گزاران دموکراسی در آمریکا، از طریق تورات با اندیشه کوروش در مورد آزادی و تحمل دگر اندیش آشنا بودند.... توماس جفرسون برای آشنایی بیشتر و شناخت بهتر، کتاب زندگی کوروش نوشته گزنفون یونانی را مطالعه کرد... زیر برخی از جملات خط کشید و در حاشیه کتاب جملاتی یادداشت کرد... برداشت‌های جفرسون از اندیشه کوروش در قانون اساسی آمریکا منعکس شد. از اینرو در آمریکا، مذهب رسمی وجود ندارد.
دید و برداشت ایران شناسان غربی: ایرانیان، مردم با هوش، با استعداد و دل زنده‌ای هستند و میتوانند بزرگترین و قادر ترین ملت مشرق زمین باشند. ولی این ملت بیچاره، دچار ظلم و استبداد حکومت‌های خودکامه و مذهب خرافی بوده است.... ایرانیان مردمانی خوش سیما، میهمان نواز و نسبت به بیگانگان مهربان هستند. ایرانیان،...
امروز در آمریکا، یک میلیون ایرانی زندگی می‌کنند. آمار رسمی آمریکا در رابطه با مهاجران، نمایانگر آنست که در مقایسه با کل جمعیت خارجی، مهاجران ایرانی به احتمال زیاد دارای مدرک دانشگاهی، درآمد خانواده بالاتر و تسلط بیشتر به زبان انگلیسی هستند.
کارشناس ایران شناس، در ادامه می‌نویسد: "ملتی که مردمانش آمیزه‌‌ای مغرور و سرسخت هستند... با نسب ملی که به کوروش بزرگ و داریوش میرسد و فرهنگی که شامل شعر عمر خیام و معماری پرشکوه تخت جمشید، اصفهان و شیراز است. " همان
...
چگونگی خروج از جهنم؟

بیش از چهل و پنج سال از انقلاب ۵۷ و همه پرسی خمینی: "جمهوری اسلامی، آری یا نه؟ " که ۹۸,۲ درصد از مردم به آن رأی "آری" دادند، میگذرد. زمان آن فرا رسیده که خودمان را گول نزنیم، و واقعیت را بپذیریم. خمینی و جمهوری اسلامی بوسیله مردم ایران (از تحصیل کرده تا متن مذهبی جامعه)، به قدرت رسید و سوار کار شد. تحصیل کرده‌ها، نقش جاده صاف را بازی کردند، بویژه کنش گران، که به خمینی، مشروعیت سیاسی دادند. اشخاصی مانند، بازرگان، بنی صدر، یزدی، قطب زاده، و دهها و دهها شخصیت مبارز دیگر، حتی آیت اله طالقانی که ناخواسته و معترضانه به خمینی مشروعیت سیاسی داد و در آن راه، احتمالا جانش را گذاشت.
خمینی، جمهوری اسلامی و ولایت فقیه، مدعی مشروعیت الهی و حکومت خدا سالار بوده‌اند.
برای مقابله با حکومت خدا سالار، نیاز به "بدل" خدا سالاری را داریم. در مسابقه کُشتی، کشتی گیر ماهر، تنها از زور بازو استفاده نمیکند و در مقابل فن، بدل میزند. "بدل" خدا سالاری، مردمسالاری است. در خدا سالاری، شاه و امام (رهبر)، در اوج هرم قرار دارند و همه چیز برای آنها است. در مردمسالاری، مردم در اوج هرم قرار دارند و
همه چیز در خدمت مردم است.
...

برنامه جایگزینی اندیشکده آگاهی و شناخت

اداره هدفمند یک کشور، بر اساس اهداف و ارجحیت‌ها است، و راه و روش دستیابی به آنها نیز، سیاست کشور را مشخص میکند.
برنامه جایگزینی ما، حکومت و دولتی است که پاسخگوی خواسته‌های مردم، بر آورنده نیازهای جامعه، و در چارچوب توانایی‌های کشور باشد. چنین حکومتی، با اتکا به این پدیده، که مردم صاحبان اصلی کشور و در اوج هرم قرار دارند، حکومتِ مردمسالار است.
برنامه جایگزینی ما، "جمهوری مردمسالار ملی ایران" است، که آلترناتیو و جایگزین سلطنت و مذهب می‌باشد. سیاست کشور، بر اساس ارجح بودن مردم است. حکومت موروثی، و ژن برتر که "توهمی" بیش نیست با برپایی مردمسالاری، به زباله دانی تاریخ سپرده می‌شوند. پاسخ ما، به ارث و ژن، نظام شایسته سالاری است.

مسئولیت این حکومت، تأمین امنیت اجتماعی، رفاه و آسایش همه شهروندان در سراسر کشور است.

تأمین رفاه و آسایش، شعار نیست و بخودی خود به وجود نمیاید؛ نیاز به برنامه‌های مشخص و هدفمند دارد. با در نظر گرفتن این واقعیت نیز که از اشخاص گرسنه و درمانده، نمیتوان و نباید انتظار داشت که صبر کنند تا برنامه‌های ما، گام به گام پیاده شوند؛ نیاز به یک برنامه ضربتی و اضطراری در آغاز کار داریم. برنامه‌ی پیشنهادی ما، در سه حرکت خلاصه می‌شود:

امداد، بهبود و اصلاح
امداد (یاری رسانی) به نیازمندان و بیکاران و بازنشستگان که اسیب پذیر ترین‌ها در بین ما هستند، گام نخست یک حرکت فوری و حیاتی است.
بهبود (فرصت‌های برابر اقتصادی)، تولید کار با درآمد کافی (در‌شان انسان)، در سراسر کشور، برای ایجاد زمینه و فرصت‌های برابر مالی برای همه شهروندان است.
اصلاح (نیک ساختن و پیراستن) *سیستم مالی کشور برای نگاهبانی از شهروندان در برابر مشکلات.
*سیستم مالی، غیر از گام‌های امداد و بهبود، در گروی عدالت اجتماعی است، یعنی:
- برقراری تعادل نسبی در جامعه دو قطبی (ثروتمند و فقیر) میهن مان، - بالا بردن سطح زندگی کارگران، کارمندان و کشاورزان؛ و - مبارزه برای کاهش دادن شکاف مالی و طبقاتی، در جهت - برقراری عدالت اجتماعی و برابری فرصت‌های اقتصادی است.
مسئولیت حکومت، که تأمین امنیت اجتماعی، رفاه، و آسایش شهروندان می‌باشد، در گروی امداد و بهبود و اصلاح است، که "تور ایمنی"
حکومت مردمی و شایسته سالار فردای ایران است.

امیرحسین لادن
[email protected]



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy