«زنان ایران از دولت آن جناب انتظار دارد حق را، که نه شرع مقدس اسلام و نه قانون اساسی مانعی برای آن قایل نشده، به زنان ایران باز دهید تا بیش از پیش به انجام وظایف خود مشغول و پشتگرم باشند.»
ایران وایر - این بخشی از نامه زنان ایران به دکتر «محمد مصدق» برای گرفتن حق رای در سال ۱۳۳۱ است، نامهای که به نام دبیر کل شورای زنان ایران، امضا شده است: «ظفردخت اردلانً.
ظفردخت اردلان نخستین زن ایرانی که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد حاضر شد و نخستین نماینده سازمانهای زنان ایران در کمیسیون مقام زن سازمان ملل در سال ۱۳۴۰ بود. کمیسیونی که بعدها کنوانسیون رفع تبعیض از زنان را بهوجود آورد. در سالهای بعد که این کنوانسیون تشکیل شد، ظفردخت اردلان بهعنوان نماینده ایران با بخشی از بیانیه آن که حقوق کمتری برای زنان در نظر گرفته بود مخالفت کرد و در نوشتن پیشنویس قانون رفع تبعیض علیه زنان هم کمک کرد.
ظفردخت اردلان متولد ۱۳۰۳ سقز بود اما او سالهای زیادی در زادگاهش زندگی نکرد. کمی بعد از تولد او و خانوادهاش به تهران آمدند و ظفردخت اردلان تحصیلاتش را در تهران به پایان برد و وارد رشته حقوق دانشگاه تهران شد. سابقه تحصیلی او نشان میدهد که در دوران تحصیل در رشته حقوق از دانشجویان برتر بود. بعد از دریافت لیسانس به سوییس رفت و دکترای خود را در رشته علوم اجتماعی گرفت و بعد از آن به ایران بازگشت.
اردلان از دوران جوانی و حتی پیش از آنکه وارد دانشگاه شود، توسط خانواده و دوستان خانوادگی به انجمنهای زنان وارد شد. آشنایی خانوادگی او با «صدیقه دولتآبادی» و «صفیه فیروز» دلیلی شد تا وارد کانون بانوان شود.
کانون بانوان بعد از ماجرای قانون رفع حجاب که در سال ۱۳۱۴ نوشته شد، با تلاش زنانی مانند صفیه فیروز تبدیل به شورای زنان شد. شورایی که یکی از مهمترین انجمنهای زنان دههبیست و سی بود که در نهایت اعضای آن توانستند حق رای زنان ایران را بهدست بیاورند. این انجمن اولین جلسه خود را در سال ۱۳۲۲ در خانه صفیه فیروز با پنجنفر برگزار کرد و به زودی بیش از ۴۰۰ نفر در آن نامنویسی کردند.
تمرکز فعالیتهای این انجمن به روی کارهای اجتماعی و توانمندسازی زنان بود و تمرکز کمتری بر سیاست داشت. اما در مورد کسب حق رای که فعالیت سیاسی بود، برای زنان ایران مبارزات زیادی انجام دادند. ظفردخت اردلان هم یکی از آن پنج زنی بود در شکلگیری این انجمن تلاش زیادی کرد. او در مدت کمی بهدلیل تلاشهای زیادی که برای حقوق زنان کرد و مطالبی که در روزنامهها مینوشت توانست عضو هیات مدیره شورای زنان شود. ظفردخت اردلان سالهای زیادی با مجله اطلاعات هفتگی همکاری میکرد و مطالبی در آن مینوشت. او پس از پایان تحصیلات و بازگشت به ایران در دانشکده علوم انسانی دانشگاه تهران به عنوان دانشیار فعالیت میکرد. اردلان همچنین در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۳۰ مجله «آزادی زنان» را منتشر کرد. مجلهای که هرچند مدت کمی فعالیت کرد، اما از نخستین نشریاتی بود که از حق رای زنان در ایران دفاع میکرد.
ظفردخت اردلان در کنار کارهای دانشگاهی خود تعدادی کتاب و پژوهش نیز منتشر کرد که از آن میان میتوان به «حقوق زن در تاریخ»، «جامعهشناسی خانوادگی»، «پیکره اجتماعی بانوان سوئیس»، «رفتارهای زن در ایران در خلال آخرین نیمه قرن»، «تاریخ اجتماعی گروه زنان»، «نقش زن ایرانی در وحدت و استقلال ملی» و «نظام خانوادگی در ایل شاهسون» اشاره کرد.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
اردلان در سال ۱۳۳۱در شورای زنان وارد هیات مدیره شد و به دبیرکلی رسید. در سال ۳۲ قبل از کودتا، دولت آییننامه انتخابات را تغییراتی داد. در همین زمان بود که برخی از اعضای هیات مدیره شورای زنان به نمایندگی از آن شورا، از دکتر مصدق درخواست کردند تا مجوز دهند تا زنان هم در انتخابات شرکت کنند.اما این بار هم زنان از حق رای محروم شدند.
ظفردخت اردلان بهعنوان دبیرکل شورای زنان در نامهای به دکتر مصدق با اعلام حمایت از او و دولتش از این که زنان را در ردیف محجورین قرار دادند اعتراض کرد.
اردلان در بخشی از این نامه با اشاره به تلاشهای انجمنهای زنان و بهخصوص شورای زنان نوشته: «فعالیت شورای زنان آنقدر دامنهدار بود که گروه گروه زنان بیسواد و بینوا به آن روی آورد شده، دلایل پشتیبانی از دولت را با زبانی ساده و عوامپسند میشنیدند وقتی به کلبههای ویرانه خود باز میگشتند با آهنگ نافذ مادرانه برای پسران و برادران خود باز میگفتند و آنان را در مقاومت خود حریصتر میکردند. در خرید اوراق قرضه، زنان نقش خود را به خوبی بازی کردند.»
در بخش دیگری از این نامه با اشاره به این که دکتر مصدق خودش هم در رشته حقوق درس خواننده، ظفردخت اردلان نوشته است: «جناب آقای دکتر مصدق جنابعالی دکتر در حقوق هستید و به آزادیخواهی معروف در جهان بوده و هستید آیا سزوار است امضای شما در پای قانونی باشد که زنان ایران (یعنی نیمی از ملت ایران) را در شمار محجورین آورده باشد. مردم جهان اکنون دیده به سوی ما و سوی نهضت مقدس ملی ما دارند. همهجا در این نهضت نام زن و مرد ایرانی و شرح مبارزات آنان را در کنار هم دیدهاند.آیا اکنون اگر بشنوند که دولت ملی ما قانونی تصویب کرده و یا میکند که زن و دیوانه و جنایتکار را در یک ردیف نهاده است به ما چه خواهند گفت.»
او بعد از این استدلال حقوقی این نظریه را مطرح کرده است که براساس این تغییرات دولت زنان را در شمار جنایتکاران قرار داده است: « همین دولت ما را در شمار جنایتکاران محسوب دانسته است ما زنان ایران یقین داریم که آن جناب اجازه نخواهید داد که چنین ننگی دامنگیر دولت شما شده و همه دنیا ما را به باد تمسخر گرفته و تصور کنند که نیمی از اهالی این کشور هنوز رشد کامل ندارند. زیرا با محروم کردن زنان از حق انتخاب قطعا ملت ما این همه آبرویی را که در این مدت دو سال کسب کرده بر باد خواهد رفت. زنان ایران از دولت آن جناب انتظار دارد حق را که نه شرع مقدس اسلام و نه قانون اساسی مانعی برای آن قایل نشده به زنان ایران باز دهید تا بیش از پیش به انجام وظایف خود مشغول و پشتگرم باشند.»
بهنظر میرسد که دکتر مصدق پیش از این نامه و چندین نامه دیگری که از سوی فعالان زن در ایران منتشر شد، تصمیم داشت که در قانون حق رای زنان را بهرسمیت بشناسد، اما مخالفتهای برخی روحانیها مانند «آیتالله بروجردی» باعث شد تا از این تصمیم عقبنشینی کند. کودتای بیست و هشت مرداد هم این تصمیم را منتفی کرد. اما زنان عقبنشینی نکردند و زنانی مثل اردلان برای این حق تلاش زیادی کردند.
ظفردخت اردلان به عنوان یکی از اعضای هیات مدیره سازمان زنان به عنوان نماینده جمعیتهای زنان در مجامع بینالمللی هم شرکت میکرد. یکی از این مجامع کمیسیون وضع زن در ژنو بود که در سال ۱۹۵۹(۱۳۳۷) برگزار شد و او بهعنوان ناظر شرکت کرد.
در سال ۱۹۶۰ زمانی که کنوانسیون حقوق زنان در سازمان ملل راهاندازی شد، ظفردخت اردلان نماینده ایران در این نشست بود. او نخستین نماینده زن ایران بود که در سازمان ملل شرکت کرد و تا چند سال هم این نمایندگی را داشت. در سالهای بعد کنار او دکتر «مهری آهی» نیز شرکت کرد.
خانم اردلان در جوانی با دکتر «علی صدارت» معروف به «نسیم اردکانی» که همکلاسیاش در دانشکده حقوق بود ازدواج کرد و دو فرزند به نامهای «فرخ» و «فریبا» حاصل این ازدواج بود، اما از این ازدواج به طلاق منتهی شد و بعد از آن خانم اردلان ازدواج نکرد. درباره زندگی او بعد از انقلاب پنجاه و هفت اطلاعات زیادی در منابع وجود ندارد و تنها موضوعی که درج شده این است که ظفردخت اردلان در سال ۱۳۹۳ درگذشت.