روسها در مقام میانجی؟
احمد زیدآبادی
گذشته از قبح همگرایی ترامپ و نتانیاهو و پوتین، آیا روسها میتوانند بین ایران و آمریکا نقش میانجی را بازی کنند و مانع بروز جنگ و کنترل اوضاع شوند؟
شاید بتوانند! چون به نظر میرسد صاحب نفوذ زیادی در ایران هستند.
به هر حال آنها مجبورند و به احتمال زیاد قول دادهاند که خدمت ترامپ به پوتین را در ماجرای اوکراین به نحوی جبران کنند.
به نظرم لاوروف به تهران آمده است تا بگوید نظم تازهای در جهان ظهور کرده که قواعد و قوانین مخصوص به خود را دارد. تا دیر نشده با آن همراه شوید!
شاید این هم برای خودش فرصتی باشد، البته فرصتی زشت و زننده، اما از جنگ و برخورد تمامعیار که بهتر است!
:::
در همین زمینه:
داستان حضور لاوروف وزیر خارجه روسیه در ایران
علی حقیقت شناس (جانباز جنگ تحمیلی ودکترای جغرافیای سیاسی)
فرهاد اسد پور (سردار جنگ تحمیلی)
تصمیم جهانی برای مهار و مدیریت حاکمیت در ایران گرفته شده است و گریزی از آن نیست
حاکمیت در ایران چاره ای جز پذیرش آنچه که ترامپ و پوتین تصمیم گرفته اند ندارد
امریکا با روسیه بر سر اکراین و ایران به توافق قطعی رسیده و حاکمان متوهم ایران راهی جز اطاعت یا نابودی ندارند
توافق شده تا روسیه دست از سر اکراین بردارد تا تحریمها علیه روسیه برداشته شود
اکراین هم به صلح و ثبات برسد تا خواست و اراده اروپا و آمریکا تضمین شود
و از طرفی آمریکا و اسرائیل اجازه داشته باشند هر انچه را که در ایران می خواهند عملی کنند در غیر اینصورت مراکز هسته ای و پدافندی و موشکی ایران مورد هجوم آنان واقع خواهد شد البته با اجماع جهانی و با سکوت و عدم دخالت روسیه و چین قطعی شده تا نظام بین المللی و کشورهای منطقه هم از شر دخالت های ایران در امان باشند و ایران دیگر توان دخالت در امور داخلی کشورهای همسایه را به بهانه حمایت از محور مقاومت نداشته باشد
داستان تلخی که در نتیجه این اقدام نانوشته میان قدرت های جهانی و موافقت همه کشورهای منطقه ای رقم خواهد خورد کلاه گشادی است که بر سر مسعود پزشکیان در سال اول ریاست جمهوری او می رود و از او بازیچه خیمه شب بازی می سازد که خسرالدنیا والاخره خواهد شد که هیچ اختیار و اراده و توانی بر اصلاح روندهای موجود ندارد
از انجائی که حاکمیت در ایران حاضر نیست زیر بار حرف های فریبنده و خلاف تعهدات گذشته پوتین برود تا هر انچه که امریکا و اسرائیل اراده کنند انجام دهد
لذا درگیری محتمل و بلکه قطعی است و اگر چنین اتفاق تلخی بیفتد نظام با چالش عظیم مقبولیت و مشروعیت همزمان مواجه و ورشکسته و توسری خور از بیرون و فشار از داخل را تجربه خواهد کرد و احتمال فروپاشی دور از ذهن نیست چون اوضاع افتصادی کشور و معیشت ملت با چالش جدی مواجه شده و شورش و اعتراض داخلی قطعا شکل خواهد گرفت و مهار و کنترل لشکر بیکاران و گرسنگان تقریبا محال است و رجز خوانی و موشک پرانی حضرات متوهم نظامی هم نمی توانند کاری از پیش ببرد و مانع فروپاشی شود.