آینده ایران آبستن چه حوادثی است؟
یورونیوز - پاسخ منفی علی خامنهای به پیشنهاد مذاکره دونالد ترامپ آن هم در روزی که همه سران جمهوریاسلامی از چهرههای لشکری گرفته تا کشوری حاضر بودند میتواند پیامدهای متعددی برای آینده ایران و نظام جمهوریاسلامی داشته باشد.
اینکه واکنش رهبر ایران به تقاضای رئیسجمهور آمریکا «حساب شده» بوده یا ناشی از «لجبازی» و «کلهشقی»؛ از جمله سؤالاتی است که پاسخ روشنی ندارند.
علی خامنهای در روزی که باید بین مرام و شیوه حسن و حسین، امامان دوم و سوم شیعیان یکی را بر میگزید، به زعم رسانههای نزدیک به سپاه پاسداران «مقاومت» را بر «صلح» ترجیح داد و بر تغییرناپذیری استراتژی «مقاومت حداکثری» در برابر «فشار حداکثری» تاکید کرد. تصمیمی «دشوار» که طبیعتا موافقان و مخالفان خود را دارد.
هستند عدهای در داخل و خارج ایران که از تداوم وضع موجود سود میبرند، افرادی که بیشتر با عنوان «کاسبان تحریم» شناخته میشوند و آن طور که صادق زیبا کلام ادعا کرده شاید «همه آنانی که چشم دیدن جمهوریاسلامی را ندارند لحظهشماری می کردند ایران به ترامپ پاسخ مثبتی ندهد.»
هنوز ۲۴ ساعت از اعلام این تصمیم نگذشته که بار دیگر قیمت دلار و یورو رکورد جدیدی را در بازارهای ایران ثبت کرد و معدود افرادی را که چشم امید به «معجزه» در روزهای پایانی سال داشتند، بیش از پیش ناامید کرد.
آیا ترامپ آن گونه که تهدید کرده از گزینه نظامی علیه جمهوریاسلامی استفاده میکند یا ترجیح میدهد با سبک و سیاق خود «معامله» را از کانالهای موازی و البته کمتر رسانهای پیش ببرد؟
فراموش نکنیم ترامپی که همین چند روز پیش رئیسجمهور اوکراین را «دیکتاتور» خوانده بود و در «شو»ی اتاق بیضی کاخ سفید مورد شدیدترین انتقادهای بعضا تحقیرآمیز قرار داده بود، روز یکشنبه او را فردی «باهوش و سرسخت» توصیف نمود و نسبت به امضای توافق نهایی مواد معدنی اوکراین ابراز خوشبینی کرد.
مشخص نیست سیاست راهبردی رهبری ایران برای رد شدن از «دیوار بلند» ترامپ تا چه اندازه «هوشیارانه» باشد و بین حرف و عمل وی تا چه اندازه شباهت وجود داشته باشد.
در روزی که از مانور نظامی ایران با دوستان استراتژیک خود یعنی چین و روسیه در آبهای چابهار خبر میآید؛ جمهوریاسلامی اینبار از زبان سفیر خود در سازمان ملل یک گام به عقب میرود و میگوید: «اگر هدف مذاکرات رسیدگی به نگرانیها در رابطه با هرگونه نظامیسازی بالقوه برنامه هستهای ایران باشد، میتوانیم چنین بحثهایی را مدنظر قرار دهیم.»
پشت پرده چه خبر است و سناریوهای محتمل کدامها هستند؟
با توجه به وضعیت بحرانی اقتصاد ایران باید دید راهبرد ایران در کوتاه مدت و میان مدت چیست. آیا تهران «صبر استراتژیک» پیشه میکند یا به سمت «دیپلماسی پنهانی» روی میآورد یا این که سعی میکند بیش از پیش تخممرغهای خود را در سبد روسیه و چین بچیند؟
سناریوهای محتمل
تشدید فشار حداکثری و احتمال اقدام نظامی محدود
دونالد ترامپ در مصاحبه ۷ مارس با شبکه فاکسنیوز بار دیگر تصریح کرد که ۲ گزینه پیش رو دارد: مذاکره یا اقدام نظامی. حال با رد مذاکره از سوی علی خامنهای، دولت آمریکا ممکن است به سمت تشدید تحریمها و حتی عملیات نظامی محدودعلیه تاسیسات هستهای ایران حرکت کند؛ مسئلهای که بیشتر باید عملیاتی شدن آن را در مناسبات مستقیم واشنگتن و تلآویو جستجو کرد.
اگر آمریکا احساس کند برنامه هستهای ایران به نقطه غیرقابل بازگشت نزدیک شده است تحت فشار نتانیاهو، ممکن است با حمله محدود به تاسیسات هستهای ایران موافقت کند.
اگر چنین سناریویی رنگ حقیقت بخود بگیرد اقتصاد ایران بیش از پیش تضعیف خواهد شد؛ ریال به سقوط دراماتیک خود ادامه خواهد داد و احتمال وقوع ناآرامیهای خیابانی در ایران بیش از پیش تشدید خواهد شد.
در مقابل جمهوری اسلامی ممکن است با نهایی کردن تلاش خود برای رسیدن به بمب اتمی و یا دست زدن به اقدامات تلافیجویانه کور به واسطه نیروهای نیابتی خود؛ منطقه را تا مرز یک بحران فراگیر جلو ببرد؛ نگرانیای که با توجه به نفتخیز بودن کشورهای منطقه و مسئله امنیت خلیج فارس میتواند بازارهای جهانی نفت را به سرعت تحت تاثیر قرار دهد. برخی کارشناسان معتقدند که وقوع چنین گزینهای بیشترین سود را احتمالا نصیب کرملین خواهد کرد.
تداوم وضعیت کنونی با مذاکرات غیرمستقیم
این احتمال وجود دارد که تهران با وجود نپذیرفتن مذاکره مستقیم، از کانالهای غیرمستقیم (مثل عمان یا قطر) برای کاهش تنش با ترامپ استفاده کند. این الگو در گذشته نیز به کار گرفته شده مثل تبادل زندانیان بدون مذاکره رسمی. در این صورت فشار اقتصادی کاهش نمییابد، اما از درگیری نظامی جلوگیری میشود. تصمیم کاخسفید در پایان دادن به معافیتی که به عراق اجازه میداد برای واردات برق به تهران پول بدهد، را باید در این راستا ارزیابی کرد.
ایران در این سناریو احتمالا به سیاست اقتصاد مقاومتی و تکیه بر متحدان سنتی مثل چین و روسیه ادامه میدهد. با این حال، بدون توافق جامع، تحریمها باقی میمانند و مشکلات داخلی مانند تورم و بیکاری تشدید میشوند. پر واضح است که کشورهای عربی خلیج فارس هم علاقهای به بروز جنگ در منطقه ندارند و با شرط پذیرفتن این مفروض که آمریکا هم علاقهای به آغاز یک جنگ تمام عیار در منطقه ندارد؛ این سناریوی محتملی بهنظر میرسد.
اما با تشدید فشارهای اقتصادی که جامعه ایران را تا مرز فروپاشی جلو برده، احتمال عمیق شدن شکافهای داخلی در بدنه و رأس حاکمیت افزایش مییابد و اعتبار جمهوری اسلامی که خاصه بعد از وقایع ۷ اکتبر بشدت آسیبپذیر شده، بیش از پیش تحلیل میرود.
تقویت جبهه مقاومت و تقابل منطقهای
سناریویی که نسبت به دو سناریوی قبلی احتمال کمتری دارد افزایش فعالیت گروههای نیابتی ایران بویژه در عراق و یمن و تلاش برای ناامن کردن سوریه و تشدید تنشها بین علویان و حاکمان جدید این کشور است. با افزایش فعالیتهای موشکی، تهران میتواند به مقابله غیرمستقیم با آمریکا و اسرائیل ادامه دهد و به یک «جنگ سرد» منطقهای دامن بزند.
چنین رویکردی میتواند تنشها را در خلیجفارس و خاورمیانه بالا ببرد، اما ایران را در برابر حملات مستقیم آسیبپذیرتر میکند. اقتصاد ایران نیز تحت فشار شدیدتر قرار میگیرد و انزوا و تحریمهای بینالمللی عمیقتر خواهد شد.
به هر ترتیب وضعیت ایران در کوتاهمدت بهشدت تحت تاثیر مستقیم تصمیمات آمریکا خواهد بود. اگر ترامپ به تهدیدات خود عمل کند و گزینه نظامی را پیش ببرد، ایران با بحرانی چندوجهی (اقتصادی، سیاسی، نظامی) روبهرو میشود. اما اگر آمریکا به مذاکره غیرمستقیم یا تداوم فشار بدون درگیری تمایل نشان دهد، ایران میتواند با خرید زمان، وضعیت موجود را حفظ کند.
اما در بلندمدت، بدون تغییر اساسی در سیاست خارجی یا اصلاح داخلی، بهبود اوضاع اقتصادی و معیشتی بعید به نظر میرسد. فراموش نکنیم سیاست «مهار نفتی» ایران که در این دوره از فشار حداکثری ترامپ در کانون توجه کاخ سفید قراردارد در صورتی که بطور کامل و سختگیرانه اجرایی شود، میتواند به تنهایی تکلیف ماجرا را یکسره کند.

فراتر از فساد توجيه فساد