Tuesday, Apr 22, 2025

صفحه نخست » چرخش ۱۸۰ درجه ای احمد خاتمی

khatami.jpgاحمد خاتمی که ۱۷ اسفند در خطبه‌های نماز جمعه مذاکره با آمریکا را «ذلت» و «تحقیر» خوانده و تاکید کرده بود «ملت عاشورایی ذلت‌پذیر نیست»، در ۲۹ فروردین ۱۴۰۴ ناگهان مذاکره را «عمل به آیه قرآن» دانست

احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران که تا سال پیش دید خوشبینانه‌ای به مذاکره با آمریکا نداشت در سخنرانی نماز جمعه این هفته اعلام کرد که پذیرش مذاکرات غیرمسقیم عمل به توصیه‌های قرآن است.

وی با اشاره به موضوع مذاکرات غیر مستقیم با آمریکا افزود: بحث روز دنیا و ایران بحث مذاکرات است؛ لذا می‌خواهم نکات توحیدی را در رابطه با این مذاکرات بگویم. یعنی مباحث توحیدی در عرصه حکومت را بگویم.

در همین زمینه:

جام زهر امروز

بابک نقیبی

حتماً این روزها عبارت «نوشیدن جام زهر» زیاد به گوشتان خورده. گزاره‌ای که آیت‌الله خمینی با بیان آن در پیام ۲۹ تیرماه سال ۱۳۶۷ خورشیدی خطاب به مردم ایران، پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت را اعلام و به جنگ ۸ ساله ایران و عراق پایان داد.


اما به راستی چرا آیت‌الله خمینی پذیرش آن قطعنامه و پایان دادن به جنگ را به نوشیدن کاسه زهر تشبیه کرد؟ و آیا بکار بردن آن گزاره در آن بیانیه معروف، تنها یک تشبیه بود یا واقعیت داشت؟


در واقع سر کشیدن جام زهر از سوی آیت‌الله خمینی در سال ۱۳۶۷ نه تنها یک تعبیر نبود بلکه حقیقت داشت. آیت‌الله خمینی به واقع جام زهر را سرکشید و در نهایت نیز در خرداد سال ۱۳۶۸ کمتر از یکسال پس از صدور آن بیانیه، بیماری امانش نداد و به طور مشکوکی چشم از جهان فروبست. بله او رفت چون باید میرفت. باید میرفت تا جمهوری اسلامی بماند.

ادامه‌ی جنگ پس از آزادسازی همه‌ی اراضی اشغال شده‌ی ایران از سوی عراق طی عملیات بیت‌المقدس در سال ۱۳۶۱، جنگ را وارد سال‌ها درگیری‌های فرسایشی کرد. سال‌هایی که با شعارهای «جنگ، جنگ تا پیروزی» و «جنگ، جنگ تا رفع فتنه از جهان» و با امید به فتح کربلا و قدس، موجب پرپر شدن هزاران ایرانی و میلیاردها دلار خسارت به زیرساخت‌های کشور شد. لیکن شرایط به گونه‌ای پیش رفته بود که لازم شد آن همه شهادت و خسارات جبران‌ناپذیر به کشور با چند خط بیانیه، عبث و بیهوده اعلام گردد! آیا آبرویی برای نظام باقی میماند؟ چه پاسخی می‌توانست مادران و فرزندان و همسران و والدین شهدا را آرام کند؟


یادم میاید که در آن سال‌ها میگفتند که یکی از سران عالیرتبه‌ی نظام درخواست کرده بود که مسئولیت این کار را بعهده گیرد و اعدام شود، شاید موجب اندکی التیام در دلهای مردم شده و نظام را در آینده با خطر بی‌اعتمادی و سستی مواجه نکند ولی آیت‌الله خمینی نپذیرفت و مسئولیت را خودش بعهده گرفت و رفت تا نظامی که بنیان نهاده بود بماند.


چقدر این روزها به آن دوران شبیه است! سالهای کودکی و نوجوانی و جوانی و میانسالی ما با شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» و گزاره‌هایی مانند «استکبار جهانی» و «استثمار» و «دشمن» گذشت. سالها تباهی زندگی نسل‌های مختلف این سرزمین با دشمنی با آمریکا و اسرائیل توجیه شد. آن هم نه اسرائیل، "رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی!" سال‌ها هزینه‌های گزاف برای شبه‌نظامیان موسوم به محور مقاومت که به قیمت ویرانی و فساد کشورمان تمام شد را دیدیم و نفهمیدیم چرا؟ «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» را از مدرسه آموختیم و سوختیم و تحلیل رفتیم و پولهایمان خرج دشمنی‌های بیهوده شد، بی‌آنکه دلیل آن را بدانیم.


و امروز همه‌ی آن سرمایه‌گذاری‌ها که به قیمت تباهی کشور انجام شده بود بر باد رفته و ناچاراً با شیطان بزرگ بر سر یک میز برای مذاکره که نه، التماس برای بقای نظام نشسته‌ایم. التماس برای بقای «نظام».


و حالا در این شرایط خاص اسرائیل تعیین کننده‌ی مسیر کار ما شده و قطعاً با شرایط فعلی حاکم بر نظام جمهوری اسلامی، به چیزی به جز نابودی تمامی زیرساخت‌های ایران و حذف نظام رضایت نخواهد داد.

چقدر این روزها برایم آشناست. چقدر من را یاد «جام زهر» انداخت، آن هم یک جام زهر واقعی. یک قربانی برای اثبات حسن‌نیت به طرف‌های مقابل و التیام دل‌های مردم برای سال‌ها تباهی و ویرانی کشور و البته حفظ نظام!

اما آیا امروز «جام زهر» کارساز خواهد بود؟



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy