Thursday, Apr 24, 2025

صفحه نخست » مسعود رجوی کجاست؟

arnz.jpgغیبت رجوی را چنین توصیف می‌کنند که مسعود زنده و جاودان است و حتی یک موی سیاه ندارد

علیرضا نوری‌زاده - ایندیپندنت فارسی

گو اینکه مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق، از سال ۱۳۸۹ به غیبت صغری رفته بود، اما رفتن او به غیبت کبری بعد از اجلاس سالیانه پرخرج مجاهدین در تیرماه سال ۱۳۹۵ در پاریس اعلام شد. آن هم نه از زبان همسرش بلکه از سوی یکی از مهمانان که به اجلاس دعوت شده بود. مهمانی که یک آدم عادی نبود، بلکه ترکی فیصل، یکی از پسران ملک فیصل، پادشاه در یادمانده سعودی، بود.

او سخنان خود را با ذکر مبارزات ملت ایران و فتنه‌افروزی‌های رژیم و با درود به مریم رجوی و «همسر مرحومش» آغاز و با آرزوی پیروزی ملت بر رژیم سرکوبگر خاتمه داد. جالب اینکه وقتی امیر گفت «و انت السیدة مریم و زوجک المرحوم مسعود رجوی ...» لحظه‌ای همه حالت شوک‌زده داشتند و مترجم با لرزش، حرف امیر را سانسور کرد، اما امیر ترکی دوباره جمله‌اش را تکرار کرد و بعد، با استفاده از ترکیب «خداحافظ» مکان سخنرانی را ترک گفت.

من بلافاصله سخنان امیر را ترجمه و تحلیل کردم و گفتم امیر ترکی مرگ رجوی را تایید کرد. البته صداوسیمای رجوی و سایت و نشریه سازمان از فردای نوشته و سخنان من، از نثار مهر همیشه به من و آن‌ها که عشق ایران خانم را به سینه دارند، دریغ نکردند.

از فردای‌ آن روز، مجاهدین که سخت شوکه شده بودند و درعین حال جرات نداشتند امیر ترکی را به دروغ‌زنی متهم کند، به آسمان و زمین پیچیدند که بگویند رجوی زنده است. راستی اگر زنده بود، چرا همان روز کلامی زنده از او پخش نکردند که خلایق ما زنده‌ایم، اما به غیبت صغری رفته‌ایم تا روز فتح چهاراه آذربایجان ظهور کنیم.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

روز بعد، شاهین قبادی، سخنگوی سازمان مجاهدین خلق، به رادیو فردا گفت از گفته‌های روز شنبه فیصل در تجمع پاریس در مورد مسعود رجوی، سوءتعبیر و نتیجه‌گری نادرست شده است. او توضیح بیشتری به رادیو فردا نداد و تنها دو منبع عربی را به این رسانه معرفی کرد و گفت در هیچ‌کدام از این منابع که سخنان ترکی فیصل را پوشش دادند، چنین تعبیری از سخنان او وجود ندارد!

«غیبت» از کی آغاز شد؟

نخستین بار در فردای روزی که هواپیماهای آمریکایی اردوگاه مجاهدین را بمباران کردند، خبر مجروح شدن مسعود رجوی منتشر شد. به اتفاق همکارم یک سال بعد به اردن رفتیم. آنجا در دیدارهایی با یک پزشک فلسطینی که پزشک مخصوص رجوی بود، خبر شدیم که رجوی دوسال قبل به علت دیابت بالا و کورچشمی به یک کلینیک نظامی منتقل شده و به احتمال زیاد از آنجا زنده بیرون نیامده است.

سازمان هیچ‌گاه پاسخ نداد غیبت رجوی برای چیست. اگر در اروپا نزد برادرش است، چرا رژیم جمهوری اسلامی تاکنون دولت‌های اروپایی را بازخواست نکرده است؟ اصولا چرا رژیم به سرنوشت رجوی این همه بی‌اعتنا است؟ آیا رژیم دیگر مسعود رجوی را در معادلاتش به حساب نمی‌آورد؟

این سولات بر ابهام غیبت رجوی بیشتر می‌افزاید. رجوی پس از اشغال عراق یک دوره دعای رمضانی اجرا کرد که می‌توانست تلفیقی از سخنان گذشته او باشد، اما سه سال بعد از آنکه دوران غیبت صغری بود. یک پیام دیگر هم بعد از سه سال، در آغاز غیبت کبری، فرستاده شد.

راستی بین غیبت صغری و کبری چه تفاوتی وجود دارد؟ در دوره غیبت صغری، خواص شیعه با امام مرتبط بودند، اما در دوره غیبت کبری، مرتبطان امام به سردستگی حضرت خضر همواره ۳۰ نفر از کارگزاران و خواص حضرت‌اند. این‌ها از نظر زندگی انسان‌های عادی‌اند و از بین مردم انتخاب می‌شوند و طول عمر آن‌ها محدود است. در مورد چگونگی غیبت امام، یک دیدگاه این است که امام در بین مردم نیست و جای دیگری زندگی می‌کند که شبیه آن در مورد حضرت عیسی رخ داده است. البته هیچ روایتی نداریم که در مورد امام عصر این معنا را تایید کند. نظر دیگر این است که امام بین مردم زندگی می‌کند، ولی ظهور ندارد. یک نظریه هم این است که کسی ایشان را نمی‌بیند (ناپیدایی). نظریه دیگر این است که کسی ایشان را نمی‌شناسد (ناشناسی).

آنچه را درباره امام زمان می‌گویند، برای مسعود رجوی به هم بافته‌اند. فکرش را بکنید. غیبت رجوی را چنین توصیف می‌کنند که مسعود زنده و جاودان است و حتی یک موی سیاه ندارد (البته عین صدام حسین که تا قبل از اشغال عراق موهای سر و سبیلش را مثل پر کلاغ رنگ می‌کرد).

نظر دیگری هم وجود دارد و آن این است که امام به تناسب و فراخور اوضاع، گاهی ناپیدا و گاهی ناشناس است. آیت‌الله صافی گلپایگانی در کتاب «۱۰ پرسش» می‌گوید: «گرچه فلسفه و صحت و فایده غیبت به هریک از دو نحو (غایب‌ شدن جسم و ناشناس‌ بودن) حاصل می‌شود و این جهات که امر امام مخفی باشد و کسی او را نشناسد، یا نتواند متعرض ایشان شود و سایر هدف‎‌ها و مقاصدی که در غیبت آن حضرت است، در هر دو حال، حاصل است، اما از جمع بین روایات و حکایات تشرف افراد به خدمت آن حضرت و استفاده تفسیر بعضی از آن‌ها از برخی دیگر، دانسته می‌شود که غیبت آن حضرت به هر دو شکل (ناپیدا شدن و ناشناس‌ بودن) وقوع دارد.

حالا با استناد به این روایات می‌کوشند غیبت مسعود را توجیه کنند. به عبارت دیگر، زیارت حضرت مسعودی فقط خاص خواص است و مریم و ۲۹ فرد دیگر به حریم غیبت راه دارند و الباقی از طریق این ۳۰ نفر به مسعود وصل می‌شوند.

اخیرا هوش مصنوعی هم وارد بازی شده است. هرازگاه اسرای آلبانی را جمع می‌کنند و پیام ازغیب‌رسیده مسعود را پخش می‌کنند و از پاسخ دادن به منطقی‌ترین سوال فرار می‌کنند: مسعود کجاست؟

شما دو هزار انسان جوانی‌باخته و بادردساخته را که حالا به پیری رسیده‌اند و جنازه‌هایشان یک به یک از اردوگاه تیرانا به گورستان می‌رود و نه طعم زندگی را چشیده‌اند، نه از روزگار چیزی می‌دانند وتنها دلخوشی‌شان کلیپ‌هایی است که یک هنرمند سوخته و زندگی‌باخته از خامنه‌ای و رژیمش تهیه می‌کند، با فریب در حصار نگه داشته‌اید و آنقدر آزادگی ندارید که پاسخ آن‌ها را بدهید که مسعود کجاست. آن وقت می‌خواهید ۹۰ میلیون ایرانی به شما اعتماد کنند و دروغ‌های شما را باورکنند که «حضرت مسعودی» در جوار امام زمان برای رستاخیز آماده می‌شود؟

بقایای لشکر مسعودی که اغلب ۷۰ را پشت سر گذاشته‌اند، چرا به یاد شیخ اجل نمی‌افتند که «بیا ای که عمرت به هفتاد رفت/ مگر خفته بودی که بر باد رفت؟»

در حیرتم که عاقبت شما به کجا خواهد رسید. می‌دانم حواریون ۲۹ نفره و «مریم خانم» آنقدر از هدایای نقدی صدام حسین و شماری از کشورها در خزانه معموره دارند که تا پنج پشتشان کفایت می‌کند. برای صدها حسین و مرجان و آرش و سمیه و بهمن و علی و رقیه و... چه گذاشته‌اید به جز درد و نفرت و مصادره جوانی و اندیشه و زندگی‌شان؟



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy