سهم سپاه و علی خامنه ای در تهدید نام خلیج فارس از سوی ترامپ
فرزانه روستایی
تغییر نام مناطق استراتژیک یا حتی تهدید به انجام آن همواره با هدف جابجایی معادلات قدرت صورت میگیرد. کسی که تلاش می کند نام ماندگار خلیج فارس را تغییر دهد بی شک در تدارک سازماندهی روابط سیاسی و امنیتی جدیدی است. موضعی که دونالد ترامپ در ارتباط با نام خلیج فارس مطرح کرده در شرایطی است که شیوخ حاشیه جنوبی خلیج فارس ادعاهایی بر جزایر مقدس سه گانه ایرانی دارند. به این ترتیب اگر موضوع تغییر نام خلیج فارس محقق شود دیری نخواهد پایید که ادعای عرب ها بر جزایر ایرانی تبدیل به یک بحران جدی و اجرایی خواهد شد.
تغییر نام مناطق حساس می تواند با هدف زیر سوال بردن مشروعیت سیاسی، تحقیر یک ملت، وارد آوردن یک ضربه پرستیژی، و تشدید شکاف های قومی و منطقه ای صورت بپذیرد که همه این عوامل در صورت تغییر نام خلیج فارس علیه مردم ایران محقق می شود. در برمه پس از سرکوب های خونین دمکراسی خواهان از سوی ژنرالها، نام این کشور به میانمار تغییر یافت که نماد سلطه ارتش است. در اسراییل نام بیت المقدس به اورشلیم تغییر یافت تا جابحایی پایتخت اسراییل و انتقال سفارت آمریکا آن را توجیه کند. در سیلان نام کشور به سریلانکا تغییر یافت و زمینه ساز ۲۶ سال جنگ داخلی با انگیزه های مذهبی شد. چین نام کذرگاهها و جزائر دریای جنوبی را چینی می کند و به اعتراض ویتنام فیلیپین و مالزی توجهی ندارد چون ابرقدرت است.
حال باید منتظر شد و دید روز یکشنبه دور چهارم مذاکرات تیم عباس عراقچی و تیم آمریکا در مورد توقف غنی سازی و جمع آوری فعالیت های اتمی جمهوری اسلامی به توافقی نائل می شود یا نه. احتمالا در صورتی که رژیم با تعطیلی غنی سازی موافقت نکند ترامپ در سفر روز دوشنبه به منطقه تهدید خود در مورد نام خلیج فارس را عملی خواهد کرد.
بنا بر قولی یک کودتای نرم علیه ابرقدرت زرد در جریان است. ترامپ در جریان اولین سفر خود به منطقه قرار است جابجایی حدود هزار میلیارد دلار سرمایه گذاری از سوی غرب و با لگد بیرون انداختن چین از بازار ساخت و ساز و سرمایه گذاری در منطقه را رقم بزند.
اگر قرار است بر سر هزار میلیارد دلار و دست رد زدن به سینه چینی ها توافقی صورت گیرد درخواست برای وارد آوردن یک ضربه به کشور ایران و تغییر نام خلیج فارس به نام زشت خلیج عربی درخواست سنگینی نیست. بخصوص که ملت و قلمرو ایران در لا به لای چنگال آخوندها و دندان نظامیان بی مسئولیت پول و قدرت طلب گیر کرده و بعد از چهل سال صرف منابع ملی به پای نیابتی ها توان زیادی برای کشور باقی نمانده است.
همانطور که محمد بن سلمان ولیعهد عربستان اعلام کرد بزودی قرار است یک اروپای جدید در غرب آسیا شکل بگیرد. اعراب اساسا دیگر کاری به اسلام و بنیادگرایی و ناسیونالیسم عربی ندارند. رقص جنیفرلوپز در جریان جشنواره موسم ریاض بر روی سازه ای شبیه کعبه نماد این بود که کشورهای منطقه فقط در تدارک جذب سرمایه و راه اندازی بزرگترین، لوکس ترین، و مدرنترین تاسیسات ساختاری برای ورود به دهه های آینده هستند که چشم ها را به خود جلب کند
بزودی افتتاح مدرنترین مراکز توریستی در نيوم عربستان، راه اندازی شرکت هوایی ریاض ایر و پروژه مکعب ریاض مدرن دنیای جدیدی را در صحاری خشک سعودی ها به نمایش می گذارد در حالیکه آخوندها نکبت و فلاکت و فقر و بی برقی و بی آبی را برای مردم ایران تدارک دیدند. مردم کشورهای منطقه می آید که به زودی رفاهی افسانه ای را تجربه کنند، اما مردم ایران حتی باید با رفاه ده یا پانزده سال پیش خود خداحافطی کنند و همزمان شاهد دزدیده شدن همه سرمایه های خود با تورم های هولناک باشند
دیری نخواهد پایید که مدرنترین فرودگاهها، خطوط راه آهن، و شبکه های اتوبان های چندین بانده در کنار موسسات آموزشی درمانی تفریحی و سیاحتی رنگ و لعاب تازه ای به منطقه خواهد بخشید. این در حالی است که مردم ایران پس از سرکوب های خونین و پس از موج اعدام ها و نیز تاثیر فقر بر ساختار اجتماعی فرهنگی کشور در سکوت و سکون مرگباری اسیر شده اند.
نگاه ایدئولوژیک حاکمیت به جهان، قطع سیستماتیک ارتباط مردم با دنیای آزاد و نیز تحریم های بین الملل و شکل گیری طبقات ویژه مهارجه مانند در کشور باعث شده است که کشور ما در هیچ معادله منطقه ای یا جهانی حضور نداشته باشد و همین باعث می شود که دیگران در باره نام خلیج فارس و سرنوشت جزایر ما تصمیم بگیرند و اقدام کنند.
.
در مقایسه با کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس که خود را برای یک آینده رویایی آماده می کنند مردم ایران نگران امنیت ملی و تمانیت ارضی خود هستند.
سپاه و شخص رهبر جمهوری اسلامی تهدید قلمرو آبی و خاکی کشور از سوی روسیه و چین را نادیده گرفتند و حتی آن را توجیه کردند. علی خامنه ای هیچگاه برای تایید ادعاهای ارضی شیوخ علیه ما به روسها و چینی ها اعتراض نکرد.
امروز فردای همان روزی است که سرمایه های کشور را صرف نیابتی های چهار کشور کردند و از میان نیابتی ها نیز نیروی سرکوبگر مردم ایران وارد کردند.
فردای همان روزی است که امارات و قطر بی خیال قضیه اسراییل و فلسطین شدند و کشور خود را ساختند.
فردای همان روزی است که اردوغان یک روز در میان با اسراییل قهر و آشتی کرد، اما در نهایت احمد الشرع را فرستاد تا رژیم اسد را جاروب کند.
امروز همان روزی است که منطقه خود را برای آینده ای متفاوت آماده می کند اما جمهوری اسلامی آینده مردم ایران را حراج کرد و به حلقوم مردان و شرکت های تو در توی خود ریخت
.
حال به این فکر کنیم که سیاست های حکومتی و آخوندی نام خلیج فارس را به خطر انداخت یا بلندپروازی های رییس جمهور آمریکا.
وقتی قیمت هر دانه لوبیا چیتی به ۱۷۵ تومان رسید و نهادهای شبه دولتی درگیر واردات ۵ میلیارد دلار موتور برق از چین و فروش آن به چندین برابر قیمت به مردم باشند باید به این فکر کرد که کشور به حال خود رها شده است و مدت هاست که سرپرستی ندارد.
:::

سپاه برق میدزدد؛ وزیر سپاهی مردم را متهم میکند

تابوي مذاكره با امريكا شكست