Tuesday, May 27, 2025

صفحه نخست » سایه سنگین اعتصاب کامیون داران بر مذاکرات هسته ای

roostayee.jpg
فرزانه روستایی

چگونه می شود آن فیلم کوتاه از یک راننده کامیون را دید که وقتی پارگی بغل یکی از لاستیک های عقب را می بیند از شدت استرس دچار حمله عصبی می شود و بر سر و روی خود می کوید و می گوید هفته پیش چند صد هزارتومان برای وصله پینه لاستیک پرداخت کرده است و دیگر آهی در بساط ندارد تا لاستیک را تعمیر کند. دیگران تلاش می کنند او را آرام کنند، اما او همچنان بالای سر لاستیک پاره شده شیون می زند و نمی شود او را آرام کرد. تو گویی عزیزش در زیر لاستیک های کامیون گیر کرده است.

باور می کنید معیشت رانندگان در جاده های طولانی در زمستان و تابستان به شکلی است که در روز یک وعده غذا می خوردند تا دخل و خرج سفر آنها بالانس شود و بعد از پرداخت بیمه و گازوییل و عوارضی چیزی بماند تا برای خانواده خود ببرند. این فقط گوشه ای از ماجرای فقر باور نکردنی است که مردم ایران در زیر آن دارند له می شوند تا برادران مکتبی در بندر کلاهی نزدیک میناب پالایشگاه زیرزمینی خصوصی برای خود بسازند و کسی نمی داند چند هزار میلیون گازوییل و بنزین از داخل مخزن های بزرگ و صدها کیلومتر لوله کشی های خصوصی به لنج ها سوار و قاچاق و فروخته شده است.

با دیدن چنین صحنه هایی باید به این فکر کرد برای مردم ایران چه تفاوتی دارد که جنگنده های اسراییلی به بنادر ما یا مراکز هسته ای حمله و آنها را بمباران کنند یا برادران سپاه شیره جان مردم را از طریق همین بنادر قاچاق بمکند و کسی نفهمد چه کسی دارد مملکت را می چرخاند یا اینکه حداقل، الان مملکت دست کیست.

کامیون داران حداقل ابزاری برای اعتراض و اعتصاب دارند که مانند اعتصاب معلمان یا بازنشسته ها نمی شود آنها را نادیده گرفت و به آنها پیغام داد تا هروقت دوست داشتید اعتصاب و اعتراض کنید و وقتی هم خسته شدید بروید در خانه هایتان بگپید!

این جهنمی است که جمهوری اسلامی برای مردم ایران برپا داشته، اما به این حد هم راضی نیستند و درتدارک ساخت یک جهنم یدک در فومن هستند تا مردم از ترس خدا به دامن آخوندها پناه ببرند تا آنچه را که هنوز ربوده نشده است را راحت تر غارت کنند.

جهنم جمهوری اسلامی محصول جهل فکری و دست کجی ساختاری مسئولان است. حامد پاک طینت در مقاله ای با تیتر قصه "آک کویو" اشاره ای دارد به قرارداد ساخت نیروگاه اتمی ۴۸۰۰ مگاواتی بین دولت ترکیه و شرکت روس اتم یا همان شرکتی که نیروگاه از رده خارج بوشهر را به قیمت حدود ۱۱ میلیارد دلار، یعنی چهار برابر قیمت واقعی به جمهوری اسلامی فروختند و ساخت و تحویل آن سی سال طول کشید. نیروگاه اتمی آک کویو یا آق قویو شامل چهار رآکتور و قرار است پس از تکمیل شدن ۳۵ میلیارد کیلو وات ساعت برق تولید کند که دولت ترکیه خریدار انحصاری آن است.

نیروگاه بوشهر امروز نقش سالک صورت را در صنایع انرژی ایران بازی و با نصف ظرفیت کار می کند و نیمی از سال هم در حال تعمیر و اورهال است. نیروگاه بوشهر بزرگترین کلاهی است که روسها در تاریخ صد ساله اخیر توانستند بر سر کسی بگذارند و نسلی را با تبعات آن به تباهی بکشند. در مقایسه با نیروگاه ۱۱ میلیارد دلاری بوشهر، نیروگاهی که ترک ها با روسیه قرارداد بستند یک لیر برای آن خرج نکردند. شرکت روس اتم که مالک از صفر تا صد پروژه است متعهد شده با آخرین تکنولوژی خود نیروگاهی بسازد که دولت ترکیه با ضمانت حداقل ۱۵ سال خریدار برق آن باشد و هیج مسئولیت اجرایی یا فنی در ساخت و اداره نیروگاه بر عهده نداشته باشد.

شما نیروگاه تمیز آک کویو را مقایسه کنید با پروژه هسته ای ایران که فاجعه ای تاریخی و تمام عیار یود. بوشهر و نطنز و فوردو را نیز مقایسه کنید با پروژه های اتمی ترکیه و امارات و حتی عربستان سعودی. این کشورها نه تحریم شدند نه کارمندان اتمی آنها به استخدام موساد درآمدند نه سبب شدند تا برق شهر ها قطع شود، نه با پهپاد به آنها حمله شد و نه هنوز آنچنان بلاتکلیف و منتظر هستند که اسراییل این ماه آنها را بمباران می کند یا ماه آینده.

هرچند جمهوری اسلامی نماد جهنم تمام عیار برای مردم ایران بوده و هست و همه در آرزوی پایان این روزهای نکبت هستند اعتصاب و اعتراض مردمی راهکاری موثر برای عبور از این مقطع دردناک تاریخی است بخصوص اگر معلمان و پرستاران و بازنشسته ها به اعتصاب کامیون داران بپیوندند. دیر یا زود غنی سازی در ایران با یا بدون اعلام رسمی متوقف می شود تا مردم به ریش همه آخوندها و همه سپاهی ها و همه سایری های نظام بلند بلند بخندند.

همانی که ولادیمیر پوتین او را مسیح خواند امروز یا پس فردا با بر باد رفتن رویاهای اتمی و توقف غنی سازی و بدون وعده مشخصی برای برداشته شدن تحریم ها، شاهد تعطیلی نطنز و فوردو و مرکز فرآوری یو سی اف اصفهان خواهد بود. هیچ آینده ای جز این برای جمهوری اسلامی قابل تصور نیست. هزینه این فروپاشی فراگیر را ما مردم ایران پرداختیم و آن راننده کامیونی که با دیدن پارگی لاستیک خود دچار حمله عصبی شد و چنان شیون می کرد که گویی فرزندش مرده است.

البته شاید بتوان آن مسیح پوتین و دو مار محترم بر شانه هایش را بعد از مرگ در یکی از همین مراکز غنی سازی و اتمی تعطیل شده دفن کرد تا آینه عبرت آیندگان شود.

:::



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy