Saturday, Jul 26, 2025

صفحه نخست » پادشاهی خواهان گوی سبقت را از اپوزیسیون نیمه جان ربوده اند

kpbanner.jpgجمهوری اسلامی و آلترناتیوهایش

یدالله کریمی پور

امروز در مونیخ آلمان همایش "همکاری ملی برای نجات ایران" با محوریت و تمرکز بر رضا پهلوی برگزار شد. از این فرصت استفاده کرده و شانس اپوزیسیون برای جانشینی جمهوری اسلامی، در شمایلی توصیفی بررسی می شود.

به گمانم هنوز اپوزیسیونی تمام قد و واقعی در داخل شکل نگرفته است، ولی سروصداهایی از دور و نزدیک در حال برپا شدن و عرضه شدن است. در این طیف شش تمایل برجسته تر، بیش از همه مطرح زبانزدند:

۱- پادشاهی خواهان
آن چه باعث شده تا تنورشان داغ شود، سه پدیده می باشد: تمایلات نوستالژیک هنوز در دسترس، وجود رهبر نیمه در میدان(رضا پهلوی) و پشتیبانی مبهم اسراییل(اشغالگر) و طیف معدودی در آمریکا.
با این همه، میزان پذیرش رضا پهلوی به عنوان رهبر، همانند جایگاهی که ایت الله خمینی در ۵۷ داشت، در میان اقشار جامعه محل بحث جدی است. بسیاری از جمهوری خواهان دموکرات، چپ ها و فعالان مدنی با رهبری موروثی و غیر انتخابی مخالفند؛

۲- جمهوری خواهان سکولار
اینان طیف گسترده ای شامل لیبرال ها، سوسیال دمکرات‌ها و حتی شماری از گروه های چپ را تشکیل می دهند که از آزادی های مدنی، حقوق بشر، برابری جنسیتی و حقوق اقلیت ها در چارچوبی دموکراتیک و غیر دینی دفاع می کنند. ولی نه رهبری در صحنه دارند و نه بهم پیوسته اند و نه ازحامی نصفه-نیمه خارجی برخوردارند؛

۳- حکومتگرایان
نفوذ این گروه از دیدگاه فکری در سال های اخیر به شدت کاهشی می نماید؛ چرا که بسیاری از مردم باورمندند اصلاحات درونی نظام شدنی نبوده و نمی تواند پاسخگوی مطالبات اصلی جامعه باشد. با این همه از سه برتری برخوردارند: نخست ان که بخش های اصلی ساختار قدرت را در دست دارند؛ دوم آن که به رغم اختلافات نسبی، از حمایت طیف اصلاح طلب سنتی و اصولگرا برخوردارند و مهمتر این که تا پایداری و بقای نظام، خواه و ناخواه در قدرت هستند؛

۴- قومگرایان
این گروه ها در جغرافیاهای خود، دستکم‌ در پی دستیابی به خودمختاری و خودگردانی تا استقلال و حتی تجزیه خواهی می باشند. ولی با وجود نفود نسبی میان نخبگان، در مقیاس ملی ضعیف به نظر می رسند. بیشتر به این خاطر که مخاطبین پیامهایشان منطقه ای است، به همین دلیل چشم اندازشان برای کل ایران و نگرانی از تجزیه کشور مانع از حمایت گسترده و ملی از آنها است؛

۵- مجاهدین خلق(منافقین)
به رغم سازماندهی قوی و تاریخچه درازمدت مبارزه با پهلوی و جمهوری اسلامی، به دلایل متعدد درمیان جامعه ایران و اپوزیسیون خارج نشین، نفوذ معنا داری ندارند؛

۶-کمونیست ها
این گروه ها نیز که بیشتر در خارج فعالند و خواهان برقراری نظامی سوسیالیستی یا کارگری در ایران می باشند، از دیدگاه نفود در جامعه سیاسی، آخرین رتبه را به خود اختصاص داده اند.

نتیجه:
به گمانم تا امروز(۴ مرداد ۱۴۰۴) با این که پادشاهی خواهان به دلیل عواملی چونان تکیه بر روحیه نوستالژیک، وجود چهره ای مشخص در صحنه و به اغلب احتمال حمایت های خارجی، نسبت به سایر گروه های پراگنده اپوزیسیون در برخی جهات از برتری نسبی برخوردارند، ولی این برتری نسبی به معنای داشتن شانس قطعی برای جایگزینی نیست.
زیرا پس از گذر از چالش هایی چونان رفع ابهام در خصوص دموکراتیک بودن نظام مورد نظرشان و نیز توانایی آنان در ایجاد ائتلاف گسترده ملی، تازه باید در برایر طیف حکومتی ها برآیند. همان‌ نهادهایی که طی ۴۶ سال،تجربه نظارت و کنترل کشور و مردم را در دست دارند.

به هر روی، به گمانم ممکن است زمین ایران شاهد مسابقه این دو طیف باشد. به هر روی تا کنون، پادشاهی خواهان گوی سبقت را از اپوزیسیون نیمه جان ربوده اند.

ولی برتری آنان منوط به آن است که حکومت از عهده تغییرات زیربنایی و نوسازی ایران بر نیاید.





Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy