Friday, Jul 11, 2025

صفحه نخست » خانم پرستو فروهر، "همبستگی ایرانیان" را جایگزین "تمرین دموکراسی" کنید که الویت این است، نیکروز اعظمی

Nikrooz_Azami_3.jpgاین یادداشت در پی روشن‌سازی نقش انتخاب‌های واژگانی در بازتولید گفتمان اصلاح‌طلبی حکومتی است؛ گفتمانی که از طریق جابه‌جایی مفاهیم، در پی حفظ نظم سیاسی موجود است. به نظر می‌رسد برخی فعالان، از جمله خانم پرستو فروهر، ناخواسته در این سازوکار مفهومی لغزیده‌اند. برای نمونه، تأکید مداوم بر "تمرین دموکراسی" به‌جای اولویت‌بخشی به "همبستگی ملی" می‌تواند نشانگر چنین جابه‌جایی‌ای باشد.

مفاهیمی چون "مدارا"و "تمرین دموکراسی" مفاهیمی هستند که بیشتر از سوی اصلاح‌طلبان حکومتی در اذهان محافل سیاسی ایرانی جا انداخته شده‌اند؛ مفاهیمی که نه در بستر عینی جامعه ایران، بلکه در چارچوب گفتمانی ناکارآمد و منفعل شکل گرفته‌اند. واقعیت آن است که دو نظر متفاوت، لزوماً با یکدیگر مدارایی ندارند. تفاوت در دیدگاه، خود به‌معنای تضاد و امکان نقد متقابل است.

مدارا را می‌توان به‌عنوان نوعی تحمل متقابل میان نظام سیاسی و امکان نقد دیدگاه‌ها تلقی کرد؛ تحملی که زمینه‌ساز گفت‌وگو، اصلاح و پویایی در عرصه‌ی عمومی است."مدارا" در سنت سیاسی غرب، عمدتاً به رابطه‌ی میان دولت و ملت اشاره دارد، نه لزوماً به تعامل میان دیدگاه‌های متفاوت مردمی. این مدارا نیز معمولاً در چارچوب نظام‌هایی نهادینه می‌شود که دولت‌ها نسبت به قانون پاسخ‌گو هستند و حقوق مردم را به رسمیت می‌شناسند.

اما در بستر جمهوری اسلامی، به‌ویژه در جریان خیزش "زن، زندگی، آزادی"، هیچ نشانه‌ای از چنین مدارا و تعاملی میان حکومت و مردم وجود نداشت. برعکس، آن‌چه شاهد آن بودیم، همبستگی مردم در برابر حکومتی سرکوبگر بود؛ همبستگی‌ای که بر پایه‌ی احساس سرنوشت مشترک و درد مشترک شکل گرفت، نه بر مبنای "تمرین دموکراسی" یا "مدارا" با اقتدار حاکم.

در چنین ساختار تئوکراتیکی، اساساً "مدارا" به‌عنوان سازوکار سیاسی، بی‌معناست. و "تمرین دموکراسی" در شرایطی که جامعه ما گرفتار ابربحرانی چندلایه است، بیشتر به نوعی دل‌خوش‌کُنک نمادین می‌ماند تا راهکاری واقعی. ما در یک شبه‌جامعه زندگی می‌کنیم؛ جایی که بنیان‌های اجتماعی، نهادی، و قانونی برای دموکراسی وجود ندارد. در چنین شرایطی، تمرین دموکراسی، نه تنها ممکن نیست، بلکه نوعی فریب‌خوردگی آگاهانه یا نا‌آگاهانه است.

رویکردی که با تکرار بی‌تأمل مفاهیمی چون "مدارا" و "تمرین دموکراسی" در وضعیت حاضر، ناخواسته در راستای تثبیت وضع موجود حرکت می‌کند. نمونه‌ی برجسته‌ی این رویکرد، مواضع پرستو فروهر است؛ کسی که به‌رغم سابقه‌ی شخصی و خانوادگی‌اش در مبارزه با استبداد، در کاربرد زبان سیاسی دچار لغزش شده است. او به‌جای تمرکز بر اولویتِ شکل‌دادن به "همبستگی ایرانیان" برای مقابله با ساختار استبدادی ـ مذهبی حاکم، بر مفاهیمی تأکید می‌ورزد که در شرایط کنونی، فاقد کارکرد عملی‌اند.

کاربرد چنین مفاهیمی در فضای عمومی از آن‌رو رواج یافته که خطری متوجه گوینده نمی‌کند. تکرار "مدارا" و "تمرین دموکراسی" در گفتار عمومی، بیش از آن‌که از اراده‌ای برای تغییر حکایت کند، بدل به نوعی سرگرمی زبانی شده است؛ بی‌خطر، بی‌هزینه، و بی‌اثر. این در حالی است که کنش واقعی و معنادار در شرایط کنونی، چیزی جز تلاش برای همبستگی میان نیروهای ایرانی علیه حکومت فاشیستی ـ مذهبی نیست. چنین همبستگی‌ای نه‌تنها ضروری، بلکه مخاطره‌آمیز و هزینه‌بر است؛ اما تنها از دل آن می‌توان امکان دگرگونی سیاسی را فراهم کرد.

تفاوت بنیادین در این‌جاست: "مدارا" و "تمرین دموکراسی"، در شرایطی که حتی آزادی پوشش به رسمیت شناخته نمی‌شود و هرگونه مخالفت، با سرکوب، با خشونت پاسخ داده می‌شود، بیشتر به وعده‌هایی انتزاعی می‌مانند. این مفاهیم، اگرچه مهم‌اند، اما بیشتر به آینده‌ یا پس از فروپاشی نظم کنونی تعلق دارند؛ زمانی که یک نظام سکولار، قانون‌محور و دموکراتیک مستقر شده باشد. در لحظه‌ی اکنون، آن‌چه کارساز و ضروری است، ایجاد و تقویت همبستگی مؤثر و البته ریسک‌پذیر میان نیروهای اپوزیسیون و بدنه‌ی اجتماعی معترض است. خانم محترم پرستو فروهر به جای تکرار بیهوده چنین اصطلاحاتی، بهتر است از "همبستگی ایرانیان" در مقابل حکومتی سوداگر و ستم پیشه، سخن بر زبان راند.

نیکروز اعظمی



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy