تلاشی برای بقای نظام در پوستینی نو
دکتر رضا سعیدی فیروزآبادی - کیهان لندن
در سالهای اخیر، بخشی از بدنه حکومت جمهوری اسلامی، با آگاهی از بحرانهای عمیق مشروعیت، ناکارآمدی ساختاری، و فاصله فزاینده میان نظام و مردم، به اجرای نوعی تغییرات ظاهری و حسابشده روی آورده است. این روند که از سوی ناظران و تحلیلگران با عنوان «پروژه جمهوری اسلامی۲» شناخته میشود، تلاشی هدفمند برای حفظ بنیانهای اصلی نظام، اما با بازسازی سطحی در ظاهر، گفتمان، و حتی برخی نهادهاست؛ تغییری که در عمل بیشتر شبیه به یک کودتای نرم از درون حکومت علیه مردم تعبیر میشود.
اهداف «پروژه جمهوری اسلامی۲»
«پروژه جمهوری اسلامی ۲» در پی پاسخ دادن به چند بحران اساسی است:
۱- بحران مشروعیت: کاهش گسترده مشارکت مردم در انتخابات، اعتراضات سراسری و بیاعتمادی عمومی به نهادهای حکومتی، نشاندهنده فرسایش عمیق مشروعیت نظام است.
۲- بحران کارآمدی: سوء مدیریت اقتصادی، تحریمها، فساد سیستماتیک و انسداد در سیاستگذاریهای کلان، کارآیی ساختار فعلی را به شدت زیر سوال بردهاند.
۳- بحران جانشینی رهبری: آینده رهبری جمهوری اسلامی و انتقال قدرت، یکی از نگرانیهای مهم نخبگان درون نظام است که نیاز به بازطراحی چهره سیاسی برای آینده دارد.
مظاهر تغییر صوری
در ظاهر، حکومت تلاش دارد با تزریق چهرههای جوانتر، دادن برخی آزادیهای محدود فرهنگی، وعدههای اصلاحات اقتصادی، یا حتی بازنگری در برخی سیاستهای خارجی، نوعی بازسازی سطحی انجام دهد. اما این تغییرات:
• بدون هیچ تغییری در ساختار قدرت واقعی صورت میگیرد؛
• نهادهای امنیتی، نظامی و ایدئولوژیک همچنان دست بالا را دارند؛
• مفهوم جمهوریت همچنان در حاشیه قرار دارد و ولایت مطلقه فقیه اصل بنیادین باقی میماند.
چالشهای این پروژه
۱- عدم اعتماد مردم: جامعه ایران امروز، دیگر با وعدههای اصلاحطلبانه یا بازسازیهای سطحی فریب نمیخورد. حافظه جمعی از تجربههای شکستخورده گذشته (مانند اصلاحات دهه ۷۰ یا اعتدال روحانی) بسیار زنده است.
۲- شکاف درون حکومت: میان جریانهای تندرو، نظامیان، و برخی تکنوکراتهای محافظهکار، در مورد میزان و نوع تغییر، اختلافاتی جدی وجود دارد که میتواند این پروژه را از درون تضعیف کند.
۳- فشار خارجی و انزوای بینالمللی: هر نوع اصلاح صوری و ظاهری، بدون تغییر در سیاستهای کلان منطقهای و حقوق بشری، مورد پذیرش جهان قرار نمیگیرد.
۴- جنبشهای مدنی و نسل نوین: نسل جدید ایرانیان، آگاه، شجاع و جهاننگر است و دیگر به کمتر از تغییرات بنیادین رضایت نمیدهد. «جمهوری اسلامی۲» از اساس، پاسخی ناکافی به خواست این نسل است.
«پروژه جمهوری اسلامی۲» نه نشانی از تغیرات بنیادی و واقعی، بلکه تلاشی برای بازتولید اقتدار در لباسی جدید است. این کودتای نرم، با هدف دور زدن حقوق و خواستهای عمیق مردم و سرکوب انرژی جامعه برای تحقق تغییرات بنیادین صورت میگیرد. اما در عمل، به دلیل شکاف میان فرم و محتوا، و آگاهی فزاینده جامعه، به احتمال زیاد سرنوشتی مشابه دیگر پروژههای شکستخورده نظام خواهد داشت. ایران امروز در آستانه یک دگرگونی ریشهدار است، و هر تلاشی برای بزک کردن ساختار فرسوده حکومت، فقط لحظه فروپاشی را ممکن است به تعویق اندازد و نه جلوگیری از آن را.