حسین شمخانی؛ آقازاده در بازی بزرگ نفت، جنگ و تحریم
عطا محامد - ایران وایر
نام خاندان شمخانی سالهاست که در صحنه سیاست و امنیت ایران حضوری پررنگ دارد؛ از روزهای پرخطر میدان مینهای خرمشهر گرفته تا بزنگاههای پشتپرده در میدان سیاست تهران. در این میان، اما چهرهای بیش از دیگران در این خاندان نامش با فساد و دور زدن تحریمها گرهخورده است: «محمدحسین شمخانی»، فرزند «علی شمخانی»، دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی.
اتحادیه اروپا روز دوشنبه، ۳۰ تیر۱۴۰۴، حسین شمخانی را یکی از «عوامل کلیدی» در ساختار «ناوگان سایه» روسیه خواند و با استناد به نقش او در دور زدن تحریمهای نفتی، نامش را به فهرست تحریمهای این اتحادیه افزود.
نام او چند سالی است در میان بازیگران اصلی شبکههای پیچیده دور زدن تحریمهای نفتی ایران مطرحشده است؛ اما آنچه ماجرا را پیچیدهتر کرد، ورود او به حلقه مالی روسیه پس از آغاز جنگ اوکراین بود. گزارش «بلومبرگ»، او را بهعنوان یکی از معماران پنهان اقتصاد جنگی پوتین معرفی کرده است. درواقع، حسین دیگر فقط یک چهره در حاشیه قدرت جمهوری اسلامی نیست؛ بلکه بدل به یکی از کلیدیترین بازیگران بازی چندلایه نفت، سیاست و جنگ شده است.
شمخانیها؛ تبار قدرت پنهان
خاندان شمخانی، بهویژه در دهه اخیر، به یکی از نمادهای پیوند میان قدرت نظامی، نفوذ سیاسی و ثروت خصوصی در ساختار جمهوری اسلامی تبدیل شدهاند. علی شمخانی، وزیر دفاع دولت خاتمی و دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی، گرچه زمانی منتقد ساختار سیاسی بود، اما با نزدیکی دوباره به رهبر جمهوری اسلامی در قامت مشاور، جایگاه خود را در نهادهای عالی حفظ کرد.
از اواخر دهه ۹۰ نام او و خانوادهاش بیشتر به فساد آمیخته شد. در سال ۱۳۹۸، «مهدی صدرالساداتی»، روحانی منتقد مفاسد اقتصادی، اسنادی از سبک زندگی خانواده شمخانی منتشر کرد؛ ازجمله مجتمع مسکونی هزارمیلیاردی در فرشته تهران به نام مادر خانواده تا حساب بانکی ۹ و نیم میلیارد تومانی به نام نوه سهساله (در سال ۹۶) شمخانی برای خرید ملک در لواسان.
این پروندهها عموما پس از اتمام دوره ریاست جمهوری «حسن روحانی» برملا شد. در کنار پدر مهمترین عضو خانواده که نامش به فسادها گره خورد، حسین شمخانی بود. وی متولد دهه شصت و تحصیلکرده مدیریت بازرگانی است. گفته میشود او تحصیلات خود را در دانشگاه دولتی مسکو و سپس در دانشگاه آمریکایی بیروت تکمیل کرده و بعدها وارد دنیای تجارت بینالملل شده است؛ اما برخلاف برخی دیگر از آقازادهها، حسین، مسیر شهرت و رسانهای شدن را انتخاب نکرد؛ او در سکوت و با استفاده از نامهای مستعار، بهخصوص لقب «هکتور»، وارد شبکههای پیچیده مالی شد.
آدمیرال و ناوگان سایه
اکثر ایرانیان اولین بار چهره حسین را در برنامه «مثلث شیشهای» با مجریگری «رضا رشیدپور» دیدند. آنجا چهره جوانی ماخوذ به حیا داشت که پدرش به او توصیه میکرد وارد کار دولتی نشود؛ اما ۱۰ سال بعد یعنی در بهمن ۱۴۰۰، نام او با توقیف نفتکشی به نام «کابل» در بندر کاندلای هند که به شرکت «آدمیرال» تعلق داشت، بهطور رسمی در مظان اتهام نقض تحریمها قرار گرفت.
این کشتی به دلیل نقص مدارک و حرکت تحت پرچم کشور ثالث توقیفشده بود و مسوولان سازمان بنادر ایران نیز با استناد به همین پرچم، از پیگیری آن طفره رفتند. در همان زمان، علی شمخانی در توییتی نوشت «زخم تحریم با برنامه غرب و شمشیر بیتدبیری و وادادگی غربگراهای داخلی، پیکر مقاوم مردم ایران را مجروح ساخته. برای التیام این زخم از جان و آبرو مایه میگذاریم. ناگفتهها بماند برای بعد.» این گفته بهوضوح از آگاهی و رضایت ضمنی او از نقش پسرش در شکستن محاصره اقتصادی نشان داشت. شرکت آدمیرال که توسط حسین و برادرش حسن اداره میشد، از سال ۱۳۹۰ فعالیت خود را آغاز کرده و ظرف پنج سال به ظرفیتی بالغبر ۱۶ هزار کانتینر ۲۰ فوتی در خلیجفارس و بنادر خاور دور رسید؛ رقمی قابلتوجه که آن را به یک بازیگر غیررسمی مهم در صادرات نفت تبدیل کرد.
نفتکشهای این شرکت عمدتاً بدون سیستم موقعیتیاب و با پرچمهای جعلی حرکت میکردند. این نوع حرکت که به «ناوگان سایه» معروف است؛ نهتنها در صادرات نفت ایران از آن استفاده میشود، بلکه پس از آغاز جنگ اوکراین، در جابهجایی نفت روسیه نیز نقش مهمی ایفا کرده است.
حسین در ادامه مسیر خود، شرکت میلاووس Milavous را در دبی تاسیس کرد؛ شرکتی که تنها در دو سال، به یکی از قطبهای اصلی بازار خاکستری نفت بدل شد. میلاووس با مخلوط کردن نفتهای تحریم نشده با محمولههای ایرانی و روسی و دستکاری اسناد، منشأ واقعی بار را پنهان میکرد و آن را به شرکتهایی چون سینوپک Sinopec چین، شورون آمریکا و بریتیش پترولیوم میفروخت.
از نفت تا جنگ
با آغاز حمله نظامی روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، فعالیتهای شبکه اقتصادی تحت مدیریت حسین، وارد مرحلهای تازه شد. تا پیش از آن، او بیشتر بهعنوان واسطهای فعال در صادرات پنهانی نفت ایران شناخته میشد، اما در این برهه، نقش او بهگونهای چشمگیر به حوزه دور زدن تحریمهای نفتی و تسلیحاتی روسیه گسترش یافت. اتحادیه اروپا در بیانیه رسمی خود در تیر۱۴۰۴، حسین را «یکی از بازیگران کلیدی ناوگان سایه روسیه» معرفی کرد و از نقش تعیینکننده او در افزایش درآمدهای نفتی دولت «ولادیمیر پوتین»، رییسجمهور سوریه سخن گفت.
پیشازاین تصمیم اتحادیه اروپا، در دیماه سال گذشته بلومبرگ مدعی شده بود، حسین «بیسروصدا خود را در قلب سیستم مالی غرب جایداده و در میان گروهی از بازرگانان است که در حال انتقال تسلیحات از طریق دریای خزر به روسیه هستند تا به مسکو در جنگ با اوکراین کمک کنند.» ازجمله انتقال قطعات پهپادهای ایرانی به روسیه از طریق دریای خزر خبر دادند؛ نقشی که به گفته «ایرانفوکس»، او را به نقطه اتصال دو جنگ تبدیل کرده است: جنگ اقتصادی علیه ایران و جنگ نظامی روسیه علیه اوکراین.
شبکه شمخانی برای پشتیبانی مالی از این فعالیتها پیشازاین، ساختار پیچیدهای از شرکتهای پوششی و صندوقهای سرمایهگذاری در نقاط مختلف جهان ایجاد کرده بود. شرکت «میلاووس» در دبی، از طریق دفاتری در لندن، ژنو و سنگاپور با بنیاد مالی «اوشن لئونید» Ocean Leonid Fund در ارتباط بود. این صندوق، بر اساس یافتههای «بلومبرگ»، وظیفه مدیریت درآمدهای ناشی از فروش نفت ایران و روسیه را بر عهده داشت و بخشی از این منابع، طبق اسناد غیررسمی، برای معاملههای تسلیحاتی و پروژههای مشترک لجستیکی هزینه میشد. نکته قابلتوجه این است که برای اعضای کلیدی این شبکه، تابعیتهای دوم از کشورهایی همچون قبرس، مالتا و دومنیکا، در دریای کاراییب اخذشده بود تا دسترسی آسانتری به شبکه بانکی بینالمللی و پوشش حقوقی مضاعف فراهم شود و نام برخی از اعضای این گروه نیز تغییر کرده بود.
اما همین دسترسی بانکی پای وزارت خزانهداری آمریکا را به میان کشید. این وزارتخانه در آذرماه ۱۴۰۳ اعلام کرد در حال بررسی ارتباط موسسه مالی و اعتباری «جیپی مورگان» با صندوق «اوشن لیونید» است. گفتهشده بود که تمرکز اصلی این تحقیقات بر نقش حسین در دور زدن تحریمهاست، آنهم در شرایطی که نه او و نه صندوق مذکور تاکنون در فهرست تحریمهای آمریکا قرار نگرفتهاند. بااینحال، فشارهای بینالمللی باعث شده مرکز مالی دوبی همکاری با برخی شرکتهای منتسب به او را تعلیق کند و نهادهای مالی آمریکا نیز دسترسی این شبکه به منابع غربی را زیر نظر بگیرند.
اما آنچه گزارش بلومبرگ بیان میکرد این بود که روسیه پول این تسلیحات را با محمولههای نفتی پرداخت میکرد. این سایت گزارش کرده است که کشتیهای تحت مالکیت «کریوس» Crios Shipping (وابسته به شمخانی) میان بنادر ایران و روسیه رفتوآمد کرده است. بر این اساس دو کشتی بانامهای «Sea Castle» و «Sea Anchor» در فاصله سالهای ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ دستکم پنج بار مسیر ایران به روسیه (بندر آستراخان) را پیمودهاند؛ آنهم در شرایطی که حملونقل تسلیحات مشمول تحریمهای شدید است. بهاینترتیب حسین، با ایجاد ساختارهای مالی و کشتیرانی پیچیده، نهتنها نقش مهمی در دور زدن تحریمهای ایران داشته بلکه در تأمین تجهیزاتی و مالی جنگ روسیه در اوکراین نیز نقش ایفا کرده است.
شمخانی علیه رسانه
در واکنش به مجموعه گزارشهایی که درباره نقش حسین در دور زدن تحریمهای نفتی و تسلیحاتی منتشرشده، بهویژه گزارشهای تحقیقی بلومبرگ، وکلای او با رد این اتهامات اعلام کردند که بهطور رسمی از بلومبرگ شکایت کردهاند. آنها همچنین مدعی شدند که در اسفند سال گذشته بارها از این رسانه خواسته بودند اسناد ادعاهایش را منتشر کند، اما بلومبرگ به آنها نهتنها هیچ مدرکی ارائه نکرده، بلکه به درخواستها نیز پاسخی نداده است.
تیم شمخانی مدعی است که حسین، مالک شرکتی تحت عنوان «میلاووس» نیست. جالبتر آنکه میگویند گردش مالی این شرکت فقط در سال ۲۰۲۲ چیزی حدود ۱۵ میلیارد دلار نبوده بلکه تنها ۹.۲ میلیون دلار بوده است. آنها میگویند بلومبرگ کار سفارشی انجام داده است؛ و به این خبرگزاری توصیه میکنند «بهجای انتشار داستانهای علمی تخیلی به حقیقت و واقعیت احترام بگذارد و اعتبار خود را خرج گزارشهای سفارش شده از منابع نامعتبر نکند.» البته این وکلا در سال ۱۴۰۰ نیز در ماجرای شرکت ادمیرال و کشتی کابل از رسانهها شکایت کرده بودند.
تحریم حسین شمخانی از سوی اتحادیه اروپا تاکنون با سکوت مقامات جمهوری اسلامی همراه بوده است. نکته قابلتوجه آنکه برخلاف بسیاری از چهرههای تحریم شده ایرانی، او جزو معدود کسانی است که نامش در تحریمهای اروپا هست ولی هنوز در فهرست وزارت خزانهداری آمریکا دیده نمیشود. این در حالی است که پدرش، علی شمخانی، در دی ۱۳۹۸ از سوی وزارت خزانهداری ایالاتمتحده، بههرحال هفت مقام ارشد دیگر، به دلیل نقش در اقدامات بیثبات کننده جمهوری اسلامی، تحریم شده بود. البته برخی معتقدند بهزودی نام حسین نیز وارد فهرست تحریمیهای آمریکا خواهد شد.