Saturday, Aug 2, 2025

صفحه نخست » رفتار مسئولانه به جای توهم و رؤیا فروشی، مهرداد خوانساری

Mehrdad_Khansari_2.jpgبرقراری چیزی که بیش از یک آتش‌بس لرزان در پی جنگ ۱۲ روزه و تحقیرآمیز با اسرائیل نیست، باعث آغاز یک گفت‌و‌گوی ملی درباره لزوم بازنگری اساسی در سیاست‌ها و اولویت‌های داخلی و خارجی کشور شده است.

در حالی‌که نیروهای مختلف در سراسر همه طیف های سیاسی - چه در داخل کشور و چه در خارج - نگرانی‌های مشابهی درباره مسائل کلیدی و نیازهای فوری ملت ایران را مطرح می‌کنند، متاسفانه آنها همچنان ناتوان از عبور از مرزهایی هستند که گذشته و گرایش‌های ایدئولوژیک اکنون تا حد زیادی بی‌ارتباط‌شان، برایشان ترسیم کرده است.

در حالی‌که ایرانیان به آینده خود می‌اندیشند، روشن است که تنها از طریق گفت‌وگو، تعامل و همکاری میان گروه‌های مختلف سیاسی که به برداشت‌های نسبتاً مشابهی از اولویت‌های کنونی رسیده‌اند، می‌توان انتظار تغییر معناداری داشت.

حتی در درون ساختارهای حکومتی نیز در روزهای اخیر شاهد فراخوانی آشکار برای گفت‌وگو با صداهای «اپوزیسیون» بوده‌ایم. از تاکید مسعود پزشکیان به عنوان رئیس دولت، بر ضرورت «صبوری، عقلانیت و انسجام ملی» در اصلاح حکمرانی، تا علی‌اکبر ولایتی، وزیر خارجه پیشین و از نزدیکان رهبر جمهوری اسلامی، که گفته ایران باید «روش‌های منقضی‌شده» را کنار بگذارد تا وحدت ملی حفظ شود - که به نوعی اذعان به نارضایتی عمومی است. حتی أمثال محمدرضا باهنر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز سخن از ضرورت انجام رفراندوم در باره برخی سیاستهای حکومت به میان میآورد!

نکته جالب اینجاست که این درخواست‌ها از سوی افرادی چون پزشکیان و ولایتی - اگرچه محتاطانه بیان شده‌اند - با ادبیاتی صریح‌تر از سوی چهره‌هایی چون میرحسین موسوی، نخست‌وزیر پیشین که ۱۴ سال است در حصر خانگی است، و مصطفی تاج‌زاده، معاون پیشین وزیر کشور و منتقد صریح‌اللهجه که اکنون در زندان به سر می‌برد، مطرح می‌شوند.

موسوی در بیانیه‌ای که پس از جنگ دوازده‌روزه منتشر کرد، آشکارا نوشت که ساختار کنونی نظام، نماینده همه ایرانیان نیست و مردم خواهان تغییر این ساختارند؛ تغییری که از دل برگزاری همه‌پرسی برای تدوین قانون اساسی جدید مبتنی بر حاکمیت مردم به دست می‌آید. موسوی در گام نخست برای دستیابی به این هدف، خواستار چند اقدام فوری و نمادین نیز شده است؛ از جمله آزادی تمامی زندانیان سیاسی و ایجاد تغییر آشکار در رویکردهای رسانه ملی.

از سوی دیگر، مصطفی تاج‌زاده، فعال برجسته و زندانی سیاسی، در نامه‌ای جسورانه بار دیگر خواستار اصلاحات ساختاری شد. او در این نامه اعلام کرد که آیت‌الله خامنه‌ای یا باید اصلاحات بنیادین، از جمله بازنگری قانون اساسی توسط مجلسی منتخب به معنی غیر فرمایشی را اجرا کند یا از قدرت کناره‌گیری نماید. تاج‌زاده شرایط دشوار اقتصادی و انزوای بین‌المللی را نشانه‌ای روشن از شکست سیاست‌های کنونی دانست.

در خارج از ایران نیز، گروه‌های برجسته تبعیدی و فعالان سیاسی در برگزاری و ترویج برنامه‌های گوناگون خود برای تغییر فعال بوده‌اند؛ برنامه‌هایی که اغلب مبتنی بر جایگزینی نظام دینی بی‌اعتبار کنونی با نظمی سکولار و دموکراتیک است.

با این حال، آنچه در تلاش‌های آنان غایب بوده، تلاش جدی برای پایان دادن به رقابت‌های خود محور و تلاش برای ایجاد جبهه‌ای متحد و همچنین هماهنگی واقع‌گرایانه با چهره‌ها و فعالان جامعه مدنی داخل ایران است که به دنبال تغییری مسالمت‌آمیز و دور شدن از ساختار فعلی‌اند.

بهترین فرصت برای تغییر و آشتی

تردیدی نیست که ظرفیت برای آشتی ملی هیچ‌گاه به اندازه اکنون مهیا نبوده است. آنچه اکنون برای هموار کردن مسیر این گذار ضروری است، شامل موارد زیر است:

۱. اقدام شجاعانه از سوی چهره‌های کلیدی سیاسی برای پایان دادن به گسست موجود و ایجاد اتصال در مرحله اول و سپی هماهنگی در عمل میان بازیگران سیاسی داخلی و خارجی.
۲. ارائه تضمین‌هایی مبنی بر «عفو مشروط» همراه با لغو مجازات اعدام به همه افرادی که در ساختار حکومت، به‌ویژه در لایه‌های پنهان قدرت (دولت پنهان)، نقش داشته‌اند، مبنی بر این‌که هرگز با آن‌ها به شیوه‌ای که رهبران جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۷ با شکست‌خوردگان در آن زمان برخورد کردند، رفتار نخواهد شد. آن‌ها باید اطمینان یابند که اگر از حاکمیت فاصله بگیرند و به مردم بپیوندند، مورد تبعیض قرار نخواهند گرفت یا مجبور به ترک خانه و کشور خود نخواهند شد.

فرصت تغییر و آشتی پیش روی ماست. تحقق آن نیازمند بلوغ سیاسی، احترام متقابل، پرهیز از توهمات و رؤیافروشی و شاید از همه مهم‌تر، رفتار مسئولانه است.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy