عبدالله ناصری
اختصاصی تحکیم ملت
در سالهای اخیر، عبور از جمهوری اسلامی و حکومت دینی همهگیر و عیان است. از پایان دولت آقای سید محمد خاتمی بسیاری از اندیشهمندان ایرانی به ناکارآمدی حکومت فقهی و حتی دروغبودن آن پی بردند.
این کمینه، ناکارآمدی اسلام سیاسی را در عصر اصلاحات و با سنگاندازی خامنهای و هوادارانش به اسم دین برای دولت را از نزدیک لمس کرد و در روز تنفيذ آرای احمدینژاد که ارکستر زنده در نزد خامنهای نواخت به دروغبودن جمهوری اسلامی و ولیفقیه پی برد. از یادمان نرفته که رهبر ریاکار حکومت، وزیر وقت ارشاد یعنی همین خاتمی را به خاطر فعالیت قانونی آموزشگاه های موسیقی بر نتافت.
روند تمایلات خودخواهانه رهبر، کار را به جایی رساند که چهار سال پس ازدولت گماشتهی خود، رسما فرمانده کودتای انتخاباتی و مانع انتخاب موسوی شد.
جنبش مؤثر سبز راه خود را پیش برد و با تداخل جنشهای دی ۹۶، آبان ۹۸، و انقلاب "زن، زندگی، آزادی" در همدیگر و خصوصا وقتی میرحسین موسوی با صدور بیانیههای مختلف که دال مرکزی آنها گذار از جمهوری اسلامی بود، آن جنبش قویتر شد و توانست یک وفاق ذهنی بین عابران از ولیفقیه ایجاد کند.
اکنون دغدغه اصلی مردم ایران، گذر از جمهوری اسلامی و نبود خامنهای است. این که بر نبود رهبر فعلی تأکید دارم بدین سبب است که حتی در صورت ماندگاری جمهوری اسلامی، جامعهی مدنی ایران با هر "رهبرباش" دیگری امیدوارتر و قویتر خواهد شد. جو روانی/ خبری ایجاد شده توسط دولت اسرائیل درباره حذف رهبر حکومت هم با همین برداشت قابل توجیه است.
البته تأکید میکنم که بیان این همسویی به معنای دعوت از و همراهی با نتانياهو نیست (که به مراتب همه مستبدان امروز جهان از او سفیدتراند)، بلکه پاسخی به متوهمان داخلی است که تبلیغ میکنند استمرار اسلام سیاسی در ایران با رهبر کنونی بهتر است. (https://fa.shafaqna.com/media/2020/03/dsc_2615.jpg)
Monday, Sep 1, 2025