اصلاحات نيازمند تبارشناسي، نوسازي و تعريفي دوباره است
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي
شايد اكنون زمان مناسبي نباشد كه بتوان قضاوت درست و قطعي از وضعيت اصلاحطلبان داشت. آنها خودشان زمان يك قضاوت درست را انتخابات آينده ميدانند. گرچه تاكيد دارند كه اين قضاوت زماني قابل اعتناست كه شرايط انتخابات عادلانه باشد. با توجه به تمهيدات در نظر گرفته شده از سوي جبههي اصلاحات، اصلاحطلبان معتقدند كه وضع آنها در انتخابات بعدي بهتر خواهد بود. آنها سعي دارند به يك اتحاد استراتژيك در جبههي اصلاحات دست يابند.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) بسياري از اصلاحطلبان هنوز ايفاي نقش برجستهتر سيدمحمد خاتمي را در حرکت اصلاحات خواستارند و ارتباط گستردهتر وي با مردم سراسر کشور را فرصت مناسبي براي تشريح دستاوردها و عملکرد دولت اصلاحات ميدانند. حتي برخي مخالفان دولت اصلاحات نيز از خاتمي به عنوان پرچمدار جريان اصلاحطلبي ايران نام ميبرند و از وي خواستهاند كه بعد از هشت سال از فعاليت اصلاحطلبان تعريفي از اصلاحات ارائه دهد.
سران اصلاحطلب نيز معتقدند كه امروز بايد با توجه به اشتباهات و پيروزيهايي كه در اين مدت به دست آوردهاند به دنبال يافتن ادبيات جديدي باشند تا بتوانند با هجومهاي عوامگرايانه مقابله كنند. آنها همچنين سعي ميكنند با توجه به انتظارات مردم، همگرايي نسبي خود را به سطح قابل توجهي برسانند.
محمد خاتمي رييسجمهور سابق كشورمان كه وي را رييسجمهور دولت اصلاحات ميناميدند، اصلاحات را داراي ابهامهايي در عملکرد، تعريف و چشمانداز ميداند.
وي بر اهميت تبارشناسي اصلاحات و اين كه بدانيم جريان اصلاحات با تبار گذشته خود چه به لحاظ ماهيت و چه به لحاظ هويت پيوند دارد، تاكيد كرده است.
سه محور " آزادي، استقلال و پيشرفت " قوام بخش اصلاحات مورد نظر خاتمي در عرصه حيات اجتماعي است و خاطرنشان ميكند كه جريان اصلاحطلب در اين دوره بايد به مبدا خود يعني انقلاب اسلامي بنگرد.
آيا ضرورتي به بازتعريف اصلاحات وجود دارد؟ خاتمي به اين سوال ايسنا پاسخ داد: خود اصلاحات، نياز به اصلاحات دارد. اصلاحات در متن به راه خود ادامه خواهد داد، اما كساني هستند كه رهبري اصلاحات را داشتهاند و يا ميخواستند چنين باشند و يا مدعي اصلاحات در جامعه بودهاند .آنها مرتكب اشتباهاتي شدهاند و درطول تجربه قطعا به راههاي بهتري دست پيدا كردهاند. اين اصلاحات قطعا بايد مورد بازشناسي قرار گيرد.
رييس جمهور سابق كشورمان تاكيد دارد كه حركت اصلاحات به سوي آزادي، استقلال و پيشرفت است و اصلاحات واقعي آن است كه از موضع دين، خواستار اين سه براي جامعه است.
اصلاحطلبان شعارهايي دادهاند كه گفته ميشود نتوانستند آنها را با زندگي مردم تبيين كنند. الان فرصت تبيين آنهاست. اگر اصلاحات هنوز روشي بلارقيب است، امروز فرصت آن است كه آن را تبيين كنند.
آيا سكوت اصلاحطلبان به معناي بيبرنامگي است؟ آنها چنين فرضيهاي را رد ميكنند.
محمدصادق جواديحصار يك عضو حزب اعتماد ملي در اينباره طي گفتوگويي با ايسنا به تشكيل حزب اعتماد ملي از سوي مهدي كروبي و يا تاسيس بنياد باران توسط سيد محمد خاتمي اشاره كرد و گفت: اين فعالان سياسي هماكنون براي رسيدن به يك چشمانداز بهتر در آينده و تقويت مديران عالي و برجسته، فعاليتهاي گذشته را ارزيابي ميكنند؛ از اين رو نميشود گفت اين افراد بيكار نشستهاند.
" اصلاحطلبان كارهاي زيادي دارند كه بايد انجام دهند" اين جمله از بين تحليلهاي افراد همين طيف خارج شده است كه تاكيد دارند: امروز نبايد اصلاحطلبان به بهانهي اينكه قدرت اجرايي در اختيار ندارند بيكار نشسته و دست روي دست بگذارند بلكه بايد همهي نيروهاي باانگيزه وارد ميدان شوند و اگر كسي نااميد شده و انگيزهي خود را از دست داده حتما بايد كنار گذاشته شود.
عليرغم اين كه برخي افراد مانند اسدالله بادامچيان از اعضاي حزب موتلفهي اسلامي در گفتوگو با ايسنا اعتقاد خود را اينگونه بيان كرد كه اصلاحطلبان مردهاند و كاري از دست مرده برنميآيد، عزتالله سحابي در رابطه با اصلاحات و سرنوشت آن در كشور اظهار داشت: جريانات اصلاحات نيز بايد نقد شود ولي به نظر من هنوز شكست نخورده است.
اما بادامچيان اصلاحات را جريان مردهاي ميداند كه حتي با نفس مسيح نيز شانس زنده شدن را ندارد، جريان اصلاحات از نظر وي فاقد تعريف و استراتژي مشخص است تا آنجا كه گفته است: جرياني كه در تعريف علمي از خود پايش ميلنگد چطور ميخواهد مجددا به صحنه سياسي كشور بيايد.
از سوي ديگر مصطفي كواكبيان دبيركل حزب مردمسالاري نيز در گفتوگو با ايسنا تاكيد كرده است: اصلاحات جدا از مردم، از اول هم مرده بود؛ ولي اصلاحات مردمي، هيچ گاه نخواهد مرد.
وي اصلاحات را نيازمند برنامه، استراتژي، رهبري مشخص و اهداف معين ميداند كه بايد مانيفست شفاف و مشخصي در راستاي تداوم آن مد نظر قرار گيرد و چنين اصلاحاتي نخواهد مرد.
به گزارش ايسنا احمد شيرزاد از اعضاي حزب مشاركت ايران اسلامي در اينباره گفت: اغلب گروههاي اصلاحطلب گروههايي هستند كه كار حزبي و اصل راي جمعي را كمابيش به رسميت شناختهاند و عقل و منطق براي آنها ملاك است نه صرفا ريشسفيدي؛ در حالي كه جناح مقابل در اين بخشها مشكل دارد و وقتي به چالش برخورد كند به سادگي قادر به حل آن نيست مگر با اعمال برخي ارادهها.
اصلاحطلبان از گذشته تا به حال با توجه به حداقل اشتراك نظرهايي كه داشتهاند در عرصههاي مختلف از جمله انتخابات رياستجمهوري سال 76 گرد هم آمدند و البته اين در حالي است كه خيلي از اين تشكلها و احزاب بعد از آن، شناسنامهدار شدند و به صحنه آمدند.
ابراهيم اميني از اعضاي حزب اعتماد ملي در گفتوگو با ايسنا با بيان اينكه غير واقعي و غير معقول است كه انتظار داشته باشيم اصلاحطلبان در همهي مسائل با هم اشتراك نظر داشته باشند، افزود: انتظار اين است كه اصلاحطلبان با توجه به اشتراكات زيادي كه دارند در مسائلي كه پيشروست به شكل پروژهاي با هم ائتلاف كنند و البته بر اساس بخشي از اعتقاداتشان اين قضيه اجتنابناپذير است.
اصلاحطلبان بايد از تجربيات گذشته و از وزن اجتماعي كه در جامعه دارند استفاده كنند، براي همين چارهاي نيست كه از اختلافنظرهاي جزيي گذر كنند تا به ائتلافهاي بزرگ برسند.
به گزارش ايسنا سيد مصطفي تاجزاده جريان اصلاحات را اينگونه توصيف كرده است: بايد بپذيريم كه جريان اصلاحات بازي برد – برد است. چون هم تقويت نظام را در پي دارد و هم نظامي را تثبيت ميكند تا بتوان اصلاحش كرد.
پس از انتخابات نهم رياستجمهوري مهمترين سوال پيشروي اصلاحطلبان اين است كه «چه بايد كرد؟». اين سوال گسسته از بازخواني گذشته نيست، ولي آنها تاكنون هيچ بديلي براي اصلاحات نيافتهاند و معتقدند كه حتي حاكميت يكدست مشي اصلاحطلبانهاشان را بهتر به هدف رهنمون ميكند.
هدايت آقايي يك عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران سازندگي نيز در گفتوگو با ايسنا تاكيد كرد: اصلاحطلبان براي تداوم اصلاحات بايد ضمن ايجاد يك اتحاد فكري و تشكيلاتي در جامعه ظرفيتسازي كرده و البته با نمادهاي ارتجاع و بهويژه خرافهپرستي به شدت مبارزه كنند.
وي خاطرنشان كرد: اصلاحات يك امر طبيعي است كه به طور جدي در هر جامعهاي كه رو به رشد باشد اتفاق ميافتد، منتهي گروهها، احزاب و جريانات ميتوانند افتخار اين را داشته باشند كه به اين امر طبيعي سرعت دهند؛ چراكه اصلاحات بسان زايماني است كه اگر كمك شود با درد كمتري صورت ميگيرد و اين در حالي است كه به هر حال اين نوزاد متولد خواهد شد و دموكراسي در كشورها برقرار ميشود و مردم در ادارهي امور خود حتما حضور خواهند داشت، اما چه بهتر كه اين كار راحتتر بدون دردسرتر و با هزينهي كمتر صورت گيرد و افتخار آن هم نصيب كساني شود كه سرعت بيشتري به اصلاحات دهند.
وي ادامه داد: اصلاحطلبان بايد اتحاد فكري و تشكيلاتي پيدا كنند. يعني تعاريفشان از اصلاحات و از برداشتهايي كه از اين واژه است يكي كنند و البته پراكندگي را كنار بگذارند و اگر اختلاف در ديدگاهها گاهي آنقدر ناچيز است كه ميشود از آن چشمپوشي كرد، به عنوان تشكيلات و تشكلهاي موازي سازماندهي نشوند.
رسول منتجبنيا قائم مقام دبيركل حزب اعتماد ملي در اينباره به ايسنا گفت: تمام اصلاحطلبان بايد به اين فكر باشند تا عوامل اختلاف شناسايي شوند. معنا ندارد كه در مورد اجماع و ائتلاف صحبت كنيم. آناني كه نقش منفي ايفا كردهاند بايد اشتباه خود را بپذيرند. حداقل اينكه دست آنها بايد از عرصه تاثيرگذاري اصلاحات كوتاه شود. خطر وجود اين افراد در آينده هم وجود دارد. اصلاحات براي جلوگيري از بروز مجدد چنين شرايطي به تعريف مجدد، حضور چهرههاي شاخص و نظارت و مديريت نيازمند است و در اين زمينه تمام گروههاي اصلاحطلب بايد اقدام كنند.
عليرضا علويتبار از تحليلگران سياسي نيز معتقد است: اگر جنبش اصلاحات ميخواهد دوباره شروع و حركت كند، به نوسازي نياز دارد و بايد از هدف خود ابهامزدايي كند.
اما محمد سلامتي دبيركل سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران منظور از اصلاحات را همان مفاهيم انقلاب اسلامي و قانون اساسي ميداند كه به بازتعريف نياز ندارد. معتقد است كه مفاهيم اصلاحات به قوت خود باقي است؛ چون با ذات و طبيعت افراد هماهنگ است. در نتيجه هيچ قدرت و شخصي نميتواند آن را از مردم بگيرد. البته ممكن است روند آن كند شود اما پيش ميرود.
ابراهيم اصغرزاده از فعالان سياسي نيز در اينباره به ايسنا گفت: در اين مقطع زماني جبههي اصلاحات ناچار به ترميم خود است. ما نميتوانيم به اين راحتي دست از اصلاحطلبي برداريم و وارد يك گفتمان ديگر شويم. اين امكان در جبههي اصلاحات وجود دارد كه ترميم به صورت منطقي در آن به وجود آيد.
وي با تاكيد بر اين كه " راز بيتوجهي مردم به اصلاحطلبان را بايد پيدا كرد" ادامه داد: اين راز سر به مهري است كه اگر پيدا شود فرم خود را هم پيدا خواهد كرد. شايد در اين صورت ديگر احتياجي به تشكيلات حزبي نباشد. اصلاحطلبان بايد يك گوهر از دست رفتهاي را پيدا كنند كه آن گوهر اعتماد عمومي را به آنها برگرداند.
وي معتقد است: استراتژيهاي اصلاحطلبان بايد معطوف به آينده باشد. هنوز هم به نظر ميرسد اگر اصلاحطلبي و يا جنبش اصلاحات ترميم گردد و مورد بازنگري قرار گيرد به عنوان يك آلترناتيوي بتواند فضاي سياسي كشور را تحت تاثير قرار دهد.
در همين راستا شوراي هماهنگي جبههي اصلاحات تاكيد دارد كه اصلاحات راهحل بديل و تنها آلترناتيو براي عبور از وضعيت موجود است و گروههاي اصلاح طلب بايد روي حداقلها با هم اجماع داشته باشند.
به گزارش ايسنا بهزاد نبوي از اعضاي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، اعتقاد به نظام و ادامه فعاليت در چارچوب نظام را اصل اساسي حركت اصلاحات عنوان كرده و گفته است: آينده متعلق به اصلاحات است به شرطي كه اصلاحطلبان تشكيلات و جلسات خود را پيگيري كنند و ادامه دهند.
هرچند كه مصطفي معين گفته است كه اصلاحات ادامه دارد حتي اگر اصلاحطلبان خسته شده و به حاشيه كشيده شوند اما الهه كولايي معتقد است: بايد در اصلاحات اصلاحات صورت گيرد، اصلاحات مستمر و نه تقليل دادن اين اصلاحات صرفا به يك مقولهي سياسي، بايد به عنوان يك رويكرد دايمي به اصلاحات توجه داشته باشيم.