همه فشار های جهانی بر روی جرج بوش دوم آورده می شود تا با جمهوری اسلامی به مذاکره بیردازد.سئوال اساسی در اینجاست ، آیا بین حکومتی که می خواهد با قلدری صاحب بمب اتم شود تاتمام جهان را مورد تهدید قرار دهد ، می تواند زمینه های مذاکره وجود داشته باشد.خصایص اتمی شدن آخوندها بطور کوتاه بررسی میشود:
1- ملایان شرایطی را بوجود آورده اند تا جهانیان میان جنگ و(شایدآنهم از نوع اتمی) و صلحی که در پناه آن ملایان به بمب اتم دست یابند ، برسر انتخاب یکی از این دو گزینه علیه جنگ رای بدهند.رای کنونی علیه جنگ وبه نفع صلح ، مطمئنا جنگ را بدنبال خواهد داشت.صلح خواهی صلح دوستان تنها جنگ را به تعویق می افکند و به ملایان فرصت کافی می دهد تا با خیال راحت به تکنولوژی ساخت بمب اتم دست یابند.
2- از مدتها پیش امریکا به همه جهانیان هشدار می داد ، در صورت دست یابی رژیم اسلامی به تکنولوژی اتمی ، آنرا به دیگر کشورها وسازمانهای تروریستی انتقال خواهد داد.در ملاقات اخیر رهبر اسلامی سودان با خامنه ائی در تهران ، ولی فقیه وعده انتقال دست آورد اتمی را به همه کشورهای اسلامی را داد و پیش بینی امریکا محرز گردید.
3-پس از وقوع انقلاب ارتجاعی واسلامی در ایران ، رهبران این نهضت بارها در سخنرانیها وعملیات تروریستی و حتی در قانون اساسی اسلامی خود تصریح کرده اند که نهضت اسلامی را جهانی خواهند کرد.بمب اتمی که احتمالا ملایان بدست خواهند آورد ، مطمئنا بمب اتمی اسلامی خواهد بود. جهان از هم اکنون باید به وحشت فرو برود ، چرا که این بار بمبی در راه است که پشتوانه توده ائی وایدلوژیک دارا می باشد. اگر در سالها ی گذشته جنگ سرد می رفت تا جهان را به نابودی بکشاند اما در دوطرف آن جنگ ، از یک طرف نمایندگان سرمایه داری و طرف د یگرکمونیست ها از عقل سلیم وانسانی واین جهانی برخوردار بودند وهیچگاه حاضر نمی شدند تا جهان را به پرتگاه نیستی ببرند! اما رهبران رژیم ایران هیچ ابائی از نابودی جهان ندارند چراکه به هواداران خود وعده می دهند در صورت از دست دادن جهان فعلی به لذت معنوی دنیای آخرت مفتخر خواهند شد.
4- تمام ارزیابی های مفسران سیاسی براین محور متمرکز گردیده بود که رژیم اسلامی در دقیقه 90 از لجاجت خود دست می کشد و شرایط کنونی را با موقعیت گروگان گیری وخاتمه جنگ ایران وعراق مقایسه می نمودند ، ولی تا امروز یعنی آخرین فرصت 30 روزه شورای امنیت ملی سازمان ملل چنین علامتی دیده نشده است ورژیم با عزم راسخ بر ادامه غنی سازی اورانیوم را در ایران پیش می برد!
5-رژیم توانسته است جهان را نسبت به عواقب جنگ احتمالی متوهم وبیمناک سازد.بعضی از رهبران کشورهای قدر تمند به جرج بوش توصیه می نمایند که موقعیت رژیم ایران وعراق را برابر محاسبه ومقایسه نکند ودر همین راستا ملایان به نیروی تخریبی خود بیشتر مصمم شده اند و به عدم احتمام حمله امریکا باور آورده اند وهمچنان بر ادامه غنی سازی اورانیوم اصرار می ورزند.
6-تمام نامه نگاری ها به سوی جرج بوش می باشد تا از اعمال خطرناک همچون جنگ صرف نظر نماید، ولی در نامه ها ونوشته ها وطومارها هیچگونه اشاره ائی به خطر تجهیز رژیم تهران به بمب اتم اسلامی نمی شود و در همین راستا ملایان می توانند مظلوم نمائی و انسان گرائی کاذب از خود نشان دهند. بطور مثال هلموت اشمیت صدر اعظم سابق آلمان که یکی از تصمیم گیرندگان سرنگونی شاه در کنفراس گودالپ بوده است واظهار نظر کنونی ایشان در راه اتمی شدن ملایان بسیار تکان دهنده است!! نامبرده می گوید: هيچ چارهاي نداريم، بايد ايران جديد را بپذيريم، گفتوگوي هلوت اشميت، صدراعظم اسبق آلمان درخصوص ايران با آبندبلات، ايرانيوز" برگرفته از خبرنامه گویا "
* برنامههاي اتمي ايران، تهديدي فراگير براي صلح محسوب نميشود
* صحبتهاي آقاي احمدينژاد تهديدآميز است، اما اين مساله ارتباط خاصي با مسائل اتمي اين كشور ندارد
* ما بايد با ديده اغماض به ايران نگاه كنيم
* نمي دانم چطور ميتوان از برنامههاي ايران جلوگيري كرد
از آنجائی که هلموت اشمیت از نفوذ معنوی بسیاری در میان نیروهای سوسیال دمکرات اروپا دارا می باشد ، اظهار نظر اخیر او می تواند تاثیر بسزائی بر روی بخش وسیعی از نیروهای سیاسی اروپا داشته باشد.
7- بدون فشار جهانی برروی رهبران اسلامی که 18 سال به جهانیان دروغ گفته اند وهمه فعالیت های اتمی خود را پنهان نگاه داشته اند بود ند، می تواند براحتمام آنها در دست یابی به بمب اتم اسلامی سرعت ببخشد. در روز هائی که پاکستان به بمب اتم دست پیدا کرد، همه مسلمانان غرب ستیز و ضداسرائیل به یک دیگر تبریک گفتند.اما بمب اتم پاکستان دارای ایدولوژی اسلامی نبود وزیر نظارت امریکا عمل می کرد و تنها علیه هند بوجود آمده بود وامریکا واسرائیل را تهدید نمی کرد.در آن روزها هند خود را متحد شورویها می دانست و پاکستان خود را متحد امریکا و مخالف کمونیستها می دانست.
7-" روزنامه فرانسوی فیگارو می نویسد: در هر حال، ایده آل ترین حالت این است که از داخل کاری صورت پذیرد، یعنی تغییر رژیم در ایران است". همانطور که روزنامه فیگارو به نتیجه مطلوب رسیده است بنظر اینجانب درخواست توقف غنی سازی اورانیوم از جانب جامعه بین المللی وطرفداران صلح جهانی وحقوق بشر باید با شعار سرنگونی ج.ا از جانب مردم ایران همزمان گردد!چراکه به اندازه کافی مستنداتی در دست ملت ایران وجود دارد که این رژیم تهدید گر وخطرناک از اریکه قدرت در ایران باید حذف شود تا مردم ایران وجهان در صلح و ثبات وامنیت به زندگی ادامه دهند. در حال حاضر سه گزینه در برابر نیروهای سیاسی ومردم ایران قرار گرفته است:اول- از اتمی شدن رژیم اسلامی حمایت نمائیم وبا حمله نظامی مخالفت نمائیم و صلحی که رژیم در پی آن است تا پروژه های اتمی خود را پیش ببرد حمایت نمائیم .دوم -مخالفت بااتمی شدن رژیم اسلامی ومخالفت با حمله نظامی وطرفداری از سازماندهی مردم وتشکیل آلترناتیو مناسب وجلب حمایت بین المللی از مبارزات مردم ایران.سوم- حمایت از حمله نظامی امریکا وحرکت پیاده نظام و بخشی از اپسیوزیون ایرانی در زیر آتش ارتش امریکا برای سرنگونی رژیم آخوندی!
9- احمدی نژاد بعنوان رئیس جمهور امت وولایت فقیه به یک مانور بسیار ماهرانه دست زد تا بی اقبالی خود را در میان مردم به محبوبیت کاذب در میان زنان ایران تبدیل نماید.او ورود زنان را به ورزشگاه های بزرگ را آزاد اعلام کرد اما بلافاصله آیات عظام که به عصر تاریکی وتحجر تعلق دارند ، ورود زنان به استادیوم های ورزشی را حرام وخلاف شرع اسلام اعلام کردند. در این رهگذر شاید احمدی نژاد خواسته بود تا خود را کمی ملایم واصلاح طلب جا بزند و در میان مردم حامیانی دست وپا کند، اما با فتوا هائی روبرو شد که بار دیگر آبروی اسلام ارتجاعی ومراجع اسلامی را که کما فی سابق از بین رفته بود، بار دیگر ترقی وسعادت مردم ایران را در تضاد با احکام اسلام قرار داد ویکی از دلایل عقب ماندگی ملت ایران پس انقلاب صنعتی در قرن هیجدهم در اروپا همانا مانع اسلام بوده است!
10- کسانی که در داخل وخارج کشور بنام اپوزیسيون مدتهاست به رژیم اسلامی به مثابه نماینده ملت ایران رهنمود می دهند تا با امریکا مذاکره کند تا اختلافاتشان حل شود تا برعمر رژیم ملایان افزوده گردد هیچگاه انتقادی به اتمی شدن رژیم اسلامی نداشته اند!اگر رژیم حکومت اسلامی برای ماندن براریکه قدرت نیاز به اتم و همزمان برای خریدن فرصت احتیاج به مذاکره را احساس کرده است، به همان اندازه نیروهای مخالف ج.ا. اسلامی برای سرنگونی حاکمان عقب افتاده از تاریخ بشریت نیاز جدی به رسمیت بخشیدن و شناساندن مبازره خود در سطح جهان ملزم به مذاکره با امریکا می باشند تا صلح طلبی خود را به نمایندگی از جانب مردم صلح طلب ایران رابه گوش جهانیان برسانند.بخش وسیعی از نیروهای سیاسی هنوز به سیاق رهبران ج.ا. به اصطلاح ضد امپریالیستی می اندیشند وبسیاری از خصوصیات مبارزه جویانه منفی ضد متمدانه حاکمان ایران در اپسیوزیون ایرانی دیده می شود.مادامیکه در اندیشه های خود پالایش زیر بنائی انجام ندهیم :
بقول مولوی " شیخ عطار هفت شهر عشق را گشت / ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم.