شرکتکنندگان در جشنواره فکری تابستانه «جای پا» در صبح روز سهشنبه ساعاتی پر از هيجان را پشت سر گذاشتند. خبر خيلی زود بر روی تلکس خبرگزاریها منتشر شد. يک فرد نقابدار ۵۰۰ نفر از شرکتکنندگان جشنواره «جای پا» را در سالن ابن سينا دانشگاه تهران به گروگان گرفته است.
گروگانگير همراه با يک اسلحه کلاشينکف به تالار ابن سينا رفته و حاضرين در اين جشنواره را برای مدت دو ساعت به گروگان گرفت.
به گفته يکی از حاضرين در اين گروگانگيری، «محمود رحيمی» در ابتدا با فرياد وارد تالار ابنسينا شده و بسياری دانشجويان در سالن در ابتدا به تصور اينکه حرکات اين فرد نيز جزء برنامه های جشنواره است، از رفتار وی تعجب نکردند اما پس از شليک تير هوايی اوضاع سالن متشنج شد.
براساس گفتههای شاهدان عينی اين گروگانگيری، هنگامی که محمود رحيمی با فرياد وارد سالن شد، تمام مسئولين جشنواره غير از خانم محمدزاده، مسئول برگزاری همايش، به بيرون از تالار فرار کرده و در آن هنگام گروگانگير نيز با شليک يک تير هوايی خواستار بستن دربهای تالار و پخش دو سی دی شد.
يکی از افراد حاضر در اين حادثه، به خبرنگار آفتاب توضيح داد: محمود خطاب به همه ما میگفت که من جانم را به خطر انداختهام تا جوانان مملکت خيلی از مسائل را بفهمند. او مدام از دو سی دی که دستش بود سخن میگفت.
محمود رحيمی در حالی که ادعا میکرد زمانی عضو سپاه و ناجا بوده است،ادعا داشت که وی به دليل دفاع از دانشجويان، مبارزه جدی با مواد مخدر و رشوه نگرفتن شکنجه شده و خانوادهاش نيز در معرض خطر قرار گرفتهاند.
بنا به گفته يکی از دانشجويان يکی از سی ديهايی که گروگانگير خواستار پخش آن بود، مربوط به گروگانگيری ديگر وی در سال ۸۴ و در مدرسه رازی است.
يکی ديگر از شاهدان عينی اين ماجرا گفت: رفتار گروگانگير با دانشجويان و حاضرين در جشنواره بسيار خوب بود تا جايی که حاضرين به او کيک، سانديس و آب خنک دادند تا کمی از ميزان عصبانيت وی کم شود. او حتی به افرادی که استرس بسيار داشتند اجازه داد که از تالار بيرون روند و مورد تشويق بچهها قرار گرفت.
محمود رحيمی گروگانگيری بود که مانع هيچ يک از گروگانهايش برای بيرون رفتن از تالار نشد.
خانم محمدزاده، مسئول محتوای اين جشنواره تابستانی، تنها مسئولی بود که در تمام طول گروگانگيری در تالار حضور داشت. وی به خبرنگار آفتاب میگويد: در اين ماجرا همکاری تنگاتنگی بين حراست و نيروی انتظامی انجام گرفت که جای تشکر دارد. پليس از طريق تلفن باعث شد که بتوانيم فضا را آرام کنيم و من از سردار رادان سپاسگزارم.
محمدزاده معتقد است که فرد گروگانگير قصد درد و دل با حاضرين را داشته است. وی میگويد: من کاری کردم که او تخليه روانی شده تا فضا آرامتر شود.
وی در خصوص سپاهی بودن فرد گروگانگير گفت: او عکسی به ما نشان داد که لباس سپاه تنش بود اما درجه نداشت. بنابراين، ما چيزی نديديم! وی در خصوص رفتار محمود رحيمی با حاضرين جشنواره میگويد: «پدر پدر جد من درآمد تا فضا را آرام کنم.»
محمدزاده در حالی اين را میگويد که اکثر شرکتکنندگان از رفتار خوب گروگانگير صحبت میکنند. يکی از آنان میگويد: او تنها میخواست که ما به حرفهايش و به ظلمهايی که به او رفته گوش کنيم. محمود رحيمی در ابتدا گفت که همه شما جای خواهر من هستيد و من اگر اين جا خودکشی هم کنم به شما آسيب نمیرسانم….
براساس گفتههای شاهدان عينی اين ماجرا، گروگانگير تنها دو راه را پيش روی خود قرار داده بود. او به حاضرين گفت: من مجبور هستم يا خودکشی کنم و يا اين که خود را تحويل پليس دهم. من تنها تقاضا دارم که به وضعيت مادرم که بيماری قلبی دارد، در بروجرد رسيدگی کنيد.
يکی ديگر از شاهدان عينی در خصوص نحوه مجازات گروگانگير میگويد: به نظر من اول از همه چيز محمود رحيمی از نظر روحی و روانی بررسی شود. پليس بايد تحقيق کند که صحبتها و ادعاهای وی درست است يا نه، و اگر چنين سخنانی درست باشد، ظلم و جفای بسياری بر او و خانوادهاش شده من شخصا احساس ترحم نسبت به گروگانگير خود میکنم و دوست ندارم که او را مجازات کنند.
وی می گويد تنها پس از آن که گروگانگير خود را تسليم کرد، آمدند و او را بازداشت کردند.
محمود رحيمی در پايان اين گروگانگيری و پس از آن که نتوانست سی دیهای مورد نظر خود را پخش کند، فشنگها و اسلحه خود را بين دانشجويان تقسيم کرد و دو دستش را به علامت تسليم بر بالای سرش گذاشت و پليس تهران بارديگر توانست عمليات موفقيتآميزی را به اتمام برساند.
محمود رحيمی را شايد بتوان يکی از گروگانگيرهايی دانست که اسيرانش خواهان عدم مجازات او هستند و اکثر آنان نسبت به گروگانگير خويش احساس دلسوزی میکنند.
در پايان اين ماجرا پليس تهران اعلام کرد که با تلاش نيروی انتظامی هيچ يک از حاضرين در گروگانگيری آسيب نديدند. مقامات همچينين از ابتلای فرد گروگانگير به اختلال روانی خبر دادهاند.