وزارت خارجه آمريکا خواستار آزادی سه شهروند بهائی در ايران شده که به اتهام اقدام عليه امنيت ملی و تبليغ عليه نظام جمهوری اسلامی، به حکم دادگاه انقلاب شيراز به مجازات زندان محکوم شده و ماههاست در زندان به سر می برند.
اين سه نفر عضو گروهی ۵۴ نفره از جوانان بهائی بوده اند که در محله های فقيرنشين شيراز کلاسهايی برای رفع اشکالات درسی و آموزش مهارتهای زندگی به کودکان و نوجوانان خانواده های کم بضاعت داير کرده بودند.
اما به نظر می رسد که مقامات جمهوری اسلامی هدف از فعاليت آنان را تبليغ کيش بهائی ارزيابی کرده باشند که در ايران به رسميت شناخته نمی شود و پيروان آن از بسياری از حقوق اجتماعی محرومند.
گزارشها حاکی از اين است که همه اعضای گروه تحت پيگرد قضائی قرارگرفته اند و غير از سه نفری که در دادگاه محکوم شناخته شده اند، ديگر اعضای گروه نيز در انتظار محاکمه به سر می برند.
بازداشت اين ۵۴ نفر جمعه ۲۹ ارديبهشت (نوزدهم مه) گذشته انجام گرفته و جامعه بين المللی بهائيان اعلام کرده که از سالهای دهه شصت خورشيدی تاکنون هيچگاه اين تعداد از بهائيان به صورت دسته جمعی در ايران بازداشت نشده اند.
وزارت خارجه آمريکا شرايط محاکمه اين گروه از جوانان بهائی را ناعادلانه خوانده است.
دادخواست يکی از محکومان به نام رها سروستانی که نسخه ای از آن در اختيار بی بی سی قرار گرفته نيز حاکی است که هيچ وکيلی، حاضر به دفاع از او در دادگاه نشده و حکم دادگاه به صورت شفاهی به او ابلاغ شده است.
رها سروستانی که به نظر می رسد متهم اصلی پرونده باشد، در اين دادخواست نوشته که دادگاه انقلاب شيراز در حکمی که هيجدهم شهريور (نهم سپتامبر) گذشته به او ابلاغ شده، او را به جرم فعاليت تبليغی عليه نظام جمهوری اسلامی ايران به نفع گروهها و سازمانهای مخالف نظام به يک سال زندان و به جرم تشکيل و اداره گروههای غيرقانونی با هدف بر هم زدن امنيت کشور به سه سال حبس (مجموعاً چهار سال زندان) محکوم کرده است.
خانم سروستانی خطاب به دادگاه تجديدنظر استان فارس نوشته که او و ديگر بهائيانی که دستگير شده اند عضو سازمانی غيردولتی به نام مؤسسه پژوهشی کودکان دنيا هستند که در وزارت کشور ثبت شده و مجوز فعاليت داشته، علاوه بر آن برای تشکيل کلاسهايی که برای کودکان و نوجوانان مناطق محروم برگزار کرده بودند از شورای شهر شيراز مجوز داشته اند و بنابر اين نبايد گروهی غيرقانونی و برهم زننده نظم عمومی به شمار روند.
مؤسسه پژوهشی کودکان دنيا که دفتر آن در تهران قرار دارد، خود را در سايت اينترنتی اش سازمانی مستقل، تخصصی و پژوهشی معرفی کرده که در سال ۱۳۷۳ با کوشش گروهی از متخصصان تعليم و تربيت، دانشگاهيان، پژوهشگران، مربيان و مديران مراکز آموزشی کودکان خردسال تأسيس شده و هدفش کمک به گسترش برنامه های مراقبت برای رشد و تکامل کودکان خردسال در ايران است.
اين مؤسسه اعلام کرده به دليل "ترويج تفکر ضرورت حمايت همه جانبه از کودکان خردسال، از بدو تولد تا هفت سالگی" از سوی بنياد ترويج علم، برنده جايزه ويژه ترويج علم در سال ۱۳۸۰ شده است.
سايت اينترنتی مؤسسه پژوهشی کودکان دنيا نشان می دهد که بازداشت رها سروستانی و همکارانش مانعی در ادامه فعاليت مؤسسه ايجاد نکرده است.
رها سروستانی نوشته که وی و ديگر هم مسلکانش با مجوزی که از شورای شهر شيراز داشته اند، از سه سال پيش کلاسهای رفع اشکالات درسی، قصه گويی، نقاشی، بازی و آموزش مهارتهای زندگی فردی و اجتماعی برای کودکانی تشکيل داده بودند که شايد عدم فرصتهای مالی به آنها اجازه نمی داد آموزشهای مربوط به سن خود را دريافت کنند.
به نوشته وی، اين کلاسها با رضايت والدين کودکان و نوجوانان در جلوی منازل آنان و در ملأ عام برگزار می شده و همواره رضايت خانواده ها و مردم محل را به دنبال داشته است.
خانم سروستانی در درخواست خود به کتاب نسائم تأييد (Breezes of Confirmation) اشاره کرده و نوشته که احتمالاً استفاده از اين کتاب در کلاسهای آموزشی وی و همکارانش برای کودکان در ايراد اتهام بر آنان نقش داشته است.
وی تأکيد کرده که اين کتاب جهت تبليغ مرام خاصی تهيه و منتشر نشده، محتوای آن با هدف تقويت قابليتهای فردی و اجتماعی و علمی و اخلاقی نوجوانان تنظيم گرديده و ناشر آن، يعنی انتشارات آمريکايی (Developing Learning Press) ارتباطی با هيچ ديانت و عقيده و مرام خاصی ندارد.
اما يکی از مسئولان دفتر اروپايی اين انتشارات در کشور لوکزامبورگ به بخش فارسی بی بی سی گفت که کتاب نسائم تأييد و ديگر نشريات اين بنگاه انتشاراتی، الهام گرفته از تعاليم کيش بهائی است.
نسائم تأييد داستان چند دختر و پسر نوجوان در کشور آفريقايی زامبياست که به دنبال دريافت "تأييد الهی" اند.
اين کتاب در محافل آموزش تعاليم بهائی در نقاط جهان، جزو کتب درسی اصلی برای کودکان يازده تا دوازده ساله است.
رها سروستانی در درخواست تجديدنظر خود نوشته که هيچيک از کودکان و نوجوانانی که طی سه سال در کلاسهای آموزشی وی و همکارانش شرکت کرده اند نمی دانسته اند که اغلب کسانی که اين کلاسها را تشکيل داده اند بهائی مذهبند و تنها پس از بازداشت آنان پی به اين موضوع بردند.
به نوشته وی حتی چند جوان مسلمان که در فعاليتهای گروه شرکت داشتند و آنها نيز به دست مأموران اطلاعاتی بازداشت شدند از بهائی بودن ۵۴ عضو ديگر گروه بی اطلاع بودند.
آن گونه که خانم سروستانی نوشته، سازمان غيردولتی حقوق کودک در شيراز نيز با اين گروه همکاری می کرده و اعضای اين سازمان نيز بازداشت اما در همان روز اول آزاد شدند.
در درخواست تجديدنظر رها سروستانی آمده: "بهائيان جزو گروهها و سازمانهای مخالف نظام محسوب نمی شوند زيرا اولاً هيچگونه قانون يا حکمی که ديانت بهائی و بهائيان را مشمول آن قرار دهد وجود ندارد، ثانياً مسئولان محترم مملکتی بارها در سخنرانيها و نظرات خود اظهار نموده اند که کسی به خاطر بهائی بودن تحت تعقيب قرار نمی گيرد و بهائيان مثل ديگر شهروندان در ايران زندگی می کنند و جان و مالشان محترم است، بخشنامه ها و دستورالعملهايی نيز در اين خصوص از سوی مقامات حکومتی صادر شده است، ثالثاً ... احکام و روش بهائيان در اطاعت و متابعت از قوانين و مقررات و نظام حکومتی و احترام نسبت به مسئولان امور است و اين روش و سلوک لااقل در اين مدت استقرار حکومت جمهوری اسلامی برای مسئولان ممکلتی کاملاً احراز و آشکار شده است".
رها سروستانی نوشته که مأموران اطلاعاتی به مدت سی روز او را در بازداشتگاه سپاه پاسداران مورد بازجويی قرار دادند و چهار جلسه نيز در دادگاه شرکت و از خود دفاع کرده است اما دادگاه عمدتاً بر اساس يادداشتهای شخصی يک فرد رأی به محکوميت وی و همکارانش داده است.
وی در عين حال تأييد کرده که طی سفری به کشور امارات متحده عربی، آموزشی درباره کتب روحی که کتب آموزشی بهائيان به شمار می روند و کتاب نسائم تأييد نيز يکی از آنهاست ديده اما اين سفر هيچ ربطی به فعاليتهايش در شيراز ندارد.
شهر شيراز که رها سروستانی و همکيشانش در آن به فعاليت اجتماعی مشغول بوده و بازداشت شده اند، خاستگاه مذهب بهائيت در اواسط قرن نوزدهم ميلادی است.
اين مذهب اگرچه از ايران آغاز شد اما با تبليغ آن در سراسر جهان، اکنون در اقصی نقاط عالم پيروانی دارد که جامعه بين المللی بهائيان شمار آنان را ميليونها نفر و در ايران حدود سيصد هزار نفر برآورد می کند.
در ايران، پس از روی کارآمدن حکومت جمهوری اسلامی بسياری از بهائيان تحت پيگرد قرار گرفتند و شمار زيادی از آنان اين کشور را ترک کردند.
آمار جامعه بين المللی بهائيان حاکی از اين است که طی نخستين سالهای حکومت جمهوری اسلامی در ايران، حدود دويست بهائی در ايران کشته يا اعدام شدند.
آن گونه که دفتر نمايندگی جامعه بينالمللی بهائيان در سازمان ملل متحد اعلام کرده، بازداشت ۵۴ بهائی در شيراز شمار بهائيانی را که از آغاز سال ۲۰۰۵ ميلادی در ايران مدتی را در بازداشت گذراندند به بيش از ۱۲۵ نفر رساند اما در سالهای اخير موردی از اعدام بهائيان در ايران گزارش نشده است.