به نام ايزد يکتا
صحبت از وقايع اخير دانشگاه زجان، صحبت از دفاع مظلوم است؛صحبت از دفاع حقوق افرادی که به هر دليلی به کميته انضباطی دانشگاه کشيده شده بودند ودر آنجا به آنها به جای حل مشکل آنها از راههای قانونی و انسانی پيشنهادهای بیشرمانهای برای پاک کردن صورت مسئله مطرح میشد.
يک طرف قضيه دانشجوی دختری است که ترس از بروز مشکلات انضباطی و آموزشی از يک طرف وازطرف ديگر ترس از اطلاع خانواده او را به اندازۂ کافی تحت فشار قرار می دهد.طرف ديگر قضيه معاونت فرهنگی در سمت رئيس کميته انضباطی قرار دارد؛کسی که مسئوليت سنگينی برای برای ارشاد وحل مشکلات انضباطی و اخلاقی دانشجويان دارد و بهراستی چه انسان پاکی بايد باشد؛چراکه در اين سمت،کسی که دچارانحرافات اخلاقی باشد،چه آسان فرصت سوء استفاده از پست و موقعيت خود وتحت فشار گزاشتن دانشجويان را خواهد داشت وچه مظلوم و درمانده است دانشجويی که اسير نيات سوءاستفادهگری اينچنين باشد.آنچه در اينجا قابل تأمل و غير قابل گذشت است،سوءاستفاده از پست و موقعيت حساسی مانند رئيس کميته انضباطی است.
حال اين سؤال مطرح می شود که تکليف دانشجويان که از اين وقايع با اطلاع هستند چيست؟
مسلماً مسئله آنقدر بزرگ و غير قابل گذشت است که هيچ انسانی با وجدان آگاه و بيدار نمی تواند به سادگی از کنار آن عبورکند. در چنين شرايطی دانشجويان آگاه بارها مسئولان را در جريان اين مسائل قرار دادند؛ولی گوش شنوايی نيافتند و مسئولين هيچ اقدامی نکردند وطبيعتاً دانشجويان که از اقشار بيدار و آگاه و هميشه در صحنه جامعه هستند،چارهای جزاقدام مستقيم خود در اين زمينه نيافتند و دست به افشاگری زدند.
در پی اين اقدام که خواستهای کاملاً صنفی بوده وبه دور از هرگونه جهتگيری سياسی صورت گرفت،تمامی دانشجويان و تشکل ها از انجمن اسلامی گرفته تا بسيج دانشجويی در اعتراض دانشجويی گستردهای حدود ۴.۰۰۰ نفری شرکت کردند و خواستار جوابگويی مسئولان دانشگاه از انتساب نابهجای خود برای سمت مذکور شدند.سرانجام اين اعتراض آرام و به دور از خشونت با قول و تعهد مسئولين مبنی برعدم برخورد با قضايی و آموزشی با دختر دانشجو وتمامی دانشجويان شرکت کننده در اعتراض و با همکاری دانشجويان پايان يافت.اما مدت زيادی از ماجرا نگذشت که تمامی قول و تعهدها فراموش شد و سناريويی برای دانشجويان طرح ريزی شد.
ابتدا روند رسيدگی به پرونده را واژگون کردند و جای متهم و شاکی عوض شد واز کنار گناه کسی که از سمت خود سوءاستفاده کرد و آنچنان عمل قبيح و بی شرمانهای را انجام داد،به سادگی گذشتند و گريبان دانشجويان متحصن و افشاکننده اين قضيه را گرفتند و اقدام به بازداشت آنها کردند.دانشجويانی که تاب تحمل پايمال شدن حقوق قربانی را نداشتند،اکنون حقوقشان پايمال شده و مظلوم واقع شدهاند ودر حاليکه چنديست از بازداشت آنها می گذرد،هنوز موفق به ملاقات وکيل خود نشدهاند و از مکان دقيق بازداشت دوستانمان بهرام واحدی(دبيرانجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه زنجان)و سورنا هاشمی اطلاعی در دست نيست.ذکر اين نکته نيز قابل توجه است که اين دانشجويان از همان ابتدا احتمال چنين برخوردهايی را میدادند،با اين حال دست به اين اقدام انسان دوستانه زدند واز عواقب آن نترسيدند
واين اطمينان خاطر وجود دارد که هنوز هم از کاری که کردهاند کمال رضايت را دارند .
با توجه به اينکه قشردانشجو همواره از اقشار آسيب پذير جامعه بودهاند،همواره چشم اميدشان به حمايت های حقوقی و معنوی کانون مدافعين حقوق بشر ووکلای بزرگوار آن بوده است؛جای تشکر و قدردانی از وکلای اين کانون و خصوصاً خانوم شيرين عابدی است.